فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

...



در هیاهوی زندگی دریافتم
چه دویدن هایی که فقط پاهایم را از من گرفت 
در حالی که گویی ایستاده بودم 
و چه غصه هایی که سپیدی موهایم را حاصل شد
در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود 
دریافتم کسی هست که اگر بخواهد می شود
و اگر نه نمی شود
به همین سادگی


جملات بالا از من نیست. نویسنده ی آن را هم نمی شناسم بی تردید حقایقی در  این جملات نهفته است، اما  حقیقت پررنگ تر از آن این است که  من هر گاه با تمام وجود چیزی را خواستم ، خواستم و خواستم به شکل معجزه آسایی به آن دست یافتم. چیزی که ای کاش در آن نبود ... خواستن مطلق بود . من در ناممکن ، ممکن را یافتم.  


بیشتر آرزوهای من تا به امروز به حقیقت پیوسته اند ، آنهائی که آرزو ماندند از ضعیف بودن من در خواستنم و یا باور نداشتن به داشتن آن آرزو در نهاد و وجود من بودند.

خداوند هر چیزی را که با عشق و با تمام وجود و بدون تردید از او بخواهید ، ممکن می سازد .  فقط کافیست که بخواهید ...

نظرات 22 + ارسال نظر
نسیم جمعه 5 مهر 1392 ساعت 16:57 http://link.carlo.ir

سلام باهام تبادل لینک می کنی؟

آفتاب جمعه 5 مهر 1392 ساعت 18:00 http://aftab54.blogfa.com/

سلام عزیزم .

همین طوره .. خدا در هر چیزی حکمتی نهفته داره ..

دقت کردی وقتی نوجوان هستیم هزار تا آرزو داریم اما بعد از سالها دیگه اون آرزوها برای ما مثل قبل نیست !

دزدیدن لحظه های خوب زندگی هنر می خواد .. کاش هنر مندانه عمل کنیم .

سلام آفتاب عزیزم
این جمله ی تو باعث شد من برم توی سالهای نوجوانی و آرزوهای اون سالها و کلی با خودم خندیدم. آرزوهای نوجوانی آرزوهای کوچک و ساده ای هستند که خیلی راحت ممکن و میسر می شن. آدمها هر چقدر احساس ضعف کنند آرزوهاشون هم کوچکتر و کوجکتر می شه.

...
بیا زندگی را بدزدیم و میان دو دیدار تقسیم کنیم ...

صادق(فرخ) جمعه 5 مهر 1392 ساعت 18:50 http://dariyeh.blogsky.com

سلام پرنیان عزیز
شاید باورش کمی سخت باشد ... اما باور کن مطلبی را که نوشتی هنوز برایم به اثبات نرسیده . گاه من نیز همین ها را میگویم .
اما می دانم که نسبت به آن چیزی که میگویم ، اعتماد لازم را ندارم . . . به قول شاملو در مجموعه ی سکوت سرشار از ناگفته هاست :
از بختیاری ماست شاید به آن چه میخواهیم ، نمی رسیم .
اما برایت خوشحالم که بدین یقین دست یافتی و تا کنون هر آنچه را که از خداوند خواستی ، به دست آوردی .
می دانم نمی پذیری . . . اما اگر می پذیرفتی تا یک دوره ی آموزشی کوتاه مدت را برایم بگذاری ، چی میشد؟؟!!!

سلام
بستگی داره چطور و با چه شدت بخواین یه چیزی را . اون دیگه برمی گرده به درون خود آدمها و قدرتی که در درونشون وجود داره . شاید شما هنوز اون قدرت رو به کار نگرفتین و یا اصلا" کشفش نکردین.


این موضوع بحث مفصلی داره .
ناامیدی ، باعث نابودی تمام آمال و آرزوهاست. که البته گاهی من خودم هم دچارش می شم ، وقتی که خیلی خسته ام ...

در مورد دوره ی آموزشی باید بگم : من کیستم که بخوام چیزی به دیگری بیاموزم . خودم نیازمند آموزشهای زیادی هستم. بخصوص وقتی خستگی تمام نیروی من را نابود می کنه.

این منم که باید از شما بیاموزم . امیدوارم همیشه سرشار از انرژی های مثبت باشید.

پرنیان دل آرام شنبه 6 مهر 1392 ساعت 10:52

از خدا "پروا" کنید تا "پر" وا کنید ..

پروا به معنی توجه اگر باشه ، بله دقیقا" همینطوره.

پرنیان دل آرام شنبه 6 مهر 1392 ساعت 10:54

مردن امر ساده ای ست
و از زندگی کردن بسیار آسان تر است
تمام خفقان مرگ
در مقابل یک شک
در مقابل یک حرص
در مقابل یک ترس
در مقابل یک کینه
در مقابل یک عشق
هیچ است

مردن امر ساده ای ست
و در مقابل خستگی زندگی
چون سفری است که در یک روز تعطیل می کنیم
و
و دیگر هرگز باز نمی گردیم



نادر ابراهیمی

ترسها و حرصها و کینه ها و ... یعنی صدها بار مردن .
پاراگراف آخر تصویر زیبائی از مرگ بود و قشنگ ...

باران شنبه 6 مهر 1392 ساعت 11:52

اوست خدای دانا و توانا ..
که فرمود:
بخوانید مرا
تا اجابت کنم شما را ..
.
.

سلام قربان
صحبت سن و سال بود با ویس مهربان
غیبت شما رو کردیم در وبلاگ!
راضی باشین!

سلام عرض شد
راضی هستم ، شما راحت باشین.

کلاس اولی ها که سن و سالی ندارن

چه آیکونائی

واقعا" که حس آدم رو خیلی خوب و قشنگ منتقل می کنه!!

فرزانه شنبه 6 مهر 1392 ساعت 13:41 http://migrant-swallow.mihanblog.com/

درود بر شما

باید با تمام وجود خواست.

سلام
بله و با ایمان کامل .

هاتف یکشنبه 7 مهر 1392 ساعت 11:09

سلام...
چقدر این روزهایی که گذشت معنی یقین رو بیشتر فهمیدم...
خواستن یه جورایی باید با یقین همراه باشه یقین به خدایی که همه ی اعمالمون دست اونه اگر به این یقین رسیدیم لحظه به لحظه با خدا مسیرمون رو چک میکنیم تا مبادا گم بشیم و این یعنی رسیدن به موفقیت بلا شک...
چقدر عاشقه یقینم...

سلام هاتف عزیز
با خواندن این جمله ها ، به این نتیجه رسیدم که اوضاع باید روبراه تر باشه . امیدوارم مشکل حل شده باشه و یقین و باور و ایمان کار خودش رو کرده باشه.

پرنیان دل آرام یکشنبه 7 مهر 1392 ساعت 11:38

گر کسی تو را با تمام مهربانیت دوست نداشت، دلگیر مباش

تو با تمام مهربانی هایت زیباترین معصوم دنیایی...

من خدایی را میشناسم که ابر رحمتش به زمین و زمان میبارد...

اما یکی سپاسش میگوید و هزاران نفر کفر!

چرا میپنداری باید بهتر از خدا تو را قدردانی کنند؟!

پس نرنج از ناسپاسیشان و برای شادیشان بکوش...

با مهربانی روحت به آرامش میرسد...

تو با مهرت بال و پر میگیری...

خوبی دلیل جاودانگی توست.

پرنیان عزیزم چطور شد که این مطلب را برای من فرستادی؟

چون حالم را خوب کرد ...
و تلنگری بود خیلی به موقع برای خوب بودن و خوب ماندن .

مرسی عزیزم . تو باید از طرف خدا نماینده باشی الان

پرنیان دل آرام یکشنبه 7 مهر 1392 ساعت 12:53

موقع خوندنش یاد شما افتادم

دیشب نیمه های شب ... هم یک دوست عزیز یه پیامی بسیار نزدیک به این برام اس ام اس کرد و بعد هم پیغام داد یاد تو افتادم!

من باید این پیغامها را خیلی جدی بگیرم . خدا یه چیزی می خواد بهم بگه. و دو دوست عزیز را واسطه قرار داده.
ایمان دارم به این موضوع ...
بارها و بارها خوندمش .
مرسی پرنیان عزیزم برام ارزشمنده.

ایرج میرزا سه‌شنبه 9 مهر 1392 ساعت 18:48

یعنی اینهمه دختر شوهر نکرده هیچکدوم واقعا خواهان ازدواج نبودن؟ بنده خداها دیگه چیکار باید بکنن آخه؟

ای بابا! حالا وسط این همه سوژه گیر دادی به دخترهای مجرد؟
شاید دلشون نخواسته ازدواج کنند اصلا"

نوشته های پراکنده چهارشنبه 10 مهر 1392 ساعت 12:33 http://thunderb.blogfa.com/

سلام
خوبید؟
امیدوارم به همه آرزو های خوبتون برسین
رسیدن پنجشنبه عزیز هم مبارک باشه
خدمتتون برسیم

سلام
ممنون و سپاسگزار . شما هم همینطور

حتما می یام .

ونوس چهارشنبه 10 مهر 1392 ساعت 15:51 http://www.blogparis-tehran.blogfa.com

سلام
درسته هرچیزی رو اگه با ایمان کامل وبدون هیچ تردیدی از خدا بخوای حتما اگه صلاح باشه به تو داده میشه
فقط کافیه که با همه وجود بخوای

مرسی ونوس جون . خوشحالم با من هم عقیده ای.

فریناز چهارشنبه 10 مهر 1392 ساعت 17:30 http://delhayebarany.blogsky.com

چقدر به موقع اومدم پرنیان جون

انگار که خدا امروز توی کلمه های این پست تجلی کرد

ممنون یه عااااااااااااااااااااااااااااااااااالمه بانو

خیلی خوشحالم که این احساس رو داری. امیدوارم به همه ی رویاها و آرزوهای قشنگت خیلی زود دست پیدا کنی.

november چهارشنبه 10 مهر 1392 ساعت 17:46 http://november.persianblog.ir

سلام و احترام.
همیشه یک نفر هست که فقط اوست که باید بخواهد تا همه ی آنچه میخواهیم پیش آید ... بله همینطوره.

پرنیانِ جان حقایق نوشته بالادستی رو نمیتوان کتمان کرد اما خیلی از سپیدی های مو بحال قصه های کودکانه نیست و گاهی هرکدام از خط وخطوطی کمرنگ یا شایدهم پرنگی که روی صورت خیلی ها نشسته یا کمرهایی که خم شده و شانه هایی که لرزه به جانشان افتاده بخاطر خیلی از ناحقی ها و نامهربانی هاست، گاه به جان روزگار می اندازیمش دست روزگاری که گاهی کج میرود، گاهی میشود یکی آنطرفتر با نای جانش چیزی میخواهد با تمام باورش. و سعی هم میکند اما دستهای دیگری در کمین حرکت اویند ...هیچوقت اوکه مهربانترینِ ماست راضی به دردورنج و ناراحتی مخلوقش نیست... و من باور دارم نگاه پرمهرش را.

منو ببخش بابت این چندخط...

خوشحالم که به هرچه میخواهی تا به امروز رسیدی، الهی تا دنیا دنیاست برایت چنین بماند. من نیز بابت تمام داده ها و حتی نداده های خداوندگارم او را خیلی زیاد سپاسگزارم.

سلام نوامبر عزیزم
درست میگی. زندگی همیشه بر وفق مراد ما نیست . چیزهای غیر ممکن هم گاهی واقعا" غیرممکنه. در کنار چیزهائی که خواستم و به مرور زمان بدست آوردم ، خیلی جیزها و اشخاص ارزشمند زندگی را هم از دست دادم که رفتن اون اشخاص خیلی اذیتم کرد ولی زندگی همینه ...
اما با وجود تمام اینها باید یه چیزهائی را قاطعانه خواست
(این آیکون مثلا" چشمکه ، ولی من هیچ شباهتی بین اون و کسی که داره چشمک می زنه نمی بینم! )

تنها چهارشنبه 10 مهر 1392 ساعت 22:37

پلـک هایت را باز کن !
شعرم را بخوان ..
خودت قافیه سازی کن و
من مراعات
می کنم
ردیف های بی نظیـر تو را ..
و بگو ؛
کدام
فعل ها ،
مُسند ساز است ؟
و بهترین جمله ؛
مُجاز به ایهام است و
استعاره چقدر
تشخیص دادنش
شبیه ِ تشبیه
چشمان ِ تو به چشمان ِ من است ..
و حال ،
با یک تلمیـح ؛
خودت را در داستانِ زندگی ام بینداز ..

قشنگ بود . مرسی

تنها چهارشنبه 10 مهر 1392 ساعت 22:37

سبز، تویی که سبز می‌خواهمت...
سبز باد، سبز شاخه‌ها،
اسب در کوهپایه
و زورق بر دریا….!

"فدریکو گارسیا لورکا"

تنها چهارشنبه 10 مهر 1392 ساعت 23:09

اینجا خونمون..
ساعت 11و8 دقیقه شب..
ای بابا چراهیچکدومتون پانت نیستین حرف بزنیم؟؟؟
پرنیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــان

سلام تنها جان
خوشحالم که اینجا اومدی . ولی الان هستم

تنها پنج‌شنبه 11 مهر 1392 ساعت 13:41

پرنیانکم............چیزی شده ؟
ادمهای باغت عوض شدن......
افتابگردانترین...هدی عزیزخوبه؟
وبشوتغییرداده...
اقای خرابات؟؟اون خوبه؟

تنها جان فکر نمی کنم چیز شده باشه.
آقای هاتف هستند . در مورد هدی نمی دونم . بی خبر رفت.
بعضی از دوستان هم ترجیح می دن خاموش بیان بعضی دیگر هم ترجیح می دن خصوصی پیام بذارن .

خلیل پنج‌شنبه 11 مهر 1392 ساعت 21:51 http://tarikhroze3.blogsky.com

سلام،

شاید شما خوشبخت ترین فرد روزگار باشید. تبریک.

سلام

گاهی وقتها بعضی رویاها یک بار اتفاق می افتند ... و تکرار نمی شوند.
در اینصورت خیلی هم خوشبختی نیست. می شه گفت چشیدن مزه ی خوشبختیه.

ویس پنج‌شنبه 11 مهر 1392 ساعت 22:21

هرکه شدت حلقه ی در ، زود برد حقه ی زر

خاصه که در باز کنی ، محرم دروازه شود

بندگی که کامل شد ، دلت که با نامش قرار گرفت ، می بینی که پیوسته در حال دریافت هستی ، حتی بی خواهشی .

حلقه ی در که شدی ، حتماً فیض را می بری.

به به چقدر قشنگ!
فقط یک استاد ادبیات می تونه به این قشنگی بنویسه

raha جمعه 12 مهر 1392 ساعت 00:19

salam parniyan jan

beomid in ke hameye adamha be arezohashon beresan ...

سلام رها جان
الهی آمین. خدا کنه همه دلهاشون خوش باشه ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد