فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

Slightly Slower

 

کمی آهسته تر زیبا ،  

کمی آهسته تر رد شو

کمی آهسته تر خسته ،  

کمی آهسته تر بد شو  

مرا جای خودم بگذار  ،  

خودت را جای گهواره 

و آغوشی تسلی بخش ،  

کنارم باش همواره

 


زندگی زیباست اگر  ... 


زندگی زیباست ، اگر روح آزاد عشق و محبت اسیر زندان فراموشی دل نگردد و خزان یأس گلبوته های امید بهار جان را در وسعت انتظار زرد خویش ، مدفون نسازد.

زندگی زیباست اگر عقده های زخمی بزرگ ، طپش زیستن را از قلب کوچک کبوترها نرباید و در ذهن شلوغ بیشه زار اندیشه ، مرگ نیلوفرهای وحشی نروید.

زندگی زیباست اگر لب خوفناک تیرها ، خون بیدهای مجنون را در جام سبز لیلای چمن نریزد و دست بی خبر طوفان ، گل خواب را در
صدف آبی باغ پرپر نکند.

زندگی زیباست اگر کنار جویباران نیم خفته ، غزالهای خسته دشت از آغوش وهم و هراس بگریزند و در بال رویاهای شیرین به آن سوی حصارهای شب سفر کنند.

زندگی زیباست اگر خرمن هستی جنگل در خشم آتشین تندر نسوزد و خاکستر سیاه مرگ تن پوش درختان بی پناه و محزون نگردد.

زندگی زیباست اگر پری مهربان قصه ها از بستر خاطره ها برخیزد و در معصومیت و صداقت ناب کودکان همواره زنده بماند.

زندگی زیباست اگر هوای نگاه تو از آه سینه سوز خاکهای افسرده بارانی شود و مسیح دستانت در کالبد دستهای مرده بذر حیات و رویش بپاشد. 

زندگی زیباست اگر من و تو در کشتزار قلبمان گلی بکاریم که هیچ کس را یارای چیدن آن نباشد و هیچ اشکی جز اشک شبانه عشق رخسار زیبایش را نشوید.

زندگی زیباست حتی برای تو که هم آغوش رنج و حرمانی و آفتاب شادی رابه خنجر زهر آلود شب غم سپرده ای..

...آری زندگی برای تو نیز زیباست زیرا روزی میهمانی عزیز در خانه دلت را خواهد زد و با حضورش زندگی را از نو به تو تقدیم خواهد کرد..
...میهمانی که عشق نام دارد...

نویسنده این متن من نیستم.


نظرات 19 + ارسال نظر
مونا پنج‌شنبه 23 شهریور 1391 ساعت 23:54

سلام خانمم چقدرزندگی زیباست وقشنگ ترهمون عشق اس واین خنده دارترین حرفیه که دارم میزنم ولی واسه اون خوش باورا اگه تازه واسشون قشنگه زندگیه امیدوارم روز به روز قشنگ ترشه و پره عشق ماکه بخیل نیستیم والا

سلام
خنده دار نیست حرفت ! یه جور نگاهه. نگاهی که غلط هم نیست البته.
من هم امیدوارم هیچ دلی خالی از عشق نباشه وگرنه هر لحظه متنظر مرگ خواهد موند.
عشق امید به زندگی می ده . ار هر جنسی که باشه مادرانه ، پدرانه، دوستانه ، عشق به طبیعت ، عشق به خدا و .......... هر جنسی .
بیتفاوتی یعنی مردن .

مونا جمعه 24 شهریور 1391 ساعت 00:20

راستی تاجایی که تونستم یاوقتو حوصله ه گذاشته خوندمت واقعادوست داشتم وخوشحالم ازاینکه اومدم وبت توروازتوی وب پری پیداکردم وسط اونهمه تلخ ای خوشتلش واقعاخوشتلیو حال خوبی که پست ات که تاحالاخوندم بهم دادن معرکه اس امیدوارم همیشه بنویسی چون قول میدم همیشه بخونمت ولی بگم من حسابی خوش شانسم تابه من میرسه همه چی خراب میشه یهو نری غیبت بزنه ا هروقت حالم تووبه پری گرفته شدقول میدم پشت بندش بیام وب توکه خوب شم حالوهوای وبت واقعامیگم معرکه اس یواش گفتم پری نشنوه خودت درجریان حال گیری اش که هستی بخوادحالی بهت میده اساسی پس هیس یواشکی بخونش

لطف کردی . ممنونم که وقت گذاشتی و باز هم ممنون که دوست داشتی. پری یه چیزهایی می نویسه که کمتر کسی جرات نوشتنش رو داره. حتی خیلی ها جرات فکر کردن بهش رو ندارن. من نوشته هاش رو دوست دارم. ولی از اینکه اینجا حالت رو خوب می کنه خوشحالم.

مرسی مونا جون

سایه جمعه 24 شهریور 1391 ساعت 00:32 http://bluedreams.blogsky.com/

آری آری زندگی زیباست
گفته بودم زندگی زیباست
زندگی آتشگهی گیرنده پابرجاست
گر بیفروزیش رقص شعله اش تا بیکران پیداست
ورنه خاموشت و خاموشی گناه ماست
زندگانی شعله می خواهد
..

درهم و برهم نوشتم ردیف شد تو ذهنم که از بچگی ها حفظ بودم همینجوری زیبا !

و سلام پرنیان جان

سلام سایه جون
این شعر رو من خیلی وقتها زمزمه می کنم . یه جور ناخوداگاهه. انگار که روح سیاوش کسرایی هر چند وقت یک بار به من یادآوری می کنه :
گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست
و جالبه بیشتر وقتها صبح ها که دارم تختم رو مرتب می کنم این شعر می یاد توی ذهنم . انگار شرطی شدم!

خدا رحمتش کنه .
ممنونم .

روی ماه خداوند را ببوس جمعه 24 شهریور 1391 ساعت 12:06

پاییز،
سومین مصرع از رباعی زیبای خداوند
در راه است،
به استقبالش می رویم
و فریاد می زنیم
خوش آمدی
ای پادشاه فصل ها
ای پاییز...

جشنواره ی رنگها ...
زیباترین مصرع زیبای خدا
...
و فریاد می زنیم خوش آمدی پادشاه فصل ها

از یادآوری این حس خوب ممنون

ویس جمعه 24 شهریور 1391 ساعت 18:16 http://lahzehayenab.blogsky.com

این " اگرها " مرا کشت. این جمله های شرطی ، همیشه قهرمان زندگی من بودند و هرگز نگذاشتند که به آنچه نامش هرچه باشد ، برسم.

سلام
نمی دونم چی بگم . همین اگرها ست که مسیرها را به کلی تغییر می دن و به راهی می رسیم که شاید روزی تصورش رو هم نمی کردیم.

روی ماه خداوند را ببوس شنبه 25 شهریور 1391 ساعت 00:32

پاییز آمده است پشتِ پنجره
بیا برویم کمی قدم بزنیم...
نگران نباش
دوباره بازمی‌گردانمت
به قاب عکس …

پاییز در راه است و من
انگار
برگم و
در اضطراب ریختن ...

آرزو شنبه 25 شهریور 1391 ساعت 13:34 http://patojamkon.blogfa.com

salam golam weblaget fogholade bod man 1 sat to weblaget bodam hamaro khondam

سلام
خیلی لطف داشتی . ممنونم

سلام
خوبید شما؟ بعید میدونم خوب باشید
اینو مطمئن هستم که مثل قبل نیستید
اینجا یه جوریه ! !
دو تا پست آخرتون یه جوریه
نمیدونم چه اتفاقی افتاده که اینجا اینجوری شده

سلام
چه جوریه مگه ؟ خوبه که


انشاالله پست بعدی جبران می کنم

و مرسی .

قندک یکشنبه 26 شهریور 1391 ساعت 11:02 http://ghandakmirza.blogfa.com

سلام و درود فراوان برپرنیان بانوی عزیز.شما در انتخاب تصاویر استادید خداگواهه.دست مریزاد

سلام
چند روز بود این عکس من رو مشغول خودش کرده بود. خیلی به این چشمها نگاه می کردم و ناخودآگاه ترانه ی کمی آهسته تر زیبا ی گروه دنگ شو می آمد توی ذهنم . فکر کردم این حس رو با دوستان خوبم به اشتراک بذارم.
و ممنونم از محبت شما و خوشحال می شم که دوست دارین .

قندک یکشنبه 26 شهریور 1391 ساعت 11:13

بعد از این همه عمری که از خدا گرفتیم بالاخره نفهمیدیم که در اگر بتوان نشست ؟ یا نتوان نشست؟!

هر چقدر فکر کردم متاسفانه منظورتون رو نفهمیدم !
ببخشید

فرزان یکشنبه 26 شهریور 1391 ساعت 15:03 http://bimarz000.blogfa.com/

درود به پرنیان عزیز
اتفاقا مطلب اخیرم در همین مورده :زندگی زشته یا زیبا؟
...
برای فهمیدن این موضوی بایداز عینکهای متفاوت استفاده کرد ..
شاید__

سلام فرزان عزیز
حتما می یام و می خونمت . برای فهمیدن این موضوع باید کلمه کلمه اش رو لمس کرد . به قول تو : شایـــــــــــد !

باران یکشنبه 26 شهریور 1391 ساعت 16:57

...

زیباست

زنده گی ..

:)

.
.

سلاملیکم!

می بینم که تازگی ها ، تلگرافی کامنت می ذارین .
کلمه . نقطه . کلمه . نقطه

و علیک سلاملیکم البته

صادق (فرخ) دوشنبه 27 شهریور 1391 ساعت 03:02 http://dariyeh.blogsky.com

سلام من گاهی در بدترین روزهای عمرم که دشواری و خطر
رهایم نمی کرد ، زندگی را چنان زیبا یافتم که نمی توانم گفت .
و گاه در روزهایی آفتابی و در فراغتی که بوی سیب و شکوفه میداد ، زندگی چنان تلخ و گزنده بود که باز نمیتوانم گفت .
آن قدر زیباست این بی بازگشت
کز برایش میتوان از جان گذشت

سلام
یعنی امید.

تنها چیزی که می تونه در سخت ترین لحظه ها ما رو سرپا نگه داره.
ای کاش هیچوقت از دستش ندیم.

می فهمم چی می گین.

ایمان دوشنبه 27 شهریور 1391 ساعت 03:18

زندگیت زیبا...

پیروز باشی

عجیب این لحظه ، این جمله چسبید .

خلیل دوشنبه 27 شهریور 1391 ساعت 13:55 http://tarikhroze.blogsky.com

سلام،

آن روحیه مثبت و خوش بین چرا عوض شده |؟

سلام


نمی دونم ...

باران دوشنبه 27 شهریور 1391 ساعت 14:26

نویسنده ی این متن شما نیستی اونوقت کی هستن؟!

سلاملیکم قربان
روز شما خوش ..

سلاملیکم

خوبین شما ؟ کیفی یاخچی ؟
درست گفتم ؟
من بلد نیستما اگه اشتباه نوشتم مسخره ام نکنین . سوپریه سرکوچه امون همیشه بهم این جمله رو می گفت و من هم یاد گرفته بودم بگم :‌بله مرسی
اون هم همیشه عکس العملش یه جوری نبود که من فکر کنم جوابم اشتباه بوده .

باران سه‌شنبه 28 شهریور 1391 ساعت 11:46

ساغول!
یورولمیاسیز
الله سیزه یار اولسون ..

اینا که الان نوشتین درسهای ترم بعد هستند .

ما هنوز نخوندیم



پیشرفت کردینا! خوبه

اوه راستی!‌ من هنوز توی ترجمه ی اون جمله ی گنجشکماهی عزیز موندم!‌ هیچ کس نتونست ترجمه کنه

مونا سه‌شنبه 28 شهریور 1391 ساعت 13:13

سلام خانمی گلم فقط اومدم بهت بگم بانوی امروز دخترکوچلوی دیروز مامان مهربون فردا روزت مبارک نمیدونم وقی این کامنتومیبینی چه روزیه ولی امروزفرستادمش هم واسه تو خانمی م هم ابجی بی معرفته ام هم پری وهمه ی دخترای نازنین یادت نره گفتم همیشه میامومیخونمت یهونذاری بری به امیده پست ای خوشتلو خوشتل ترت خانمی جونم

سلام مونا جان
امروز همون روزی هست که روی تقویم نوشته : روز دختران

و ممنونم برای این پیام مهربانیت. هر بهانه ای برای ابراز محبت ، بهانه ی قشنگیه وگرنه به قول خودت ما دیگه دختر کوچولوی دیروز هستیم.

مرسی که من رو هم توی لیستت آوردی .

امیدوارم هر روز روز تو باشه .

. چهارشنبه 29 شهریور 1391 ساعت 00:22

زنـدگـی ...



زندگی، ارزش آنرا دارد که به آن فکـر کنی

زندگی، ارزش آنرا دارد که ببویی اش چوگل، که بنوشی اش چو شهد

زندگی، بغض فـروخورده نیست

زندگی، داغ جگـــر گـــوشه نیست

زندگی، لحظه دیدار گلــی خفته در گهــــواره است

زندگی، شوق تبسم به لب خشکیده است

زندگی، جـــرعه آبی است به هنگامه ظهـــر در بیابانی داغ

زندگی، دست نوازش به ســر نوزادی است

زندگی، بوسه به لبهای گلی است که به شوقت همه شب بیدارست

زندگی، شـــوق وصال یار است

زندگی، لحظه دیدار به هنگامـــه یاس

زندگی، تکیه زدن بر یــار است

زندگی، چشمه جــوشان صفا و پاکـــی است

زندگی، مـــوهبت عرضه شده بر من انسان خاکـــی است

زندگی، قطعه ســرودی زیباست که چکاوک خواند

که به وجدت آرد به ســــرشاخه امید و رجا

زندگی، راز فـروزندگی خورشید است

زندگی، اوج درخشندگـــی مهتــاب است

زندگی، شاخه گلی در دست است که بدان عشق سراپا مست است

زندگی، طعــم خوش زیستن است، شور عشقی برانگیختن است

زندگی، درک چرا بودن است، گام زدن در ره آسودن است

زندگی، مزه طعم شکلات به مذاق طفل است

به، چقدر شیـــرین است

زندگی، خاطــــره یک شب خوش، زیـــر نور مهتاب،

روی یک نیمکت چـــوبی سبـــز، ثبت در سینـــه است

زندگی، خانه تکانی است. هر از چندگاهی از غبار اندوه

زندگی، گـوش سپردن به اذان صبح است که نوید صبـح است

زندگی، گاه شده است خوش نیاید به مذاق

زندگی گاه شده است که برد بیراهم

زندگی، هر چه که هست، طعـــم خوبی دارد، رنگ خوبــــی دارد

زندگی را باید، قدر بدانیم همه

زندگی درک چرا بودن است
گام زدن در ره آسودن است


مرسی نقطه جان

قشنگ بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد