فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

من از چشمانم آموختم رسم محبت را !‌

  


لباسشوئی برای آن خانمی که شوهرش بیمار بود خریده شد.  نمی توانم احساسم را هنگام شنیدن صدایش در آنسوی خط تلفن برایتان بگویم ... در کلمات نمی گنجند. به من بگوئید خوشحالی عمیق یک انسان چند میلیارد تومان می ارزد ؟ 


«هنگامی که از مال خود چیزی می دهید، چندان چیزی نمی دهید. اگر از جان خود چیزی بدهید، آنگاه به راستی می دهید. 

زیرا که مال مگر چیست به جز انچه از برای فردای مبادا نگاه میدارید؟

و مگر فردا را چه ارمغانی است از برای سگ دور اندیشی که استخوان را در زیر ریگ بی نشان بیابان دفن می کند و خود به دنبال قافله ی زائران شهر مقدس می رود؟

ومگر ترس از نیاز همان نیاز نیست؟

آیا ترس از تشنگی هنگامی که چاه پر از آب است، چیزی جز تشنگی سیراب ناشدنی ست؟

هستندکسانی که از بسیاری که دارند اندکی می دهند آن هم برای نام، و این خواهش پنهان بخشش آنها را آلوده می کند. و هستند کسانی که اندکی دارند و همه را می دهند.

این کسان به زندگی و برکت زندگی باور دارند و دست شان هرگز تهی نمی شود.  هستند کسانی که با شادی می دهند و پاداش آنها همین شادیست. 

و هستند کسانی که با درد می دهند، و آن درد تعمید آنهاست.

و هستند کسانی که می دهند و از دهش دردی نمی کشند، حتی شادی هم نمی خواهند و نظری هم به ثواب ندارند.

اینها چنان می دهند که در آن دره ی دوردست بته ی مورد عطر خود را در فضا می پراکند.

با دست این کسان است که خداوند سخن می گوید، و از پس چشم این کسان است که او به زمین لبخند می زند. 

دهش در برابر خواهش نیکوست، اما دهش بی خواهش و از روی دانش نیکوتر است. 

و برای گشاده دستان شادی جست و جوی کسی که بستاند از شادی دهش بیشتر است. 

و آیا چیزی هست که بتوانی دادنش را دریغ کنی؟

هر آنچه داری روزی داده خواهد شد. پس هم امروز بده، تا فصل دهش از آن تو باشد، نه از آن میراث خوارانت.

تو بارها می گوئی «خواهم داد، اما به آن که سزاوار باشد» 

درختان باغ تو چنین نمی گویند و گله های چراگاه تو نیز هم.

اینها می دهند تا زندگی کنند، زیرا ندادن همان است و مردن همان.

بی گمان آن کسی  که سزاوار دریافت روزها و شبهای خوب باشد سزاوار دریافت دهش تو نیز هست. و آن کسی که سزاوار نوشیدن از دریای زندگی بوده است، سزاوار است که جام خود را از جوی باریک تو پر کند.

و کدام سزائی است بزرگتر از آن سزائی که در شهامت و اطمینان گرفتن یا نه در بخشش گرفتن هست؟ 

مگر تو کیستی که مردمان باید گریبان خود را باز و غرور خود را بی پرده کنند تا تو ارزش آنها را برهنه و غرورشان را بی شرم ببینی؟

نخست کاری کن که خود سزاوار دادن و دارای دست دهش باشی. زیرا که به راستی زندگی ست که به زندگی می دهد و تو که خود را دهنده می پنداری شاهدی بیش نیستی.

و شما ای گیرندگان و ای شما که همه گیرنده اید منت مکشید، مبادا باری بر گردن  خود و برگردن دهنده بگذارید. 

همراه دهنده بر بالهای دهش او پرواز کنید، زیرا که نگران دین خود شدن نیست مگر شک کردن در گشاده دستی دهنده، که او را از زمین دریا دل مادر است و خدای بزرگ پدر.»  

جبران خلیل جبران    

نظرات 18 + ارسال نظر
برزین دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 21:57 http://naiestan.blogsky.com

سخاوت ، آنقدر متعالی است که اثرش در فرهنگ آدمیان جاودانه می ماند . فرهنگ دیرپای ما همیشه به عیارانش می نازد ، وقتی نداشتند که بدهند می رفتند و می گرفتند از آنان که باید بگیرند . عیاران همیشه مامن و ماوای زنان و کودکان بی پناه بودند . چقدر شعف انگیز است که هنوز بارقه این فرهنگ خودنمایی می کند

ممنون برزین عزیز

ویس دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 23:14

ای که دستت می رسد کاری بکن /پیش از آن کز تو نیاید کار ها /هنوز زیر این آسمان خدا دل هایی است که به دیگران بیندیشد.و به گمانم اگر این دل ها نبودند زمین از مدار خارج می شد.خوشا انسان هایی که در لحظات خوش زندگیشان به ناخوشان فکر می کنند.حتی اگر نتوانند کاری بکنند.

ممنون ویس عزیزم

یکی مثل شما سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 00:58

سلام و شب بخیر
خوشحالم که در این نوشته بغایت زیبا و هنرمندانه مهربانیت را دریغ نکرده ای و جبران خلیل جبران را انتخاب کرده ای
مرسی بابت خرید و ارسال ماشین لباسشوئی و اگر مرا هم شریک کنی خوشحال خواهم شد.

سلام
ممنونم دیگر تهیه شد و تمام شد .
از لطف شما سپاسگزارم.

کوروش سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 01:10 http://korosh7042.blogsky.com/

پراحساس ی شاعرانه ها
و عجین به مهر
آری هزینه یک لبخند چقدر است؟
که عده ای آنرا دریغ میدارند!!

سلام
ممنونم کوروش عزیز

رئیس...! سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 07:43 http://lalmoonigerefte.blogfa.com/

الن فی بازار برا خوشبختی رفته بالا دور و ور 100000000000دولار!تازه بعد از حذف یارانه ها بالاترم میره

واقعا؛ همینطوره که می گی یاد جمله ی سهراب افتادم :
دل خوش سیری چند؟ کجاست سهراب که ببیند دل خوش دلاری شده با یک عدد و یک عالمه صفر در کنارش .

رئیس...! سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 07:44 http://lalmoonigerefte.blogfa.com/

براستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟
خداوند، درهای فراوانی ساخته که به حقیقت گشوده می شوند و آنها را برای تمام کسانی که با دست ایمان به آن می کوبند ، باز می کند.
نیکی در انسان باید آزادانه جریان و تسرِی یابد .

جبران خلیل جبران

مرسی رئیس عزیز از خواندنش لذت بردم

رئیس...! سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 07:47 http://lalmoonigerefte.blogfa.com/

اندوه و نشاط همواره دوشادوش هم سفر کنند و در آن هنگام که یکی بر سفره ی شما نشسته است ، دیگری در رختخوابتان آرمیده باشد.شما پیوسته چون ترازویید بی تکلیف در میانه اندوه و نشاط .

گفتی جبران ذوق زده شدم حالا هرچی یادم میاد از جبران میگم!

بیدار شو . اندوه دیگر دارد خانه زاد می شود ... یک طرف ترازو دارد سنگینی می کند و ترازوی زندگی تعادلش را در این نقطه از دنیا دارد از دست داده است !‌ مردم ما نیاز دارند به کمی نشاط ... خسته اند ... بی نهایت !

جمله های زیبایش را گلچین کردی اگر چه تمام حرفهایش شنیدنیست.
مرسی

آذرخش سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 08:21 http://azymusic.persianblog.ir/

سلام
خوبی؟
اول از همه ممنون اومدی به وبلاگم
امیدوارم سفر خوش گذشته باشه(به غیر از مواردی که گفتی)
منم چند روزی نبودم و هفته آینده هم احتمالا نیستم،واسه همین نتونستم بیام مطالبت رو بخونم
خیلی خوبه که اینقدر به آدم های اطرافت توجه میکنی، توی این دوره زمونه که....
موفق باشی و روزهای شادی داشته باشی

سلام
ممنونم . خوش هم گذشت البته
امیدوارم هر جا که هستی اوقات برایت به کام باشد .

باز هم ممنون .

آفتاب سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 09:58 http://aftab54.blogfa.com

زنده یاد حسین پناهی ...
برای کسانی که دندان درد دارند حافظ نخوانید

آن ها به راحتی خواهند گفت خفه!

او چه می داند من چه می کشم

و او یعنی حافظ

او با تاج زرینش زیر دوش می رفت

پس تکلیف این همه نکبت چه خواهد شد؟

شعر حافظ را در مجهزترین ماشین لباسشویی شست و شو داده اند

به بی شعوری تحقیرمان نکنید!

خیلی قشنگ بود . عجیب است اولین بار است که میخوانمش.
مرسی آفتاب جان

سحر سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 10:09 http://saharstar1.bligfa.com

وبلاگ زیبایی داری.خوشحال میشم لینکم کنی با اسم کلاس درس بعد بهم بگو با چه اسمی لینکت کنم.ممنووووووووووون

بی یار سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 10:44 http://www.talkhkade.blogfa.com/

سلام
بازگشته‌ام؛ از نیمه راه سفری که بی بازگشت است...
مرا بخوان...

پیروز باشی

فرید سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 11:12 http://fsemsarha.blogfa.com

سلام
وقتی می بخشی به کوجکی آنچه می بخشی نیتدیش
به بزرگی فرصتی بیاندیش که نصیبت شده
به زیبایی منشی که هبه ات کرده اند
به وسعت دریایی دلی که به تو بخشیده اند
به سبزی خاطر و نیلگونی ضمیری که همه...
همچون امانتی به تو سپرده شده...
تا در این دنیا و هر لحظه آن، زندگی کنی....
و چه زندگی بهتر از این که همه اش بخشش باشد...
بخشش مهر به هر آنکه نیاز دارد... و کیست که بی نیاز از مهر باشد...
بخشش وفا به هر عهدی که می بندی
بخشش لبخند به روی تمام سختی ها
...رنج زیر بار سختی دیگران
... شوق در شادی دیگران
...
بخشش همه آنچه در کف توست به آنچه در کف آنی
که لحظه لحظه زندگی مان...
در پیش قدوم لحظات نیامده و تجربیات انجام نشده...
همچون چشم بر هم زدنی م گذرد...

امیدوارم، همیشه و در لحظه لحظه زندگی تان، نعمت فرصت بخشیدن نصیب تان گردد.... ان شا ا...
یاحق

سلام
مرسی .

دیشب که میخواستم قبل از خواب با خدایم حرف بزنم تنها چیزی که به او گفتم این بود که : خدای من ممنونم ازت که شرایطی برایم مهیا کردی تا بتوانم دستی را بگیرم.
ممنونم از دعای خوبتان

ققنوس خیس سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 11:14

سلام
ما هم خوشحالیم ... هم از خوشحالی آن زن و هم از مهربانی تو دوست خوب ...

سلام
مرسی ققنوس عزیز

فرخ سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 11:59 http://chakhan.blogsky.com

شادمانی شما ازبابت این نیکوکاری در وصف و بیان نمیگنجد! من بارها گفته ام اگر یک هرویینی بداند که در بخشش چه لذت و نشئگی زیبایی نهفته ُ حتما از مصرف مواد مخدر دست میکشد و بخشنده میشود!! شما نیز تا مدتها با این نشئگی در حالی خوش به سر خواهید برد .. میدانم چقدر کیف دارد ... حتی سالها بعد نیز با یادآوری این خاطره ُ نشئگی دوباره برمیگردد

ممنونم فرخ عزیز .

آفتاب سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 12:13 http://aftab54.blogfa.com

سلام عزیزم
ممنون از حضور پر مهرت
دوباره عکس ها رو گذاشتم

سلام .

احسان سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 14:16 http://www.bojnourdan.blogfa.com

سلام گرامی

"من چه دارم تورا در خورهیچ ، تو چه داری همه چیز "

با بهترین آرزوها به پاس نگاه انسانی تان به انسانی دیگر.

سلام
ممنونم از لطف و محبتتان

قندک سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 14:22 http://ghandakmirza.blogfa.com

سلااام ودرود.راستش واقعا نمیدونم چی باید بگم.بهر حال استارتش از ناحیه شما خورد. دست شما و آن بزرگوار درد نکند.خداوند به شما جزای خیر عنایت کند.

سلام
ممنونم

پاییزطلایی سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 18:31

تو به من بگو
بنده ی خوب خدا
تو که شنیدی بگو:
که خوشحالی عمیق یک انسان
چند می ارزد ؟
.
تبریک پرنیان
و تمام مهر باران این روزها
تقدیم به دل پاک و صادق شما

قیمت نمی شه روش گذاشت ...
حداقل الان نظر من اینه .

مرسی از این هدیه ی با ارزش و بی نظیر .
ممنون از لطف شما.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد