فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

زندگی را دوست بداریم و بی ترس و انتظار اندکی عاشقی کنیم

 

 چقدر خوب است
که ما هم یاد گرفته‌ایم
گاه برای ناآشناترین اهل هر کجا حتی
خواب نور و سلام و بوسه می‌بینیم
  ...
  

   

چه آسان لحظه‌ها را به کام هم تلخ می‌کنیم  و چه ارزان می‌فروشیم لذت با هم بودن را  ،  چه زود دیر می‌شود ،  و نمی‌دانیم که ،  فردا می‌آید شاید ما نباشیم .

سبز باشید .