فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

همیشه رفتن ... و انگار زندگی این است.


در اطاقم همه چیز

چنان است که از اینجا میرفتی

گلیمی که دوست داشتی هنوز بر زمین است 

و رد پای تو زیباترین نقشهای آن 

پنجره ها با همان پرده هاست که بود

هنوز از همه چیز بوی دستهای تو را می شنوم

تو نیستی و حرفی جز سکوت نیست.

علی کمال آکار


چند سالیست  اسفند ماه که میشود می روم شهر کتاب فقط برای خریدن تقویم سال جدید. تقویم رومیزی اردشیر رستمی.  همیشه روی یکی ازمیزهایم باید تقویم اردشیر رستمی باشد. با طراحی های زیبا و شعرها و نوشته های خواندنی. وقتی می خرم بلافاصله ماه تولد خودم را باز می کنم ببینم اردشیر عزیز چه شعری برای این ماه انتخاب کرده است.  متن بالا بود. و عنوان تقویم امسالش «مهاجرت» ! 

دلم لرزید ...

یکی از بستگانم تصمیم به رفتن دارد. مشوق اصلی و قاطعش خودم بودم. اما هر چه موضوع جدی تر می شود اوضاع برایم دشوارتر می شود. دو سالیست بر روی وابستگی هایم خیلی کار کرده ام. اما کندن کار آسانی نیست.  می شود ؟  آیا می شود نسبت به همه کس و همه چیز و هر احساسی بی تفاوت بود؟ آیا می شود هی سنگ گذاشت روی دل ؟  پس تکلیف آدم با احساسش و این دلش چیست؟  من بدون دلم هیچم ... هیچ!  دل من با عشقهایم می تپد و چشمهایم با دیدن هر کسی که دوستش دارم پرفروغ است. نوری که از نگاهم به قلبم سرازیر می شود مرا اینچنین زنده نگه داشته است. 

...

به من بیاموز با پروانه هائی که در دلم کاشتی و هر لحظه شوق پرواز دارند چه کنم؟   

 


 

بعد نوشت :‌ 

این کودک درون منه!  عاشق پروانه هاست ... 

 

نظرات 56 + ارسال نظر
آفتاب یکشنبه 15 اسفند 1389 ساعت 21:22 http://aftab54.blogfa.com/

سلام پرنیان جان
دیدمش !
یه دختر کوچولوی خوشگل بلا با کلاه سفید و یک ((شاپرک زیبا ))

سلام آفتاب جان
دیدی بالاخره ؟ من که گفتم

ویس دوشنبه 16 اسفند 1389 ساعت 00:46 http://lahzehayenab.blogsky.com

سلام.آره خیلی تقویم آقای رستمی را دوست دارم چند روز پیش من هم خریدم و نشستم تمام شعرها را که از شعرای تمام نقاط دنیاست خوندم.با ترجمه های انگلیسی.ولی برای دل کندن از کسی که می خواهد برود روی این فکر تمرکز کن که جایی که او می رود چقدر خوشحال تر است.وچقدر موفق تر.وتو هم می توانی بروی و دیداری داشته باشی.پس مصمم باش و فکرش را نکن.

سلام

خورشید داستانی بیگانه نیست
حتی اگر نگاهش نکنی
و حتی اگر به یادش نیاوری
خورشید هست
و حتی اگر بعضی وقتها فراموشش کنی
با این همه تو این را می دانی که خورشید هست
یک گل سرخ حتی پس از شبهای بسیار بی خوابی هم باز یک گل سرخ است.

مرسی ... مصمم خواهم ماند! ممنونم ازت

حسین.ر دوشنبه 16 اسفند 1389 ساعت 05:31 http://entegham.persianblog.ir

متن زیبایی است نازنین/ موفق باشی /

سلام
ممنونم . شما هم همینطور

فرخ دوشنبه 16 اسفند 1389 ساعت 10:12 http://chakhan-2.blogsky.com

سلام این روزها به دلتنگیهایت فکر میکنم و به عزیزی که قرار است از پیش تو برود . به یادت هستم و هستیم پرنیان عزیز

آخی ... مرسی

مرسی فرخ عزیز . چقدر خوبه که نشسته باشی و غرق در افکار و احساسات خودت و یه دوست خوب بیاد و بهت بگه : به یادت هستم!

ممنون اگرچه کلمه ی کمیه برای این همه لطف

قندک دوشنبه 16 اسفند 1389 ساعت 14:51 http://ghandakmirza.blogfa.com

سلام ودرود برپرنیان عزیز
شمع و گل و پروانه و بلبل همه جمعند
اینها همه گویند که آغاز بهار است
به به چی سرودم خداگواهه حافظا

سلام جناب قندک عزیز
خیلی قشنگ بود سروده اتون ! باور کنید

میله بدون پرچم چهارشنبه 18 اسفند 1389 ساعت 10:00

سلام مجدد
ممنون از فال اردشیر!!!

سلام
خواهش می کنم اصلا قابل شما رو نداشت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد