فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

قلبم مال تو!

 

بسیار ناچیزم ... کوچکترین نقطه در کل هستی !       

 از خود گفتن کار آسانی نیست.عزیزانم گاهی خیلی بهتر قضاوت می کنند. همانم که هستم ، نافهمیدنی، مثل هر اتفاق ...!  میتوانستم هر چیز دیگری باشم غیر از این! پرنده ای مهاجر که دلبستگی هایش با تغییرات فصول بی رنگ  شود، و باهر وزش باد سردی به راحتی کنده شودو عزم سفر کند، بدون هیچ تعلق خاطری. می توانستم درختی باشم استوار در مقابل هر طوفانی، ولی ساکن و همیشه ریشه هایش چنگ زده در زمین. اما نه پرنده ای مهاجر شدم که با هر سرمائی عزم سفر کند و نه درختی که ریشه در خاک نهاده و سکون را بر پرواز ترجیح می دهد ... همیشه با تعلق خاطری زیاد به هر چیزی که برایش گرانقدر است و در عین حال همیشه بی قرار و روحی ناآرام و در آرزوی رهائی و پرواز.  شاید در یک جمله:  در اندرون من خسته دل ندانم کیست ! ............

 

«پروردگارا !‌ نه درخت گیلاس ، نه شرابٍ به 

از سر اشتباهی آتش را به نطفه های فرشته ای آمیختی و مرا آفریدی. 

اما تو به من نفس بخشیدی عشق من! 

دهانم را تو گشودی و بال مرا که نازک و پرپری بود 

تو به پولادی از حریر  مبدل کردی  

سپاسگزارم خدای من ... خنده را برای دهان «او»  

و «او» را به خاطر من و مرا به نیت گم شدن آفریدی ...  » 

شمس لنگرودی 

 

به همین سادگی ...


و من ، همین من ساده ... باور کن ، برای یکبار برخاستن ، هزار بار فرو افتاده ام ...   وقتی سالروز تولد، دوباره سر می رسد خوشحالم که یک سال هم گذشت ... برای انسان بودن مگر چند بار باید فرو ریخت ؟ و تنها روح های زیبای انسانهای خوب  اطرافم تکیه گاهم می شود برای برخاستن های مکرر. با تمام مصائبش، زندگی گاهی خیلی زیباست!  وقتی که قلبم سرشار از دوست داشتن است آیا می توانم بگویم زندگی چیز به درد نخوریست؟! ... و من همیشه سعی میکنم قلبم را خالی نگه ندارم! ...  و خدا هم همیشه در بدترین لحظات یکی از مهربانترین فرشته های روی زمینش را می فرستد سراغم ... فکر میکنم  کافیست برای از خود گفتن!   

 

حال بگذار از تو بگویم دوست عزیزم ...  قشنگترینم، که چقدر قشنگی وقتی مهربانی ... و همیشه تو قشنگی! گاهی فکر میکنم حتی دلم نمی خواهد با تمام زندگی، مهربانی هایت را عوض کنم!   می خواهم آرزوهائی که امروز برایت دارم را بنویسم ، تمامش مال توست:   آرزوهای تمام نشدنی و آرزوهای بیشمار... برایت آرزو میکنم عاشق باشی، عاشق آن کس و یا آن چیزی که تو  را به اوج برساند. آرزو می کنم فراموش کنی هر چه را که باید. برایت شوریدگی های شیرین و در کنارش آرامش آرزو می کنم . برایت آرزو می کنم هر صبح با زیباترین نغمه های هستی بیدار شوی و با شوق زندگی از جا بپا خیری و در دل به پروردگارت بگوئی خداوندا تو را سپاس که روزی دیگر و آفتابی دیگر درکنار کسانی که دوستشان می دارم را ازمن دریغ نکردی . برایت آرزو می کنم در مقابل تمام رنجها و سختی ها محکم  و پر قدرت بایستی و خشونت دنیا ، کوچکی دلها و نگاه ناپاک نابخردان روحت را نخراشد. و برای خودم نیز آرزو می کنم همیشه باشی و من با بودنت مشق دوست داشتن و عاشقی کنم. 

 

و من هیچ چیزی ندارم که در خور این دوستی های ناب باشد به جز یک قلب!  که آن هم مال تو!



پ ن : اگه بخوام تک تک اسم دوستای عزیز وبلاگیم رو بنویسم نگران هستم که مبادا کسی را از قلم انداخته باشم. تقدیم به همه شما ... همه شمائی که همیشه به من سر می زنید حتی اگر گاهی خاموش می آئید و خاموش می روید ... تمام شمائی که با حرفهای قشنگتان دلگرمم می کنید به ماندن و به نوشتن ... تمام شمائی که حتی اگر حرفهایم را قبول نداشته باشید با بزرگواری خودتان سکوت می کنید... تمام شمائی که چند روز است به طور مکرر برای این روز نه چندان مهم مورد لطفتان قرار گرفته ...تمام شمائی که خیلی دوستتان دارم و خوشحالم که دارمتان. 

پ ن :  اینجا را کلیک کنید.  

نظرات 117 + ارسال نظر
آفتاب یکشنبه 19 تیر 1390 ساعت 20:46 http://aftab54.blogfa.com/

سلاااااااااااااااااااااااممممممممممممممممم !!


اول از همه این شمعها رو فوت کن تا بریم بخونیم :



☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا


فوت کردی عزیز دلم ؟
محکما !!

فوت کردم با یک آرزو ... سلامتی و خوشحالی دوستان عزیزم .
و تو آفتاب همیشه ...

یک زن یکشنبه 19 تیر 1390 ساعت 20:51

امید که پیوسته شادمان باشی ، آسوده خاطر و آرام
به قاموس دنیایی که گاه
به ادراک تو ، تسلیم نمیشود
و دردی که بر جانت نشسته است ، یا نبردی که پس پشت نهاده ای
ترا در گذر زندگی ، به قله های پر شکوه قدرت رهنمون شود
تا که با شهامت و نیک بینی ، هر لحظه ی نوین را پذیرا شوی .
هشدار ، در زندگانی تو ، همواره انسانهایی زیست میکنند
لبریز عشق و درک .
هر گاه که دست برآری ،
حتی به سردی آنروز که خویشتن را تنها ترین بیایی
و امید که در وجود دیگران ، زیبایی بجویی
آن پایه که به دنیایی آرام و دلپذیر ایمان بیاوری .
آنگاه که گردباد بی پایان بتوفد خورشید را بیاد آر .
به آنان که نفرت را میشناسند عشق بیاموز
تا جهانی که در آن زیست میکنی ، آیینه عشق شود
و گرم در آغوشت گیرد .
و باز امید ، آموزش آن کسان که می ستایی و تحسین می کنی
بر دلت نشیند و در جانت آمیزد
چنانکه یک روز همانند آنان شوی
بالا و ژرف .
به خاطر داشته باش ، تمامی آنان پاره ای از وجود تواند ؛
آنهایی که به گونه ای از تو تاثیر پذیرفته اند
یا که بر تو اثر گذاشته اند
حتی اگر آمیزش ، کمتر از آنی بوده است که در خیال پرورده ای
که در آشنایی و آمیختن ، اعتبار به محتوی است نه به ترکیب
امید که داشتن را به معیار داد و ستد های رایج معنی نکنی
و زییابیهای قلب خود را ، اعتباری بی قیاس دهی .
در امتداد هر روز ، فرصتی را بجوی
که در آن شاهد زیبایی و عشق و جهان باشی که تو را در بر دارد .
در هر انسان توانی نهفته است ، شگرف و بی انتها
اما ، هشدار !
که هر یک از ما به شیوه ی خویش قدم در راه می نهد .
آنچه از دریچه ی یک نگاه کوچک نماید
از روزن دیگر شاید که بایسته ای باشد بیش از آنچه باید
آنچه امروز ضعف است
شاید که فردا پایگاه قدرت شود .
امید که جام فرداهایت لبریز پیمان باشد و امکان .
بیاموز که هر حادثه را ژرف بنگری
و تجربه ای ارزشمند بینگاری .
امید که در درون ، توانی یابی ،
تا نیک به سنجه ی ارزش خویش نشینی
و از داوری دیگران به دستاوردهای خود چشم فرو بندی
امید که همواره دوستت بدارند .

پرنیان جون این نوشته روخیلی دوست داشتم تقدیم به تو.

فوق العاده بود . دو بار خواندمش ... و باز هم خواهم خواند.

مرسی عزیزم ... مرسی .

آفتاب یکشنبه 19 تیر 1390 ساعت 20:55 http://aftab54.blogfa.com/

من یکی اگه از دست این نوشته های قشنگت خل نشم شانس آوردم ...
امشب شب تولد پرنیان بارونی منه ..

میدونی اینجا رو چه کردی ؟!
بستان ..یه دشت زیبای سرسبز .. یه خونه گرم و پر از مهر ..
قربونت برم همه و همه دوستت دارن .. حتی اونهایی که به قول خودت خاموش میان و میرن ..امشب شب تولد یه فرشته زیباست .. فرشته ای نور امید تو وجود پاکشه .. فرشته ای که قلبش پر از نور خداست .. پر از مهره ..

آفتاب عزیزم شاید این فقط احساس تو باشه !
من برای این احساست یک دنیا ارزش قائلم ... یک دنیا.

و ای کاش لایق این حرفهای قشنگت باشم.
از اینکه هستی خوشحالم نازنینم.
خدا را سپاس برای این دوستی های ناب

آفتاب یکشنبه 19 تیر 1390 ساعت 21:04 http://aftab54.blogfa.com/

می دونم دوستان کلی برات شعر و مطالب قشنگ می ذارن .. منم اینو آوردم اینجا ❤


واین ✿✿✿
ا ا ا

واینم که خیلی دوست داری عزیزم ☂

خوووووووب گفتی کادو نخرین منم روم نشد دست خالی بیام دیگه !!

قبول می کنی با یه دنیا مهر تقدیم بهت عزیزم ؟

وای چه آیکونهای قشنگی . دوست با ذوق من .
تو خودت بهترین کادو از طرف خدائی برای من .
روی چشمهام می ذارم محبتهات رو

آفتاب یکشنبه 19 تیر 1390 ساعت 21:08 http://aftab54.blogfa.com/



دارم دایره می زنما !! صداش میاد ؟






وووووووووووووزلا می زنم بازم صداش میاد ؟

با گوشهای قلبم خیلی عالی می شنومش خانوم هنرمند.
عزیز دلم ...

یک زن یکشنبه 19 تیر 1390 ساعت 21:19

پرنیان مهربون من دلم می خواست نزدیک بودم وبرات تولد می گرفتم ولی زیباترین تولدها اونایی که در رویا برای کسایی که دوستشون داریم می گیریم. مدتها بود هدیه ی تولدت رو هم انتخاب کرده بودم ولی خوب نشد که بشه. با تموم احساسم تولدت رو بهت تبریک می گم و برات بهترینها رو از خدا می خوام ومی دونم که شایسته ی بهترینهایی. می بوسمت.

مرسی اعظم عزیزم . تو قلبت اونقدر بزرگه که قادری عظیم ترین عشقهای دنیا رو توش جا بدی . می تونی همه ی آدمها رو دوست داشته باشی. و قادری به هر کسی بی اندازه محبت کنی. خوشبخت هستند آدمهائی که تو رو دارند.
ای کاش همیشه قدرت رو بدونن.

آفتاب یکشنبه 19 تیر 1390 ساعت 21:28 http://aftab54.blogfa.com/



تقدیم به زیباترین ستاره هستی

☆ پ ☆ ر ☆ ن ☆ ی☆ ا ☆ن




امشب فقط اینجام .

اینقدر منو لووووووووووووووووسم نکن. جنبه ندارما!

امشب پرستاره ترین شب من خواهد بود .

آفتاب یکشنبه 19 تیر 1390 ساعت 21:37 http://aftab54.blogfa.com/

حالا حالا ها کار داریم .. نظرات باید برسه به ۱۰۰تا !

کلی نقشه کشیدیم برای امشب !


بله ..

ای جانم!
یکی بیاد کمکم کنه پس برای تشکر واسه ی این همه خوبی .

آفتاب یکشنبه 19 تیر 1390 ساعت 21:49 http://aftab54.blogfa.com/

من چی کار کنم خوووب ؟
می خواستی انقدر قشنگ ننویسی !
حالا دیگه بله!!!! ما هم اینجا دل گذاشتیم مگه میشه به این راحتی بریم ؟!!

نمیشه خوب !

مرسی آفتاب جونم .


کم آوردم.

یک زن یکشنبه 19 تیر 1390 ساعت 21:58

امروز هر چقدر خدا را صدا کنی خدا خسته نمیشه
پس صدایش کن
او منتظر توست
او منتظر آرزوهایت
خنده هایت
...گریه هایت
ستاره شمردن هایت
و عاشق بودن هایت است
امروز امروز است
امروز روز توست. گفتم به آفتاب جون کمک کنم واسه ی ۱۰۰ تا شدن.

واقعا"؟
یه دنیا آرزوی خوب دارم ... و یه عالمه کار با خدای مهربون.
اول برای دوستام بعد برای خودم.

آفتاب یکشنبه 19 تیر 1390 ساعت 22:04 http://aftab54.blogfa.com/

قربونت برم اعظم جان زحمت کشیدی نازنین .. پس بیا که کلی کار داریم اینجا ..
.
.
.
.
فقط باید مواظب باشیم صاحب این باغ از دست ما فرار نکنه خوب ؟



کجا دارم برم ؟
فقط دیگه نمی دونم چی باید بگم.
انصافه دو به یک؟!!!!

یک زن یکشنبه 19 تیر 1390 ساعت 22:06

هر روز برایت رویایی باشد در دست نه دوردست .. عشقی باشد در دل نه در سر ... و دلیلی باشد برای زندگی نه روزمرگی!

مرسی

آفتاب یکشنبه 19 تیر 1390 ساعت 22:11 http://aftab54.blogfa.com/

حالا پرنیان جان امشب دو به یکه فردا رو می خوای چی کار کنی ؟


از الان دارم تصور فردا رو می کنم ...

دیگه مثل امشب بمباران محبت نمی شم!

یک زن یکشنبه 19 تیر 1390 ساعت 22:12

پرنیان جون نمی خواد جواب بدی. فقط ما می نویسیم. تازه خدا بهت رحم کرده من مهمون دارم هی میرم چای و میوه می ذارم و هی میام اینجا می نویسم.

مرسی ... راهکار خوبی بود.
می خونمتون با دقت و با لذت

یک زن یکشنبه 19 تیر 1390 ساعت 22:19

و من با تو سخن می گویم
نامت را به من بگو
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده
من ریشه های ترا دریافته ام
با لبانت برای همه ی لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست

عاشق این آهنگ شاملو ام تقدیم به تو.



یک زن یکشنبه 19 تیر 1390 ساعت 22:21

و من با تو سخن می گویم
نامت را به من بگو
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده
من ریشه های ترا دریافته ام
با لبانت برای همه ی لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست

عاشق این شعر شاملو ام تقدیم به تو.

اعظم یکشنبه 19 تیر 1390 ساعت 22:30

قشنگِ نازنین من که تو باشی

دیگر از هیچ نگاهِ هراسانی، هراس ندارم

دیگر از این همه هیچ، مکدّر نمی شوم

و دل دلِ قشنگ دوست داشتن را

سر مشق ِ دلها می کنم ...

ایرج میرزا یکشنبه 19 تیر 1390 ساعت 23:04

سلاااااااااام

چه خبر اینجاااااااااا
چه بزن برقصی راه انداختن این دوستاااات
حسودیم شد

قدم نو رسیده مبارکانشاء الله خدا حفظش کنه

سرما خوردم تو هم سرما می خوری. از همین دور تبریکمو بپذیر

سلام جناب ایرج میرزا عزیز
جای شما خالی بود ،که تشریف آوردین.

قدم نو رسیده مبارک ؟ جالب بود.

امیدوارم هر چه زودتر خوب بشید. آب میوه و مایعات زیاد میل بفرمائید و استراحت خوب تا هر چه زودتر سرحال بشید انشاالله.

ممنونم

باران یکشنبه 19 تیر 1390 ساعت 23:15

ای نامرتاااااااااااااا!
به من گفتن ساعت ۱۲ مراسم شروع میشه!
.
.
ولی عیب نداره!
تولد رو عشق است
ما هم اومدیم..............

تقصیر من بود.

پژمان یکشنبه 19 تیر 1390 ساعت 23:21 http://silentcompanion.blogfa.com

سلام
یه عالمه سلااااااام
خیلی خیلی خیلی تولدتون مبارک.
یه عالمه مبارک باشه. ایشالا همیشه سلامت باشین، شاد باشین، مثل همیشه لطیف و با طراوت باشین، خدا همه کسانی که دوستشون دارینو برای شما و شما رو برای همه کسانی که دوستتون دارند نگه داره، روز به روز موفق تر و بهتر باشین، یه عالمه احساس قشنگ و یک دشت پر از گل سرخ و یک لبخند زیبا تقدیم به شما.
با احترام فراوان
پژمان

سلام پژمان عزیز
مرررررررسی . واقعا ازت ممنونم . من هم یه عالمه دعاهای خوب دارم برات و آرزوهای قشنگ.
برات آرزوی آرامش توام با شادی دارم.
از کامنت پرمهرت سپاسگزارم . خیلی لطف کردی.

یک زن یکشنبه 19 تیر 1390 ساعت 23:25

هورررراااااا جشن تو این هوای گرم باران رو کم داشت که خدا روشکر تشریف اوردند.

واقعا". باران مهربان جاش خالی بود .

باران یکشنبه 19 تیر 1390 ساعت 23:47

...
باز باران
با ترانه
با ....
اینجاهاش چیز بود سانسوور کردیم!!!
.
.
سلام و درود بر یک زن عزیز و مهربان که اول چراغ این تولد رو انصافا ایشون روشن کردن...
زنده باد دوستی های بی همتا..

گوهرهای فراوان ... کجاش ایراد داره؟

زنده باد دوستی های ناب و بی همتا

باران یکشنبه 19 تیر 1390 ساعت 23:50

به آفتاب بانو و دکی غول پشنگ خودمون هم عرض یلام و ارادت داریم فراوان...
گرچه رقیب سرسخت هم هستیم در دوست داشتن پرنیان
ولی امشب رو بی خیال!
آتش بس!!!!!

یلام ؟؟؟؟؟!!!

باران دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 00:04

سلام بابا جون!
ببینم میتونین دعوا راه بندازین امشب!؟!

دعوا ؟!!! نه ابنجا پابگاه صلحه . نگران نباشید .

باران دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 00:05

ساعت ۱۲
آغاز میکنیم عملیات رو
با رمز مقدس:
زنده و پاینده باد دوستی...امید و عشق!

دوستان...
حمــــــــــــــــــــــــــــــــــــله!!!!!

۵ دقیقه تاخیر داشتید! گفته باشم

پرنیان - دل آرام دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 00:09 http://www.with-parnian.blogfa.com

من از عهد آدم تورا دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم

چه شبها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم‌نم: تو را دوست دارم

نه خطی، نه خالی نه خواب و خیالی!
من ای حس مبهم تو را دوست دارم

سلامی صمیمی تراز غم ندیدم
به اندازه غم تو را دوست دارم

بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم: تو را دوست دارم

جهان یک دهان شد هماواز با ما
تو را دوست دارم، تو را دوست دارم


ای جانمی جان
تولد شیرین ترین پرنیان دنیای من مبارک
هر آنچه زیبا می خوانیش سهم امسال و هر سال تو عزیز دل

به اندازه ی از همین جا تا ته ته آسمون من تو را دوست دارم.
از آرزوی قشنگت ممنونم و می بوسمت

همینجا تمام دوستان پرنیان گل رو دعوت می کنم

برای تولد نوشتی ناقابل

در

www.with-parnian.blogfa.com


وای مرررررررسی عزیزم

پرنیان - دل آرام دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 00:32

امروز
شعری برایت گفتم
می دهم پرنده ها بیاورند
تو هم تکه ای از آسمان
برایم بفرست
از پنجره ام بیاویزم
شب ها
اتاقم
ماه ندارد
!

ر. کاظمی


اجازه خانوم؟
ما نفر شونصدم شدیم


برای تو که بی همتایی
عزیز

توی دلم که جزو نفرات اولی تو ...
مهربون و دوست داشتنی

رها دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 00:35

سلام لطفا ایمیلت را چک کن عزیز دلم ....

وای مرسی رها جان. نمی دونم چطور باید تشکر کنم. اصلا نمی دونم!

خیلی برام ارزش داشت و هرگز فراموش نمی کنم.
میبوسمت و به امید دیدار هر چه زودتر .

مریم دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 01:57 http://www.2377.blogfa.com

تولدت هزار بار مبارک.آینه آینه برای همه ی آرزوهایی که تو مطلبت نوشتی!شاد و سلامت باشی همیشه.

سلام مریم عزیزم
مرسی نازنین ... باز هم برات بهترین ها رو آرزو می کنم و می بوسمت.

دانیال دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 02:48 http://www.danyal.ir

تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگت دعا کردم

مرسی دانیال عزیز برای دعای قشنگت. من هم برات یک دنیا آرامش و شادی در کنار تمام اون آرزوها ، آرزو می کنم.

کوروش دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 04:06 http://korosh7042.blogsky.com/

درود بر تو پرنیان خیال وبلاگشتان

زاد روزت فرخنده عزیز




تو همانی که هستی دوستت داریم
که بهترینی

مرسی کوروش عزیز
من هم ارادت دارم خدمت شما . خیلی لطف کردید و براتون یک دنیا شادی و سلامتی آرزو می کنم.

یک زن دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 07:25

خوب خوب نازنین من!

نام تو مرا همیشه مست می کند

بهتر از شراب.

بهتر از تمام شعر های ناب!

نام تو اگر چه بهترین سرود زندگی است

من تو را
به خلوت خدایی خیال خود:

((بهترین بهترین من)) خطاب می کنم

بهترین بهترین من پرنیان جون دوستت دارم وبازهم تولدت مبارک.

دلم می خواد هر روز به دنیا بیام و هر روز این حرفهای قشنگ رو هزاران بار بخونم و هر روز بگم خدایا مرسی برای این دوستی های قشنگ.

دوستت دارم ... خیلی زیاد و می بوسمت .

سهبا دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 07:43 http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

سلام بانوی مهربانی ها . تولدتان مبارک . زیباترین آرزوها ، هدیه کوچک من برای تولدتان .

سلام سهبا جان . هدیه ی بزرگت رو می ذارم گوشه دلم که برای همیشه اونجا بمونه ... برات آرزوی شادی دارم و سلامتی. خیلی لطف کردی نازنین

آذرخش دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 07:47 http://azymusic.persianblog.ir/

تولد تولد
تولدت مبارک
مبارک مبارک
تولدت مبارک
بیا شمع هارو فوووووووووووت کن
که 100000000000000000 سال زنده باشی
به کیک تولد رسیدم؟؟واسم کیک نگه داشتی؟کیک خامه دار شکلاتی؟؟؟به به
تولدت رو بهت تبریک میگم و امیدوارم سالهای سال در کمال صحت و سلامتی و دل خوش زندگی کنی و هر روزت از روز پیش بهتر باشه و پرنده مهاجر با انرژی و درخت استواری باشی و به آرزوهای خوب خوبت برسی و زندگیت رنگ غم نگیره و عمر طولانی داشته باشی اما همیشه جوون و سرحال بمونی و سایه ات بالا سر وبلاگت باشه و لبت خندون و مث قندون باشی و ...
خلاصه از این آرزو های خوب خوب
حیف که از این شکلک های رقص و پایکوبی و دست زدن و گل فرستادن نداره

مررررررسی آذرخش عزیز
برات شیرین ترین لحظات رو آرزو می کنم که از هر کیکی لذیذتره.
با اون عدده یه کم مشکل دارما !‌
شوخی کردم. برای آرزوهای خوبت ... خوب که نه ، عالی ، خیلی خیلی ممنونم و من هم برات یه عالمه آرزوی خوب دارم .
ممنون ... یک دنیا.

[ بدون نام ] دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 08:30

پرنیان جون مامان فینگلی ببخشید عسل خانومی امروز مرخصی استعلاجیه خونه هم دسترسی به نت نداره. گفته من جاش بیام بهت تبریک تولد بگم تا روز چهارشنبه که خودش برگرده. تولدت مبارک عزیزم با آرزوی بهترینها.
می بینی چقده بدجنسم برا از طرف خودم کلی شعر نوشتم نوبت منا که شد یادم رفت چه جوری بنویسم.

به منا عزیزم بگو خیلی دوستش دارم . خودش و نی نی نازش رو می بوسم . شعر هم که ننویسی همین محبت ها خودشون قشنگترین شعرهای زندگی می شن.

باران دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 08:48

سلامممممممم!
تولده؟!!!

سلامممممممممممممم
می گن! نمی دونم

مهرباران دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 10:04 http://darya73.blogfa.com

سلام بر پرنیان گرامی...
تبریک و تهنیت ما رو هم پذیرا باشید...
تبریک به زندگی برای آمدنتان...
تبریک به همه دوستان و عزیزانتان برای داشتن همراهی شما...
تبریک به شما برای اتمام یک سال از عمر پرمهرتان و همچنین سالگشت آغازتان....
آغازی دوباره... پرواز تا همیشه...
شادی و سلامتی قرین لحظات شیرینتان باشد
در پناه حق

سلام آقای امیری عزیز
مرسی ... یک دنیا تشکر.
و ممنونم از خدا برای این دوستای عزیز و نازنین روی ماهش رو می بوسم برای این نعمتهای قشنگش .
خیلی بزرگوارید شما.

پرنیان - دل آرام دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 10:07

در سپیده دم کسی متولد شد
که صدایش آرام تر از نسیم
نگاهش زیباتر از خورشید
دلش پاک تر از آسمان
و قلبش زلال تر از آب بود

دنیا دنیا مهربانی ات را من دوست

خوشگلم ... عزیزم ... مهربونم می بوووووووووووووووووووووسمت .
یه عالمه از حالا تا ... هزار روز دیگه

محمد دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 11:55 http://httphttp://faryadebiseda71.blogsky.com/

سلام من برادر سهبا هستم
خوشحال میشم به وبلاگ من هم یک سر بزنید
امیدوارم موفق و پیروز باشید.

سلام محمد عزیز
حتما؛ میام پیشت . خوش آمدی

الهام تفرشی دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 12:31 http://elitata86.blogfa.com

..

با هم که قدم می‌زنیم

حسودی‌اَش می‌شود آفتاب

نه که هیچ‌گاه

قدم نزده است با ماه!

"ر. کاظمی"


گفتم منم مثه دل آرام یه شعر ماه دار ِ پرنیانی برات بنویسم

سلام عزیز مهربونم ...
چه انتخاب ِ قشنگی از شمس لنگرودی کردی .. عالی بود ..


خب برم سر اصل مطلب

تفلد ِ عید ِ شما مفالک بیدار بودم دیشب ساعت 12 اما خسته بودم و خوابالو ، فقط اومدم و خوندمت و کلی لذت بردم ..
خلاصه عذر تاخیر دارم پرنیان ِ خوبم

راستی
دل ِ هر کی که نتونسته دیروز یا امروز ببوستت بسوزه من که خیلی خوش به حالم شد دیدمت ..


خوش اومدی به دنیا


هر چی آرزوی خوبه مال ِ تو


سلام الهام جون
اول باید تشکر کنم که اومدی برای دیدنم با این هوای گرم و آدرسی که به سختی پیداش کردی و ... همه ی اینا یه دنیا ارزش دارن.
از کادوی خیلی قشنگت ممنونم . و می بوسمت ده بار دیگه

الهام تفرشی دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 12:45 http://elitata86.blogfa.com

راستی
(اینجا ) رو گوشیدم ...

دوسش داشتم ... دکلمه ی خیلی قشنگی بود ...

یه چیز دیگه


حالا بعدن میام میگم !!

خوشحالم که (اینجا) رو دوستش داشتی.

مرسی عزیزم .

پارسا دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 12:48 http://www.bahar-e-arezoo.blogfa.com

سلام خاله جون تولدتون مبارک

وای چدد جام خالی بوده ها

خاله جون منم سالروز تولدم دوباره مماخم خورد زمین بعدش گفتم حالا شاید سال دیگه هی مماخم نخوره زمین بزرگ بشم ولی مامانم میگه آدم بزرگا هم گاهی میخورن زمین مماخشون اوف میشه گاهی دلشون اوف میشه یه وقتها هم قلبشون میفته میشکنه ...

ولی من آرزو می کنم شما هیچ وقت دلتون اوف نشه

بوس بوس

پارسا جونم فدات بشم عزیز دلم .
قربون اون مماخت برم که یادت نمی ره اوف شده.
ایشالا وقتی بزرگ تر شدی دیگه مماخت خوب شده و دیگه اوف نیست.
می ماچمت عسلکم

بهارِآرزو دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 12:50 http://www.bahar-e-arezoo.blogfa.com

سلام بانو .../

سالروز تولدتون مبارک باشه .../

براتون همیشه شادی و آرامش رو می خوام .../

و از اینکه میبینم این همه دوستهای خوب دارین خیلی خوشحالم و از تک تکشون تشکر می کنم که اینقدر دوست داشتنی هستن .../

سلام بهار عزیزم
مرسی . همه چیزهای خوبی که برام می خوای مال تو هم باشه.
از سورپرایز امروزت ممنونم ... دوستش دارم زیاد و خودت هم می دونی.
از اینکه تو هم دوست خوب منی خوشحالم ... هر جا که باشی عزیز من خواهی بود و جات از توی قلبم تکون نمی خوره.
برای همه ی مهربونی هات و دوستی هات در تمام این روزها ممنونم.

الهام تفرشی دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 13:06 http://elitata86.blogfa.com

ههههههههههه!
توی ایمیلم یادم رفت ازت تشکر کنم بابت کارای اِرا . قشنگ بودن ... دوست داشتم سِلِکشنی که برام فرستادی رو ..
مممممممممممنون

خوشحالم دوست داشتی . یادم نرفته بود قول داده بودم بهت برات می فرستم .

آفتاب دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 13:32 http://aftab54.blogfa.com/

سلام سلام سلام سلام ..
از عشق پرنیانومن زود اومدیم امرووووووووز


خوب حال چی بزنیم ؟
دایره زدیم .. وووزلا زدیم ...دیگه ؟؟
.
.
.
.
آهان یادم اومد !

آهنگ تکنو نزدیم برای پرنیانمون !

**¤¤¤¤¤¤**.........این ریتم اولشه !

بقیه شو قرار شد خودت زحمت بکشی عزیز دلم

سلام آفتاب مهربان
زود اومدی امروز ... چه خوب.

اون دیشبی مگه تکنو نبود؟ آهان نه نه نبود ... یه چیز دیگه بود
ریتمش چه بامزه ست.

پرنیان - دل آرام دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 13:34

شادی زمین وخنده ی شاد زمان
فر خندگی خیال و هم شادی جان

میلاد ستاره ،پــــــــرنیان نام ،نشان
اندوخته ی دانش و مهرست بدان

تبریک به او که خواهری گشت صبور
اورا به خوشی عمر بود ،عمر جهان

کوروش

این هم تقدیم نوشت از طرف دوست پرنیانی تون - جناب کوروش بزرگوار

چه جالب ... چه قشنگ!
تشکر می کنم هم از شما هم از کوروش عزیز .

آفتاب دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 14:27 http://aftab54.blogfa.com/

قرارمون یادت رفت ؟!!!

به همین زودی ؟

تکنو ...

نه ... یادم نرفت.
با این ارکستری که برام راه انداخته بودی یه دی جی کم بود فقط

یک زن دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 15:10

من ماه را دوست دارم
حتی روزها
که دیگر نیست
من آفتاب را دوست دارم
حتی شبها
...که در آسمان دیگری میتابد
من تو را دوست دارم
همینگونه!!!
چه کنم که فقط اینگونه دوست داشتن را بلدم ...

وای مرسی ... مرسی .

[ بدون نام ] دوشنبه 20 تیر 1390 ساعت 15:18

چون حسی غریب و واژه های سرخ
میان دفتر روحم نشستی
تو دریای ترین ترسیم یک موج
تو تنها جاده دل تا خدایی
تو مثل شوق یک کودک لطیفی
...تو مثل عطر یک گلدان رهایی
تو مثل نغمه موزون باران
به روی اطلسی ها نازنینی
و تا وقتی روحم مال اینجاست
به روی صفحه دل می نشینی ♥

این شعرهای قشنگ رو از کجا می یاری تو عزیز دلم.
پر از لطافتن همشون
مرسی برای همه ی کارهای قشنگت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد