طبیعت حالش خوب است. بعد از آن یخ و یخبندان و سرمای استخوان سوز کوتاه مدت، در این روزها بید حیاط ما برگهایش جوانه زده ... حالش خوب است. پرنده ها صبح زود چه شوری دارند، معلوم است آنها هم حالشان خوب است. شمعدانی من گل داده و خودش از همه بیشتر می داند که چقدر خوشحالم کرده با این دلبری سخاوتمندانه اش. آخ ... آخ که چه چیزهای ساده ای، گاهی می شود بهانه های خوشبختی من ...
یک نفر هر شب می آید توی کوچه و با آکوردئون یک آهنگ گیلکی را می نوازد و من پرواز کنان خود را می رسانم پشت پنجره و یک اسکناس گلوله شده پرت می کنم پائین.
طبیعت دارد پوست می اندازد. من هم ...
به رابطه ها که فکز می کنم ، می بینم باید عادت کنیم که با وجود سردی ها و بی تفاوتی ها، باز دوست داشته باشیم . ما همیشه باید متفاوت باشیم. سردی ها کمتر آدم را می کشد، کافیست کمی حواسمان را پرت کنیم تا نمیریم، دورنگی هاست که ذره ذره آدم را و ایمانش را نابود می کند. در مقابل دوروئی و دروغ باید رد شد و مهر پایانی بر یک رابطه زد حتی اگر بهایش سنگین باشد... چاره ای نیست ...
از اینکه از طرق مختلف حالم را می پرسید و یادم میکنید صمیمانه ممنونم. من همیشه قدر محبت ها را خیلی می دانم.
تا مدتی نخواهم نوشت.
...
یاد تو عطریست متراکم
پنهان میان شیشه ی دلم
دستش که می زنم
وای
به گمانم دنیا گلستان می شود ...
بتول مبشری