فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

فردا

 

 

جدائی تاریک است و گس  

سهم خود را از آن می پذیرم ... تو چرا گریه می کنی؟ 

دستم را در دست خود بگیر و بگو که در یادم خواهی بود 

قول بده سری به خوابهایم بزنی 

من و تو چون دو کوه، دور از هم جدا از هم  

نه توان حرکتی نه امید دیداری  

آرزویم اما این است که  

عشق خود را با ستاره های نیمه شبان به سویم بفرستی .  

آنا آخماتووا 

 

من مالک هیچ کس و هیچ چیز نیستم!  به جز رفتارها و افکارم و رویاهایم.  می دانم همه چیز و همه کس از کنارم عبور خواهند کرد و به رویاهایم خواهند پیوست .   

امروز من هستم و فردا رویائی خواهم بود برای دیگران ... شاید هم خیلی خیلی کوچکتر، نقطه ای بی رنگ ومحو در یادهایشان .  شاید هم هیچ!

وقتی هنگام خداحافظی اشک در چشمان عزیزانم می بینم اگر چه من بیشتر غمگین می شوم، اما از اینکه بر آنان تاثیر گذار بوده ام  به رضایتمندی می رسم.  مدتهاست وقتی با کسی حرف می زنم و یا قدم می زنم ، ناخودآگاه فکر می کنم که این دقایق ، تصاویری خواهند شد در رویاهای فرداهای من.  

من به واقعیت جدائی ،‌به شکل خیلی حقیقی رسیده ام ... آنقدر که هر بار در هر دیداری در دل به خود بگویم : خوب ... هر سلامی سایه ی تاریک هر بدرودیست!  

اما امروز تلاش میکنم زیباترین ساعات را با تمام کسانی که دوستشان دارم بسازم. شاید توانسته باشم برای  فردا رویاهای رنگینی از خود برای آنان ساخته باشم. 

اما  اگر تو هم رفتی ،‌به من قول بده  گاهی سری به خوابهایم بزنی که انگار عین دیدار است،  قول بده عشق خود را با ستاره های نیمه شبان به سویم بفرستی!‌ من هم آنقدر حواس پرت نخواهم بود که گیرنده هایم را به کار نگیرم.  

حتی اگر رفتی ... گاه گاهی از من یاد کن! هر جور که خودت دوست داری . 

بگذار رویاهای رنگین من همیشه جایگزین یک جدائی تاریک و گس گردد.   

و ای کاش وقتی عشقهایم را با ستاره های نیمه شبان به سویت می فرستم به خوبی دریافت کنی و ای کاش وقتی در دل می گویم : خیلی دلتنگت هستم ، به خوبی بشنوی!  

همیشه تصویرهای خوب را از من در یادت نگه دار! گاهی وقتها شاید خیلی خسته بوده ام و یا خیلی غمگین!  تو فقط خوب هایش را نگه دار برای خودت.

 

نظرات 61 + ارسال نظر
قندک دوشنبه 24 مرداد 1390 ساعت 12:54

سلام و درود

ممنونم از لطفتون. الهی همیشه سلامت و برقرار باشید. بله یادمه مب خوندم انبوه رنگ

سلام و درود متقابل
من هم ممنونم از شما .

فرزان دوشنبه 24 مرداد 1390 ساعت 18:55 http://filmvama.blogfa.com/

چه فکر نازک غمناکی!!!!

درود پرنیان عزیز....

سلام فرزان عزیز

آره ... نازک غمناک!

باران سه‌شنبه 25 مرداد 1390 ساعت 02:25

من اینجامممممممممممم!

اوه اوه !!!
منظورم این بود که به به !

چند متر و چند سانتی متره الان این اتوبانه‌؟

شقایق سه‌شنبه 25 مرداد 1390 ساعت 05:33

سلام پرنیان جان. آره عزیزم کامنتت رو گرفتم. جالب بود. مرسی واسه کامنت. منم بهش زیاد فکر می کنم و خیلی از فکرهای قدیمم رو مطمین نیستم درست بوده یا نه ..
بهرحال بگذریم ...

چه عکس قشنگی. زنانه و لطیف. دوستت دارم و اگه گاهی نمی یام فقط واسه اینه که الان تو موقعیتی ام که ذهنی درگیرم :) اصلا چیز دیگه ای نیست چون دوستت دارم... اما تو بیا پیشم وقتایی که یادت می افتم.

؛همیشه تصویرهای خوب را از من در یادت نگه دار! گاهی وقتها شاید خیلی خسته بوده ام و یا خیلی غمگین! تو فقط خوب هایش را نگه دار برای خودت. ؛

این پاراگراف آخر هم با مسما بود برای استفاده در اینجا برای شما. و هم اینکه خیلی قشنگه. واقعا بغض کردم خوندمش.

آدم با هزار تا تجربه جدایی کم کم دیگه باورش می شه که اول هر چیزی که فکر کنه هر سلامی خداحافظی داره. اما خوب چه می شه کرد. کل زندگی مون همینه!! لول

سلام شقایق عزیزم
امیدوارم مشغله های فکریت کم رنگ بشن و به زودی به آرامش برسی.
حتما می یام پیشت و ممنونم که به یادم هستی . من هم دوستت دارم . سلام منو به بچه کانگوروها برسون ... خیلی بامزه اند.

پرنیان - دل آرام سه‌شنبه 25 مرداد 1390 ساعت 10:31

اوه اوه
بالان عصببانی
چه تند تندم بی تلبیتی میگه

جا داره بهش بگم:
hey u

قابل توجه بعضی ها !

ارکید سه‌شنبه 25 مرداد 1390 ساعت 14:47

سلام پرنیان جونم

سلام ارکید عزیزم
امیدوارم خوب باشی

پرنیان - دل آرام سه‌شنبه 25 مرداد 1390 ساعت 14:48

من که می دونم اینجوری ساکت باشین یه گوشه

داشته باشین یه چیزایی می نوییسین

آخ جووووووووووووون پست جدید

مشخاتون تموم نشد؟؟؟

نکنه تو هم گوگل ریدر داری پرنیان جونم ؟!!!!!!!
مثل بعضی های دیگه !

الهام تفرشی سه‌شنبه 25 مرداد 1390 ساعت 15:13

سلی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی

به نام خدا و با عرض کلی خنده از دست ِ مرنیانیه آرام دلم مورچه ایم و این باران بی تربیتوووووووووووو

اِ هِم ..
خواستیم ابراز ِ وجود کرده باشیم و مهمتر قبل از اون ابراز علاقه اینشکلی به پرنیانی مون ...

مداوم باشید !

سلااااااااااااااام الهام جونم

وجودت عزیزه همیشه. و من هم متقابلا " :

شاد باشی عزیزم

باران سه‌شنبه 25 مرداد 1390 ساعت 15:28

به متراژ اتوبان چی کار دارین؟!
شما اصلن چرا پست جدید نمیزنی؟!!!
هان؟!!!

همینجوری ! می خواستم از تجربیات و معلومات شما مفت ومجانی استفاده کرده باشم.

نمی دونم معنی این آیکون بالائی چیه ! دیدم هیچوقت استفاده نمی شه گفتم گناه داره .



شما هم گوگل ریدر دارین ؟؟؟؟؟؟؟؟

باران چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 03:06

حالا دیگه ما شدیم موش آزمایشگاهی آیکن های جدید؟!
مگه این مورچه و قالپاق چشونه مال این امور؟!!
هااااااااا؟!!!!

ای وااااای ! نه به خدا

e! به اونا چیکار دارین شمااااااا؟

ولی خدائیش اگه معنی اون آیکونه رو فهمیدین به من هم بگین ! منظورش چی بوده آخه این بلاگ اسکای ؟!

باران چهارشنبه 26 مرداد 1390 ساعت 16:21

نی دونم!
از مورچه جون تون بپرسین!



می پرسم !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد