فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

پاک ترین هوای دنیا هوائی ست که هر لحظه دلمان هوای هم را می کند

 

 ... 

هزار کاکُلی شاد
در چشمانِ توست
هزار قناری خاموش
در گلوی من... 


اگر پاک ترین هوای  دنیا اینک ... این لحظه اینجا باشد ، یعنی دل من هوائی شده است. چه می توانم بیش از این بگویم که این خود تمام حرف است.    

... 

نظرات 27 + ارسال نظر
رها پنج‌شنبه 27 آبان 1389 ساعت 03:43

سلام عزیزم تو مگر خواب نداری گلم ..؟؟

این هم از محاسن چند روز تعطیلی ست ... شاید هم از معایبش !

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 27 آبان 1389 ساعت 08:23

حرف قشنگی بود
پنجشنبه که دوستش داری بهت خوش بگذره
و همینطور جمعه و شنبه و ....

سلام ممنونم ... اما اسمتان را فراموش کردید!

یک زن پنج‌شنبه 27 آبان 1389 ساعت 08:55 http://boyesharji.blogsky.com/

عزیز دلم من که دلم هوایی شده. ومرتب دلم هوای دوستای گلم رو می کنه وچقدر این دوست داشتن ها ومهربونیها به آدم انرژی میده.
می بوسمت.

چقدر این دوست داشتنهای بی دلیل زیباست ... درست مثل این باران بی دلیل که می بارد!‌

مرسی عزیزم

رها پنج‌شنبه 27 آبان 1389 ساعت 09:03

خواستم برای نوشته ات نظر بگذارم نشد ..خواستم بگویم که دل من هم هوای یک دوست را کرده هوای کسی که خیلی مهربونه ..شاید هم تویی؟؟؟!!!



مرسی

سحر پنج‌شنبه 27 آبان 1389 ساعت 10:14 http://saharstar1.blogfa.com

خیلی قشنگ بود پرنیان جان

ممنونم

رئیس...! پنج‌شنبه 27 آبان 1389 ساعت 11:31 http://lalmoonigerefte.blogfa.com/

ای کاش عشق را زبان سخن بووووود....

ای کاش ...

سلام
چطورید شما قربان ؟

رئیس...! پنج‌شنبه 27 آبان 1389 ساعت 11:33 http://lalmoonigerefte.blogfa.com/

آنکه میگوید دوستت دارم....خنیاگر غمگینیست که ژپروازش را از دست داده است....
.
.
.
هزار آفتاب خندان در خرام تو.
این شعر شاملو حماسه آفرینش است.بخداااااا

هزار ستاره ی گریان
در تمنای من...

کوروش پنج‌شنبه 27 آبان 1389 ساعت 13:16 http://korosh7042.blogsky.com/

کاکلی
(پرنده ای که صیاد ، با مکر و حیله وبا ابزاری همچون آئینه و نور وصدای معشوق ! به دام می اندازد.)


کاکلی جان ! که ترا ، هم به فریب
عشق ِ آلوده ، به دامت ، بکشاند

عشق ِ پاکت ،که چنان آئینه بود
دغل آورد ، به آئینه رساند

صاف بود آن دل و ،صیاد به غش
یار ، در منظر ِ تزویر نشاند

عاشقان ،گرچه برفتند ، چه باک
نام ِ عشق است که بر جای بماند

عجب از بخت نیاید که چنین
در قفس ، بادۀ وصلت بچشاند

پائیز77

شعر خیلی قشنگی بود. مرسی
...
عاشقان گرچه برفتند چه باک
نام عشق است که بر جای بماند...
زیباست.

ممنونم

فرخ پنج‌شنبه 27 آبان 1389 ساعت 17:53 http://chakhan.blogsky.com

... هزار قناری خاموش در گلوی من
عشق را ای کاش زبان سخن بود!
بعدازظهر پنجشنبه و غروب پاییزی در راه و یک فنجان چای و زمزمه کردن یکی از شعرهای شاملوی بزرگ ... چه می چسبد!؟
اگر روزی اینترنت قطع باشد ُ چه خواهی کرد با این همه دلتنگی؟
من از همین علایق میترسم ... از عذابهایی الیم که همیشه در راهند و حادثه هایی که خبر نمیکنند!
برایت بهترینها را آرزو میکنم ... همه ی روزهایت سرشار از بوی وصل باد .

سلام
خیلی وقتها به این موضوع فکر کردم که اگر دسترسی به نت نداشته باشم چقدر سخت خواهد شد. اما بعد فکر کردم مثل خیلی چیزهای باارزش دیگر که از دست دادم ... حتما با این هم کنار خواهم آمد!
و به دنبال یک جایگزین خواهم گشت!
شاید باز همان روش سنتی قبل که در یک دفتر کوچک و پنهانی که همیشه دغدغه نگهداری آن دفترچه را داشته ام، کجا نگهش دارم ... چگونه نگهش دارم...
زندگی به من آموخت که نباید به هیچ چیز دلبسته شوم. همه چیز در حال گذر است و همه چیز بی ثبات و گاهی به موئی بند است.
خیلی سخت است اما محال نیست
از آرزوهای زیبایتان ممنونم.

پاییزطلایی پنج‌شنبه 27 آبان 1389 ساعت 18:59

بابا یه کم یواش تر آخه!!!!
من تا شنبه نت ندارم!

ای داد و بیداد! اتفاقا در کامنت قبلی صحبت بر سر همین نت بود!!!!

زنده باد شنبه نت دار!

روی ماه خداوند را ببوس پنج‌شنبه 27 آبان 1389 ساعت 21:48 http://saraab2012.blogfa.com

آی عشق ... آی عشق...چهره ی آبی ات پیدا نیست...

پرنیان خوش قلم...باغچه ی کوچک من...باز آبستن باغی زیباست!

تا بعد./

سلام

روزی من این جمله را با خود زمزمه می کردم. کسی که نزدیک من بود و زیاد آشنائی به این شعر شاملو نداشت گفت :‌تعجب می کنم چرا آبی ؟ عشق که آبی نیست !‌ گفتم خوب پس به نظر تو عشق چه رنگی ست؟ گفت : عشق بیشتر به قرمز نزدیک است ... ادامه ی شعر را برایش خواندم!‌
...
آی عشق آی عشق
چهره ی سرخت پیدا نیست.
غبار تیره ی تسکینی بر حضور وهن
و دنج رهایی
بر گریز حضور،
سیاهی
بر آرامش آبی
و سبزه ی برگچه
بر ارغوان
آی عشق آی عشق
رنگ آشنای چهره ات
پیدا نیست...

سپاسگزارم از لطف و محبت شما

ققنوس خیس پنج‌شنبه 27 آبان 1389 ساعت 23:26

مبارک است .

وات ؟؟؟

اتفاقی افتاده است که ما بی خبریم ققنوس عزیز ؟!

پاییزطلایی جمعه 28 آبان 1389 ساعت 00:38

نت نداریم حالا...سلام که میتونیم بکنیم...سلام!

سلام و تشکر فراوان

شرمنده نمودید بنده را !

پاییزطلایی جمعه 28 آبان 1389 ساعت 00:55

این حرفا چیه! شرمنده ایم که همیشه دیریم!
.
و
و
و
با جناب ققنوس موافقم!
مبـــــــــــــــــــــــارک است!

اگه اتفاق خوبی افتاده که من بی خبرم لطفا من را هم در جریان بگذارید.
برای شادیها و شنیدن اخبار خوش همیشه بی قرارم!‌

پاییزطلایی جمعه 28 آبان 1389 ساعت 01:09

اینکه دلامون هوایی بشن
هرلحظه هوای هم رو بکنن
بهترین خبر دنیاست...
نیست آیا؟!

چی بگم ؟!‌

خوبه که دلها هوای هم رو بکنن ولی با دلتنگی ها چه باید کرد؟

پ.ط جمعه 28 آبان 1389 ساعت 01:15

حقیقت داره دلتنگی ولی
حقیقت داره که زندگی زیباست ای زیبا پسند....
حقیقت داره که زندگی گرمی دلهای به هم پیوسته است...
حقیقت داره که فردا روز دیگری است...
حقیقت داره که خدا
خدای بزرگ
خالق غم ها و شادی های ماست...
حقیقت داره که ما اشرف مخلوقاتیم به خدا!
دیگه چی بگم؟!

در کنار تمام اینها حقیقتهای تلخی هم هست!
زندگی گاهی بی نهایت زیباست
اما گاهی هم بس ناجوانمردانه زشت است!

همینه دیگه سفریست که باید همانطور که بلندی هایش را طی می کنیم پستی هایش را هم به جان بخریم!‌

پ.ط جمعه 28 آبان 1389 ساعت 01:26

تموم شد باطریم!

اشکالی نداره ... تا اینجا هم بسیار لطف فرمودید .

محمد جمعه 28 آبان 1389 ساعت 01:30 http://mohamed.blogsky.com/

وای از دلی که هوایی میشه!همه میفهمن جز همونی که باید بفهمه!

میشه نفهمه ؟!‌

فکر نمیکنم .

...
البته آره ... شاید هم گاهی وقتها نفهمه !
این جور مواقع احتمالا فرستنده ضعیفه!‌

احسان جمعه 28 آبان 1389 ساعت 01:33 http://www.bojnourdan.blogfa.com

سلام دوست ارجمند سلام ، به پاس حرمت واحترامی که برای دوستان وب نگار قائلم ، من هم مانند ققنوسی که در یک روز پاییزی طلایی خیس شده ، میگم مبارک باشد.
ُسلامت باشید

سلام

لطفا اگه توی لاتاری یا قرعه کشی و یا بانکی ... چیزی برنده شدم زودتر بهم بگین. قول می دم ظرفیتش رو داشته باشم و این وسط غش نکنم!

کم کم داره باورم میشه که یه اتفاق خوبی افتاده !

آلفا جمعه 28 آبان 1389 ساعت 07:42 http://blackpupil.blogsky.com/

این لحظه‌ی پاک خیلی وقته که با هوای من هم آشناست..

به امید روزی که قناری‌های خاموش گلو با کاکلی‌های شاد چشمان او هم آواز شوند..

سلام

این هوای پاک دلتنگی می ارزد به تمام بی هوائی های بیرنگ

خوش آمدین

احسان جمعه 28 آبان 1389 ساعت 10:38 http://www.bojnourdan.blogfa.com

سلام
شاید برای این همه جدی اندیشیدن و جدی نوشتن ، به زنگ تفریحی به یاد کودکی هایمان نیاز داشته باشیم و گاه کودکانه بنویسیم.
به گمان من ، شما در آیین دوستی با انسان ها برنده اید که همه این موقعیت را ندارند. همیشه سلامت باشید

سلام احسان عزیز
ممنونم از دنیای محبت و لطف همیشگی شما.

من که همه ی انسانها را دوست دارم ای کاش می دانستم این همه حس تنهائی غریب که گاهی هجومش مرا با خود می خواهد ببرد برای چیست؟!

مسافر جمعه 28 آبان 1389 ساعت 10:56



همیشه همینطور است....

یکی می ماند

تا روزها و گریه ها را حساب کند

یکی می رود

تا در قلبت بماند تا ابد....

اشک هایت را پشت پایش بریزی...

رسم رؤیاها همین است.....

که تنها بمانی با اندوه خویش

روزها و گریه ها را

به آسمان خالی ات سنجاق کنی

باید باور کنی که بر نمی گردد....

که بگویی چقدر شب ها سر بی شام گذاشته ای

تا بتوانی هر صبح

با یک شاخه گل ارزان

منتظرش

باور می کنیم ... اما این رویاها هم چه بد رسمند!

مرسی ... خیلی ممنون

چقدر قشنگ نوشتید.

ویس جمعه 28 آبان 1389 ساعت 12:00

در هوایت بی قرارم،بی قرارم روز و شب.

...
بس که کشت مهر جانم تشنه است
ز ابر دیده اشکبارم روز و شب...

یک زن جمعه 28 آبان 1389 ساعت 13:00 http://boyesharji.blogsky.com/

سلاااااام
پرنیان جون باورت میشه از دیروز که وقت نکردم بیام نت و درگیر بچه ها و زندگی بودم دلم برات تنگ شده بود.

سلام عزیزم

فکر کنم منو یه کم هوائی کردیا!‌ وقتی نیستی .... خیلی نیستی!!!
و جات یه کم زیادی خالیه !!!!

من هم به یادت هستم . به خوزستان زیاد سفر کرده ام مردمش را خیلی دوست دارم. گرم و صمیمی هستند. اهواز زیاد آمده ام و گاهی با خیال خودم تصورت می کنم در شهری به نام اهواز... زنی مهربان که من دوستش دارم.... زنی با یک قلب بزرگ .... لبریز از مهربانی!‌
همین برای من بس است عزیزم. همینقدر هم گرمم می کند.
برایت روزهای زیبا توام با لطیف ترین و ماندگار ترین عشق ها را آرزو می کنم... در کنار عزیزانت.

لی لا جمعه 28 آبان 1389 ساعت 20:34 http://ww.tar-did.blogfa.com

چقدر قشنگ گفتی. پاک ترین هوای دنیا هوایی است که هر لحظه دلمان هوای هم را کند

مرسی

قندک شنبه 29 آبان 1389 ساعت 10:20 http://ghandakmirza.blogfa.com

سلام پرنیان عزیز. خوشحالم که احساستان به حال و هوای گذشته بازگشت و خدارا شکر که این چند روز هوا آفتابی بود و احساس شما را خشک نمود. پست جدید بسی ستودنی است. دست مریزاد. بسی حال کردیم در این پست ما

سلام
اشکالش اینکه ثباتی توش نیست آخه !

خیلی لطف دارین . خوشحالم که دوست داشتین .

فرید یکشنبه 30 آبان 1389 ساعت 10:21

دلتنگی های آدمی

را باد ترانه ای می خواند... (شاملو)

ارزش دل ها به اندازه تمام لحظاتیست که به شوق و عشق می تپد... (خودم!)

این جمله شاملو را شاید روزی ده بار با ناخودآگاه خود تکرار می کنم ... شده است ورد زبانم !

خیلی قشنگ بود !‌ همان جمله های خودتان را می گویم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد