فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

میم مثل ...

 


مردها موهاشون هیچوقت بلند نیست که در لحظه های اندوهشون 

برن از ته ماشین کنند و اینجوری از خودشون و تموم دنیا انتقام بگیرن !
مردها نمی تونند وقتی دلشون گرفته، توی جمعی زار زار گریه کنند 
چونکه از بچه گی بهشون گفتند : مرد که گریه نمی کنه!

مردها یاد گرفتند همیشه تکیه گاه باشند

حتی وقتی خودشون نیاز به یک تکیه گاه دارن  

چونکه از بچه گی بهشون گفتند: تو بعد از بابات مرد خونه ای !

مرد ها یک موجود ساده، قوی و دوست داشتنی هستند

فقط گاهی خودشون رو فراموش می کنند ...



پدرم برای من بزرگترین مرد بود. مردی که اغوشش امن ترین آغوش دنیا بود. اگر چه او را هم عاقبت از دست دادم.  برادرانم مردهای بعدی زندگی من شدند، مردانی که هیچوقت به شیوه ی برادران متعصبِ بی منطقِ مثلا" غیرتی آزرده ام نکردند. همیشه مهربان و حمایت گر و دوست داشتنی. حتی امروز که به این سن رسیده ام گاهی هنگام خداحافظی حلقه های اشک را در چشمانشان می بینم. وقتی در یک مهمانی شیطنت هایم را می بینند ، از  نگاه مهربانانه و پرمعنایشان می فهمم که چقدر دوستم دارند. اینها اولین مردان زندگی من بودند . به همین دلیل وقتی بزرگتر شدم هیچ دیدگاه بدی نسبت به مردها نداشتم.  


و امروز می دانم یک زن زنانگی اش را مدیون وجود یک مرد می داند.  یک زن با وجود یک مرد کامل می شود. معنا پیدا می کند، بوی خوش زن می دهد. بیشتر زنان جهان، نفر اول زندگی شان بعد از مادر همیشه یک مرد بوده است، یا پدر یا برادر یا همسر و یا یک دوست. همیشه در کنج دلش، قشنگترین خاطراتش بوی خوش یک مرد را دارد.   

 


هشتم مارس روز جهانی زن است. اگر مردی نبود، زن معنا پیدا نمی کرد. این روز را به تمام مردانی که با گرمای حضورشان، قشنگترین لحظه های زنانگی را برای زنان ساختند و  به تمام زنانی که رنج عشق ، برای عشق استوارترشان کرد  و آموختند در دشواری ها باید زنانه ایستاد، برای عشق باید صبور بود، باید زن بود و پیرامون خود را با وجود معطر خود روح بخش کرد، تبریک میگویم. من با عنوان یک زن در هر نقش که زندگی به من عطا کرده، تا حد ممکن خوش خواهم درخشید. امروز یاد گرفته ام که اگر تکیه گاهی داشتم  ارزش این تکیه گاه را بدانم و اگر روزی هم نبود، فرو نریزم،  زندگی به من آموخت که می بایست هر لحظه آماده باشم برای یک خداحافظی و روشنائی هر سلامی آغاز تیره ی یک خداحافطی خواهد بود، دلخوش باشم به هر سلام اما امیدی به ماندگاری آن نداشته باشم. آنقدر که بدون تکیه گاه ویران نگردم،  آموختم که گاهی جاده ی عشق یک طرفه است. جاده ی یک طرفه اگر چه در رفتن هر آنِ آن مملو از بیم هاست، اما همان عشق در پستی و بلندی های راه تنهایم نخواهد گذاشت. عشق آرمانی برایم خواهد شد برای طی مسیر. آموختم همانند یک آهن گداخته و کوره رفته ، با هر سرما و گرمائی تغییر شکل ندهم. همانی باشم که به آن ایمان داشته ام. 

 آموختم که وقتی کسی در قلبم خانه کرد، با هر کلام سرد، هر رفتار خواسته یا ناخواسته ی ناخوش آیند و هر بی تفاوتی ، او را از قلبم بیرون نکنم، زیرا که قلب من باارزش ترین دارائی من میباشد. آموختم اگر کسی مرا با رفتارهای سرد خود رنجاند ، یا از دوست داشتن زیادش است، و وحشت وابستگی من به او، او را وادار به سردی می کند،‌ پس بدون آنکه بداند بیش از پیش دوستش خواهم داشت ویا از قدرت من وحشت دارد که  بیشتر نیاز به ترحم دارد، و یا درک درستی از زندگی ندارد و باید به او فرصت آموختن داد.   حتی اگر هرگز هیچ چیزی نیاموزد، من پاداش صبوریم را خواهم گرفت.

 

من به عنوان یک زن، یک جنس ظریف، با احساس و با خلقتی پیچیده به زندگی بابت نوع خلقتم مدیونم و با عشق دینم را ادا خواهم کرد ... 

 

هشت مارس روز جهانی زن بر همه مبارک.

متاسفم که هیچ روزی به نام مردان نامیده نشده . شاید به این دلیل که تا بوده ، زنان به دنبال گرفتن حق خود از جامعه دویده اند و هنوز هم به جائی نرسیده اند.  


 


 

این گلهای زیبا را امروز یک نفر برام آورد. اصلا نمی دونست امروز مناسبتی هم دارد . همینجوری آورده بود ... یک هدیه ی بی مناسبتِ با مناسبتِ فوق العاده .

نظرات 30 + ارسال نظر
. جمعه 18 اسفند 1391 ساعت 19:16

روزت مبارک بانو جان

یک زن خوب . یک زن عالی

مرسی نقطه جان

محبت کردید . ممنونم

جولیت جمعه 18 اسفند 1391 ساعت 19:17

مثل همیشه زیبا و پر احساس و تاثیر گذار. و من به تو افتخار می کنم و خوشحالم که یه روزی توی این مجازستان پیدات کردم . روزت مبارک دوست خوب من

مرسی جولیت عزیزم . دلم برات تنگ شده بود. اگر چه خیلی وقتها بهت فکر میکنم .

من هم با بودن تو احساس خوبی دارم. مرسی که هستی

روزت مبارک .

سایه جمعه 18 اسفند 1391 ساعت 22:20 http://bluedreams.blogsky.com/

سلام پرنیان عزیز
چقدر خوب نوشتی چقدر با احساس پر از عشق .. مرسی عزیز مهربون . به خاطر وجود زنانی به خوبی تو به زن بودنم افتخار می کنم ...

سلام سایه جون
مرسی . به خاطر وجود خودت به خودت افتخار کن عزیزم، زنی با احساس و لطیف ...
خوشحالم دوست با احساسی مثل تو دارم.

روزت مبارک .

سایه جمعه 18 اسفند 1391 ساعت 22:21 http://bluedreams.blogsky.com/

راستی پرنیان جان چند بار می خواستم بپرسم ازت که رو فیس بوک هستی ؟!

نه سایه جون، خودم نیستم.

سلام جمعه 18 اسفند 1391 ساعت 23:07

میم مثل ما. مثل ما آدم ها، زن ها مرد ها.
خسته بودم، هستم. قصد نداشتم چیزی بنویسم. خستگی بی حوصلگی می آورد و آدم وقتی بی حوصله است حس خوبی را منتقل نمی کند. اما چیزی را هم که حالا دارم می نویسم _رفع تکلیفی_ نمی دانم. اصلا تکلیف چیز دیگریست. تکلیف، فکر کردن به این نوشته هاست، سعی در احساس کردن آنهاست. یک تکلیف نانوشته. اینگونه ها!، دِین بر گردن آدم می گذارند، دِینی از نوع عمل به خوبی های مذکورش، دوری از بدی های منقولش. یا باید ندانی، یا ...
اصلا نمی شود که ندانی، مسئولیم به دانستن. دوره ای نیست که بشود سر خدا را شیره مالید، که من نمی دانستم و فلان و بهمان. لطفا بگذر و بی خیال ما شو. انسان بودن خودش کافیست، یعنی دلیلی کافیست برای اینکه بروی و بدانی، برای اینکه بدانی که باید بروی و بیاموزی. اما من انسان مدیونی هستم. خیلی از ما آدم ها مدیونیم.
از نوشته ی شما هیجان زده نشدم که سبب نوشتنم شده باشد. زمانی هیجان زده می شوی که آنی را که داری می خوانی، اولین بار باشد که می خوانی. رنگ و بوی نوشته ها فرق می کند گاهی، اما همه اش سه حرف بیشتر نیست. حتا اگر هزار لغت شده باشد. تبریگ می گم روز زن را. به تمام آدم ها. ممنونم از خدا.
زن ها انواع مختلفی دارند! مردها انواع مختلفی دارند! اما عشق، عشق است. فقط جلوه هاش متفاوت می شود. و آدم ها نیاز دارند، می خواهند، دوست دارند، تمام جلوه هاش را ببینند، حتاالمقدور.

بگذارید خلاصه کنم،
ناممکن است بشود خلاصه حرف زد...
و من حرفم ناتمام همین مضمامین ماند، خیلی هم ناتمام
بازخواهم گشت اگر خدا بخواهد


ایشون خودشن گل بودن

آفرین ! میم مثل ما .

خسته نباشید. خدا بد نده . انشاالله که بی حوصلگی باعث خستگی نبوده باشه و با یک استراحت و خواب خوب چند ساعته سرحال و پر انرژی روز را آغاز کنید.
امشب داشتم فکر میکردم که شاید کسی که این نوشته ها را می خواند پیش خودش بگوید خوب این حرفهای همیشگی پرنیان است و چیز جدیدی نیست بعد خودم فکر کردم که ما یک دیوان شعر را بارها و بارها باز میکنیم و همان اشعار همیشگی را می خوانیم ولی هر بار شاید یک تاثیر خاص بر ما بگذاره . البته من هیچوقت نوشته هایم را در حد یک دیوان شعر نمی دانم فقط خواستم دلیلی برای خودم آورده باشم. خیلی توضیح داشتم در مورد این پست بنویسم ولی می دانم متن های طولانی چقدر خواننده را خسته می کند و مجبور شدم از یک سری احساسات فاکتور بگیرم. چیزهائی که واقعا" دوست داشتم در اینجا بنویسم ولی تا اینجا هم طولانی شد و از شما و بقیه که با حوصله می خونید و نظر می نویسید عمیقا" سپاسگزارم. افتخار می کنم به بودن شما و خواندن اظهار نظرهای شما. خیلی چیزها یاد میگیرم . حتی اگر نظر مخالفی هم باشد به آن فکر میکنم.

دوست عزیزم بارها دلم شکست ، گاهی هم پیش آمد عشقی که به آدمها دادم به جای آن سردی گرفتم ، نارفیقی ها دیدم، در رابطه ها یک ترازو می دیدم که هر چیزی که داده می شد اندازه گرفته می شد تا مبادا ذره کمتر پس بگیرند. حرفهای تلخ شنیدم و رفتن هایی که انتظارش را نداشتم. اما هر کسی در قلبم ماند برای همیشه ماند. اگر کسی را دوست داشته باشم هر بی مهری که ببینم همیشه یک جائی به او حق می دهم ، فورا" خودم را به جای او می گذارم با شرایط او و می بینم حق داشته است . حتی اگر حق هم نداشته است به خودم می گویم یه چیزی بوده که تو نمی دانی ... و اینجوری همیشه خودم را آرام کردم.
یکی دو نفر را که به هیچ وجه نشد رابطه ی با آنهارا درستش کرد، برای همیشه کنار گذاشتم و برایشان از صمیم دلم آرزوی آرامش کرده ام. اگر چه فکر میکنم برایشان باور کردنی نبود. ولی بالاخره یک جائی آدمها فکر میکنند که ادامه ی یک رابطه به نفع هیچ کدام از طرفین نیست وهیچ فایده ای که ندارد فرسایش روحی نیز به همراه خواهد داشت. عده ای را هم نمی شود کنار گذاشت و باید کنار آمد...

اما در نهایت هر بار که احساس عمیق عاشقانه داشته ام نسبت به آدمهای دوست داشتنی زندگی ام ، توانستم با این عشق به شادی های بی پایان برسم و شاید اون آدمها هیجوقت نفهمیدند که با من چه کردند و مرا در لحظاتی به کجاها و در اوج رساندند.
ممنونم به خاطر بودن هایشان

به حرف آمدم حسابی ! ببخشید من را ، که با این همه خستگی شما این همه پرگوئی کردم امشب . امیدوارم پاسخ این کامنت را زمانی بخوانید که حالتان خوب تر باشد.

و بله ... حق با شماست ایشان خودشان گل بودند
خوب باشید ... منتظر بقیه ی حرفهایتان هستم. ممنون

فرخ(صادق) شنبه 19 اسفند 1391 ساعت 00:51 http://dariyeh.blogsky.com

سلام تان باد ... پرنیان عزیز
به سهم خود ممنونم که با اشاراتی زیبا از مردان و نیکیهای شان یاد کردی .... و امیدوارم روح پدر مهربانت ، شاد و آرام باشد .
واقعیت این است که ما در مقام مقایسه بین زن و مرد ، معمولا از هر جنس ، بدها را به خاطر می آوریم .
بماند که بدیهای انسان هم متصل به سوابق و شرایطی است.
من هر گاه به زن و یا مردی که همدم و همسرش را از دست داده نگاه میکنم ، دلم آتش می گیرد .
بسیاری از مردها و یا زنهایی که تنها می شوند زودتر از حد انتظار ناتوان و پیر میشوند ... این دردناک است و امان از جدایی!
برای من که هیچگاه نتوانستم احساسات خویش را به عنوان یک مرد با نزدیکانم در میان بگذارم ، این یادداشت بسیار دلنشین بود ... من هیچ گاه برادری نداشته ام .
اما خواهرانم معمولا در وقت نیاز و زمانی که به بن بست رسیدند ، سراغم را گرفتند . به تو و برادرانت حسادت کردم الان ... بگذریم !
روز زن بر شما هم مبارک باد ... اگر مردی بتواند یک زن را کشف کند ، مثل آن است که قله ای را فتح کرده باشد .
آن وقت میتواند بر قله بایستد و دنیایی را که اکنون در زیر پاهایش قرار گرفته با غرور تماشا کند و همه ی اجزای آن دنیا را از فراز قله ، کوچک و حقیر ببیند . یک زن مصمم و قوی و مهربان قادر است مرد را در برابر هر معضل و مشکلی قوی تر کرده و به او بنیه و توانی مضاعف ببخشد .
در این مدتی که شما و نوشته هایتان را می خوانم بر این باورم که نظیر شما زیاد نیستند ... این را صادقانه نوشتم و امید دارم که ادعایم را به حساب تعارفات معمول نگذارید . ارادت

سلام فرخ عزیز

ممنونم از دعای خوبتون و من هم متقابلا" آرامش برای روح پدرتان از خداوند خواهانم.

روانشناسان معتقدند بدترین و آسیب رسان ترین از دست دادن در اثر مرگ، مرگ همسر است. من از یک روانشناس شنیدم حتی مرگ همسردر بسیاری از مواقع برای انسانها فاجعه امیز تر از مرگ فرزندان است و عواقب بسیار بدی به همراه خواهد داشت. شما حق دارید که ناراحت بشید از دیدن کسانی که همسر خود را ازدست داده اند. مخصوصا" زوج هائی که اختلاف سلیقه و اختلاف نظرهایش درحداقل است و از نظر روحی و فکری خیلی به هم نزدیک هستند خیلی زیاد آسیب می بینند.

برادر خیلی خوبه. مخصوصا" برای یک زن داشتن برادر، یعنی یک نعمت بزرگ. مخصوصا" برادرانی که خواهر کوچولوشون رو خیلی دوست داشته باشند
ولی در مورد آقایان دقت که می کنم می بینم این وابستگی عاطفی بین برادرها به شدت ما دیده نمی شه. نمی دونم چرا! ولی اونقدر که برادر و خواهر با هم نزدیک هستند برادرها خیلی نیستند و همیشه یک مرزی بینشون هست.

باور کنید کشف یک زن زیاد هم سخت نیست. چند تا فرمول ساده داره که وقتی کشفش کنید ، می شه کلید رابطه. به جز یه وقتهائی که قاطی می کنیم ، سعی کنید فاصله رو توی یک دوره های خاص حفظ کنید و جنگولک بازی های مارو ندید بگیرید. یه وقتهائی چیزهای مختلف که جمع بشه روی هم یهو قاطی می کنیم و سر به سر گذاشتن بدتر می کنه همه چیز رو . صبور باشید در چنین مواقعی ، اونوقت ما خودمون بعدا" که بچه بازی هامون رو یادمون بیاد خجالت می کشیم
و صددرصد معذرت خواهی می کنیم.

شما خیلی به من محبت دارین . من می دونم که چقدر آدم رک گوئی هستید و با کسی رودربایستی ندارین و این از خوش شانسی منه که این همه لطف دارین به این بنده ی حقیر.

پرنیان دل آرام شنبه 19 اسفند 1391 ساعت 11:10

اگــر زنـی را نیـافـتـه ای کـه با رفتـنـش
نابود شوی
تمام زندگیت را باخته ای
این را منی میگویم
که روزهایم را زنی برده است جایی دور
پیچیــده دور گـیسـوانش
آویخته بر گردن
سنجاق کرده روی سینه
یا ریختـه پای گلدانهایش
باقی را هم گذاشته توی کمد
برای روز مــبـــادا….

امیر روشندل



روزتون مبارک

و عشق حرف اول و آخر تمام روزهای زندگیتون


آخـــــــــــــــی !

این شعره چقدر خوشگل بود ...

راست میگه بعضی دلتنگی ها ، خوبند.

روز تو هم مبارک .

مرسی پرنیان عزیزم .

فرخ(صادق) شنبه 19 اسفند 1391 ساعت 12:29 http://dariyeh.blogsky.com

کشف یک زن زیاد هم سخت نیست ؟؟؟ بهم برخورد ..خیلی
هر چی باشه لااقل در گذشته ها دو سه تا و شاید هم بیشتر از همون قله ها رو که عرض شد فتح کردیم.
الان دیگه مدتهاست که به خاطر گذشت سن و سال از طرف فدراسیون کوهنوردی بهمون اجازه ی فتح قله و کوهنوردی رو نمیدن
به هر حال باید اعتراف کنم که بعضی آدمها (مرد یا زن) بسیار بدقلق بوده و کشف آنها امکان پذیر نیست .
خواهراهای من از اون دسته اند ..... حقش بود که ترشیده بشن و توی خونه بشینند .





دستشون درد نکنه ! فدراسیون رو می گم

بفرما! هی بداخلاقی کردین خواهرهای طفلکیتون از هر چی شوهر بود بیراز شدند .

شوخی کردم. ولی کلی خندیدم از خوندن این کامنت.

محمدی شنبه 19 اسفند 1391 ساعت 12:42 http://ham-bahar.blogfa.com

سلام
اول از همه روزتان مبارک خصوصا زن هایی که به تمام معنا « زن » هستند .
دوم این که مشکل زن ها در جامعه ماسطحی نگری است زن ها قبل از این که به عنوان یک انسان به قابلیت های بالفعل و بالقوه خویش فکر کنند به جنسیت و زنانگی خود می اندیشند . به گمانم تا زمانی که شکاف جنسیت بین آدمها کشیده شود و دنیا را زنانه / مردانه نمایند مشکل زنان همچنان پابرجا خواهد ماند

سلام

ممنونم .

بعضی زنها در جامعه ی ما به خاطر نداشتن قدرت، خصوصا" زنهائی که از نظرمالی به شدت وابسته به یک مرد هستند، متاسفانه از جنسیت خودشون برای رسیدن به اهداف مادی و غیر مادی استفاده می کنند. از جمله زنهائی که هزار توهین و بی احترامی را با یک لنگه النگوی کادوئی از طرف همسر به جون می خرن. و یا برای یک پول توجیبی همه جوره خودشون رو تحقیر می کنند. من این مورد رو در رابطه با یک خانم تحصیل کرده می دیدم و باورم نمی شد که برای گرفتن یک مقدار پول بی ارزش یا یک سرویس طلا ، آدم بتونه اینقدر خودش رو کوچیک کنه . به نظر من شان یک انسان با یک مشت مادیات بی ارزش قابل مقایسه نیست.
این زنها حال من رو بد می کنند.

فرخ(صادق) شنبه 19 اسفند 1391 ساعت 14:09 http://dariyeh.blogsky.com

میم مثل من ... میم مثل ما ... میم مثل مهر ... مثل محبت ...
میم مثل ماه (تا بتوان در وقتی مناسب روی معشوق را به آن تشبیه کرد ) ... میم مثل ملودی (هر ملودی و آهنگی که ما را به یاد دوست داشتن می اندازد) ... میم مثل مادر ... میم مثل مستی (آن گاه که از یاد عشق ،هشیاری منطقی و عقل را به اهلش وا می نهیم) ... میم مثل مو (مو و تاب گیسویی که شاعران به نیروی واژه های زیبا آن را هزاران بار شانه زده اند)
... میم مثل من که همیشه فکر می کنم زندگی چون رویایی ، دوست داشتنی است ... اگر بخواهیم و بگذارند .

میم مثل تمام رویاهای قشنگ زندگی که روزی به حقیقت می پیوندند.

میم مثل شما ، وقتی که حالتان خوب است و آسمان خوب است و زمین خوب است و زندگی خوب است ...

میم مثل : وقتی ما خیلی مهربانیم ...

قندک شنبه 19 اسفند 1391 ساعت 14:57

سلام و درود
روزتون مبارک. گرچه دیر شده است

سلام بر شما دوست عزیز و بزرگوار

ممنونم قربان. هیچ هم دیر نیست. خیلی خیلی هم متشکرم.

آفتاب شنبه 19 اسفند 1391 ساعت 17:32

زن که باشی

همه ی دیوانگی های عالم را بلدی....


زن که باشی باید صبور باشی مدارا کنی وباهمه ی بغضت

لبخند بزنی

زن که باشی.........

گاهی دوست داری

تکیه بدهی

پناه ببری

ضعیف باشی

دست خودت نیست

زن که باشی

گاهی کم میاوری

دست هایی را که

مردانگی شان امنیت میاورد
...


سلام پرنیان نازنینم .. روزت مبارک عزیزم .

می بوسمت

زن که باشی ، باید یک زن واقعی باشی ...

وگرنه به هیچ دردی نمی خوری !

سلام آفتاب عزیزم

ممنونم . روز تو هم مبارک .

من هم روی ماهت رو می بوسم.

رها شنبه 19 اسفند 1391 ساعت 20:32

سلام عزیزم روزت مبارک ...

سلام رها جونم

روز تو هم مبارک . هر جای دنیا که هستی روز ها و شبهات سرشار از آرامش و خوبی .

هدی شنبه 19 اسفند 1391 ساعت 22:57 http://aftabgardantarin.blogfa.com

چرا عاقلان را نصیحت کنیم
بیایید از عشق صحبت کنیم

تمام عبادات ما عادت است
به بی عادتی کاش عادت کنیم

چه اشکال دارد پس از هر نماز
دو رکعت گلی را عبادت کنیم

به هنگام نیت برای نماز
به آلاله ها قصد قربت کنیم

چه اشکال دارد که در هر قنوت
دمی بشنواز نی حکایت کنیم

چه اشکال دارد در آیینه ها
جمال خدا را زیارت کنیم؟

مگر موج دریا ز دریا جداست
چرا بر "یکی"حکم "کثرت " کنیم؟

پراکندگی حاصل کثرت است
بیایید تمرین وحدت کنیم

"وجود " تو چون عین "ماهیت" است
چرا باز بحث "اصالت" کنیم؟

بیا جیب احساس و اندیشه را
پر از نقل مهر و محبت کنیم

پر از گلشن راز ، از عقل سرخ
پر از کیمیای سعادت کنیم

بیایید تا عین عین القضات
میان دل ودین قضاوت کنیم

اگر سنت اوست نوآوری
نگاهی هم از نو به سنت کنیم

مگو کهنه شد رسم عهد الست
بیایید تجدید بیعت کنیم

برادر چه شد رسم اخوانیه ؟
بیا یاد عهد اخوت کنیم

بگو قافیه سست یا نادرست
همین بس که ما ساده صحبت کنیم

خدایا دلی آفتابی بده
که از باغ گلها حمایت کنیم

رعایت کن آن عاشقی را که گفت
"بیا عاشقی را رعایت کنیم"
قیصر امین پور


سلام پرنیان عزیز
چقدر ساده و روان رسم سادگی رو یادآور شدی ... کاش آدمها - چه مرد و چه زن - یاد بگیرن که پیش از جنسیت به انسانیت احترام بذارن ...

که خداوند زن و مرد رو آفرید به نیت یگانگی نه به قصد جبهه گیری ... که اگر هریک نبود، اساس هستی که بر پایه عشق بنا شده، بی معنا میشد ... که خداوند خواست تا انسان، بیاموزد که از عشق زمینی به عشق آسمانی میشه رسید ... میشه خدا رو در وجود یک معشوق پیدا کرد و هر لحظه بیشتر به خداوندگاری تنها خالق مهربان هستی، ایمان اورد ...

سلام هدی جان

ممنونم از تو برای این کامنت خوبت.
شعر خیلی قشنگت و نوشته های کاملت .

چه اشکال دارد پس از هر نماز
دو رکعت گلی را عبادت کنیم ؟

...

هاتف یکشنبه 20 اسفند 1391 ساعت 00:36

نمیگم مرد مظلوم بوده اما قبول کنید از چند سال پیش تا حالا به جای اینکه سعی بشه شخصیت زن رو بالا ببرن بیشتر مرد رو کوبیدن تا اینطوری زن مثلا بزرگ کنن و شخصیت بدن...اما این راهش نبود...مردی که به قول شما و قول صحیح شما نباید گریه کنه و تمام درد های عالم رو تو خودش بریزه بعضی وقت ها هم در حش بی رحمی میشه دیگه....

سلام هاتف عزیز

ممکنه برام بیشتر توضیح بدی؟ واقعا" می خوام بدونم چگونه مردها را به قول تو کوبیدند به جای اینکه برای زنان احقاق حقی کنند؟

من شاید سر از دردهای اجتماعی یک مرد درنمی آورم. احساساتش رو می تونم بفهمم و درک میکنم ولی دردهای اجتماعیش رو دوست دارم بیشتر بدانم.

کجا مردان را کوبیدند و یا تحقیر کردند؟ بالاخره من هم مردانی دارم در زندگی که خیلی برایم مهم هستند و عزیز .

قندک یکشنبه 20 اسفند 1391 ساعت 10:17

سلام و درود فراوان بر شما.دیروز وقت بسیار ضیق بود ومجبور بودم سریع پیام بگذارم. خداوند رحمت کند پدر بزرگوارتان را و شما برادر های ارجمندتان را نیزطول عمری با عزت عنایت فرماید.

سلام بر قندک عزیز

محبت کردید قربان. خدا رفتگان شما را هم قرین رحمت فرماید.

قندک یکشنبه 20 اسفند 1391 ساعت 10:20

میگم این خانوم که این همه زحمت را تقبل کرده .خب کل بدنش را اینگونه می کرد تا دیگر تنش بکل از نیاز به انواع البسه آسوده می گشت.

اونوقت چطوری هی مدل به مدل لباس عوض کنه؟

می دونید که خانم ها عاشق لباسند و تنوع رو خیلی دوست دارند

میله بدون پرچم یکشنبه 20 اسفند 1391 ساعت 13:24

سلام
به به چه زیبا... دستشون درد نکنه... روز زن هم مبارک...امیدوارم دنیا یه جوری ، حالا نمی دونم چی جوری! ولی یه جوری دنیای بهتری بشه

سلام
آره ... یه جوری همه چیز بهتر بشه . امیدوارم


مرسی میله عزیز

ویس یکشنبه 20 اسفند 1391 ساعت 17:28 http://lahzehayenab.blogsky.com

نوشته ات را دوست دارم. یک زن ، بدون مرد و یک مرد بدون زن هرگز به کمال عاطفی نمی رسد.مشق عاشقی دو طرفه
است.

خداوند روح پدر بزرگوارتان را قرین رحمت کند.

سلام
یک راه دو طرفه اما در یک مسیر .

ممنونم ویس عزیزم . خدا رفتگان تو رو هم رحمت کنه

پژمان یکشنبه 20 اسفند 1391 ساعت 20:06 http://www.silentcompanion.blogfa.com

مرد که باشی
یعنی حق نداری گریه کنی
و این یعنی
رسیدن به مرز انفجار
....
مرد که باشی
میسوزی
اما این سوختن را کسی نباید که ببیند
.....
مرد که باشی
نباید ببینی
نباید نوازش کنی
نباید نوازش شوی
.....
گاهی حتی
مرد که باشی
میشی یه موجود ترسناک و بد
همه ازت دور میشن
چون تو
مردی
چون مردها همه مثل همند...چون همشون بد و خودخواهند
چون همه تورو
به یک چشم میبینن...به همان چشم...
..........
مرد که باشی
مردی
مهم نیست با تو چه برخوردی بکنند
مرد که باشی
از نامردی بیزاری
مرد که باشی
تا سر حد یک کودک ظریف میشوی
و همزمان مثل کوه استوار
مرد که باشی
تکیه گاه می شوی
و گاهی
فراموش می شوی
...........
مرد که باشی
سخت می شوی
نرم می شوی
مرد که باشی
نباید تازیانه هایی که روزگار بر تو میزند اثری بر تو داشته باشد
مرد که باشی
غم نان هم بر دلت سنگینی می کند
مرد که باشی
می توانی به هم بریزی
مرد که باشی
رویین تن می شوی
مرد که باشی
تنها راز ضعفت....پاشنه پایت نیست...
قلب کسی است که روزی خانه ات بوده.....
مرد که باشی
راز ضعفت غم عشق درد تنهاییست
اگر مرد باشی
عاشقی
محکمی
مهربانی
صبوری و سخت.
............
زیاد حرف زدم. به بزرگی خودتون منو ببخشید.

سلام پژمان عزیز

مرد که باشی حق داری گریه کنی تا به حد انفجار نرسی. باید دوست داشته شوی تا دوست بداری. مرد که باشی هم باید نوازش شوی هم نوازش کنی. مرد که باشی هیچوقت ترسناک نیستی ، چون هیچوقت همه مثل هم نیستند.
مرد که باشی یک انسانی .

پژمان یکشنبه 20 اسفند 1391 ساعت 20:09 http://www.silentcompanion.blogfa.com

ضمنا روزتون مبارک
البته چند روز پیش کامنتی گذاشتم و تبریک گفتم
اما ظاهرا ارسال نشده بود.
و در آخر اینکه
اگر زنی نباشد، هیچ مردی معنا پیدا نمیکند.(و برعکس)

ممنونم پژمان عزیز
متاسفم که پیام مهربانیت به دستم نرسیده.

خیلی لطف کردی . برایت یک دنیا آرامش همراه با شادی آرزو می کنم

نوشته های پراکنده یکشنبه 20 اسفند 1391 ساعت 22:20 http://thunderb.blogfa.com/

سلام
حال شما؟
خوبید؟
روزتون مبارک باشه
هر روز که روز شماس

خدا رحمت کنه پدربزرگوار رو و زنده نگه داره برادران گرامی تون
شاد و سربلند باشید
آپم

سلام

آره دیگه همش روز ماست

ممنونم ازت . امیدوارم تمام عزیزانت سالم و سرحال سالهای سال درکنارت زندگی کنند.

قندک دوشنبه 21 اسفند 1391 ساعت 10:18

سلام و درود فراوان.
بله نظرتان کاملا صائب بود و مقبول افتاد.تشکر. ضمنا نظر ویس عزیز هم که تاییدی بود بر نظر شما سیار خوب و متین بود. کاملا قبول دارم . این گونه افکار حاکی از داشتن عقل و جسم سالم و بدون غرض ورزی خاص می باشدموفق و موید ومنصور باشید.

سلام و درودی متقابل

ممنونم از توجهتان. محبت دارید.

پرنیان دل آرام دوشنبه 21 اسفند 1391 ساعت 14:40

سلام

تششیف بیارین ...


سلام

می یام حتما" پرنیان جون

هدی دوشنبه 21 اسفند 1391 ساعت 14:44 http://aftabgardantarin.blogfa.com

سلام پرنیان بانو

ببین چه خبره اینجاااااااااااا
ببین نوشته هات چقدر اثرگذارن که همه رو هوایی کرده و از حال جبهه گیری های مداوم روزمره به حال تواضع و فروتنی در برابر جنس مقابل دچار کرده ... آفرین!

خیلی افتخار می کنم به داشتنت عزیزم

من آپم و بی صبرانه منتظر قلم مهرباران شما

سلام هدی جون

مرسی از توجهت و ممنونم برای این همه محبت . من هم افتخار می کنم به بودن تو و بقیه اینجا.

حتما" می یام می خونمت .

سروش چهارشنبه 23 اسفند 1391 ساعت 01:17

متن قشنگی بود.
نگاه قشنگت به مردان رو دوس دارم و بهت تبریک میگم :)

ممنونم دوست عزیز

محبت کردین.

shaqaye چهارشنبه 23 اسفند 1391 ساعت 18:27

but i love women of my life much much more

except 8th march(

all days are literally men day

Hi Shaghayegh joon


I Think God Is Man
!!!

فرزان پنج‌شنبه 24 اسفند 1391 ساعت 13:03

درود بتو پرنیان عزیز

در مورد مطلب آخرت باید بگم تجربه ی بسیار جالب و ویژه ایه زمانیکه داری از اون بالا به اطراف نگاه میکنی و کاری که کردی هم جسورانه وهم کمی پر خطر بوده اما به تجربه ی دلچسبش می ارزید.
__
ببخش که دیر می آم وبا تاخیر تبریک روز جهانی زن ..
عواطف و حس آشنایی و صمیمیتت با جنس مرد قابل تحسینه__

سلام فرزان عزیز

یک کار پرخطر شد یک خاطره ی جاودان .

خواهش می کنم . هر موقع که لطف می کنی .

و ممنونم ازت

مطهره جمعه 25 اسفند 1391 ساعت 17:25

روزت مبارک زن فوق العاده

مرسی
روز تو هم مبارک دوست خوبم

زن ها همشون فوق العاده ان

احسان شنبه 10 فروردین 1392 ساعت 17:57 http://بجنوردان

کامل، عمیق و روان و صمیمی ، مثل همیشه

ممنونم احسان عزیز از توجهتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد