فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

عشق یا تملک

 

... به یکدیگر عشق بورزید ، اما از عشق بند مسازید . بگذارید که عشق  دریای مواجی باشد در میان دو ساحل روح های شما . جام یکدیگر را پر کنید اما از یک جام منوشید . 

با هم بخوانید و برقصید و شادی کنید ، ولی یکدیگر را تنها بگذارید . همانگونه که تارهای ساز تنها هستند ، با آن که از یک نغمه به ارتعاش در می آیند .  

دل خود را به یکدیگر بدهید اما نه برای نگه داری زیرا که تنها دست زندگی می تواند دل هایتان را نگه دارد.  

در کنار یکدیگر بایستید ، اما نه تنگاتنگ ، زیرا که ستونهای معبد دور از هم ایستاده اند و درخت بلوط و درخت سرو در سایه ی یکدیگر نمی بالند  .

جبران خلیل جبران  

 

دوست دارم برای آن کسانی که دوست می دارمشان و یا برای کسانی که با آنان زندگی می کنم با دوست داشتنهایم زنجیر نسازم . دوست دارم اول حق زندگی برایشان قائل باشم  .

دوست ندارم با ساختن زنجیر جنازه ای از یکدیگر برای یکدیگر باقی گذاریم . دوست دارم اول از همه حق انسان بودن برایشان قائل باشم  .  

دوست ندارم هیچ کدام با دوست داشتنها و حس مالکیتمان کمر به نابودی روح و روان یکدیگر ببندیم . 

 


 

پی نوشت : تصویرزیبائی از یک زوج چینی  در یکی از سفرهایم گرفته بودم در واقع شکار لحظه ای بود، لحظه ای بسیار زیبا. خیلی هم مورد دار نبود اما متاسفانه بلاگ اسکای فیلترش کرد .  

نظرات 19 + ارسال نظر
مرد بی قانون شنبه 13 شهریور 1389 ساعت 15:52 http://www.marde-b-ghanoon.blogfa.com

من همیشه تو را رها می خواهم
همانگونه که هر شب موهایت را رها می کنی
و من دیوانه می شوم
دیوانه ی تو

مسافر... شنبه 13 شهریور 1389 ساعت 15:52 http://mosafer.tk

مسافر....



http://mosafer.tk

نازنین شنبه 13 شهریور 1389 ساعت 16:24 http://janjaali.us

سلام وبلاگ خوب داری. با عکس های کنسرت ترکیه شادمهر عقیلی منتظرتم[گل]

عاشق شنبه 13 شهریور 1389 ساعت 17:33 http://www.h-asheg.blogsky.com/

سلام
پست زیبایی بود و شاید کمی مرتبط با احوالات من
خوشحال می شم آخرین پست منو بخونید و نظرتونو برام بگید

زهرا یکشنبه 14 شهریور 1389 ساعت 01:17 http://http://ghadimy.blogfa.com/

دوست داشتن اگر زنجیر بشه به دست وپای معشوق .اونوقته که دلش میخواد خودشو نجات بده .
کمر به نابودی روح وروان یکدیگر نبندیم

سلام

آصف یکشنبه 14 شهریور 1389 ساعت 09:52 http://sedaye-darya.blogfa.com

توی دلم اونقدر حرف پنهون شده که نمیدونم چرا بیرون نمیریزه...
توی دلم از این همه رفتن و اومدن و تنهام گذاشتم سیره و نمیدونم چرا همش خوبان میرن..
من چیزی که قبلا می شنیدم می گفتن خوبان میرن تا به کسانی که هستن تلنگری بخوره که دنیایی هست و خدایی هست اما وقتی الان میبینم همه چیز عادیه و مرگ انگار در بین انسانها چیزی نیست و جالبه که هیچ تلنگری نمیخوره و رئوز دوم مرگ لبخند بر خانواده بعضی مردگان میبینم!!!!
اما تنها با یه جمله خودمو اروم می کنم که:...
حتما قسمتی و حکمتی بود بره ولی دلم برای زن و بچه اش می سوزه...
سلام دوست خوبم..مرسی از حضورت و شریک شدن با این غم بزرگ..
امیدوارم تو شادی های زندگیت شریک شما بشم..
بازم ممنونم و ب سپاس

اتفاقا امروز صبح توی مسیری که می آمدم ناگهان متوجه شدم باز چشمهایم بارانیست . یاد خیلی ها افتادم ... کسانی که حضورشون همیشه خیلی پررنگ بود ، خیلی سرشار از زندگی بودند و دیگر نیستند . همه می دانیم که آمده ایم برای رفتن اما باز هم با علم به این واقعیت از دست دادن خیلی سخته وقتی نمی دونی عزیزت کجاست در چه حالیه اصلا هست یا دیگه نیست به هر چیزی هم که اعتقاد داشته باشی به اینجا که میرسی تمام اعتقاداتت می ره زیر سوال!
خیلی سخته ، می فهممت. کاملا می فهممت
امیدوارم گذشت زمان خلاء حضور عزیزت رو برات قابل تحمل تر کنه . امیدوارم .

فرید یکشنبه 14 شهریور 1389 ساعت 10:14

سلام
رهایی در عشق تجربه خداگونگیست
عشق های دربند، محبت های زمان دار و منقضی شونده اند
دوست داشتن هایی امروزی و دیروزی
بدون تجربه پرواز و رهایی
اما... در عشق راستین، دوستش داری... بدون انکه توقع دوست داشتن داشته باشی
و این اوج قناعتست
در عشق حقیقی می خواهیش برای خودش نه برای خودت
در تجربه این گونه عشقی هر لحظه خداتر می شوی
خدایی می کنی
... در این بازار اگر سودیست با درویش خرسندست
خدایا منعمم گردان، به درویشی و خرشندی....

سلام
کاملا موافقم با نظر شما . سخته رسیدن به این مرحله .

آصف یکشنبه 14 شهریور 1389 ساعت 11:33 http://sedaye-darya.blogfa.com

ممنونم پرنیان عزیز
انشاله هیشکی حتی بدترین ادما غم عزیز نبینه

قندک یکشنبه 14 شهریور 1389 ساعت 12:41 http://ghandakmirza.blogfa.com

سلام ودرود.همه مشکلات عاطفی انسانها دقیقا از همین جا شروع می شود.در بند کشیدن و به اسارت در آوردن و نامش را عشق گذاشتن.

سلام
ممنون

محبوبه یکشنبه 14 شهریور 1389 ساعت 13:06 http://mahboubehdel.blogfa.com


خوش حال میشم قابل بدونید

سلام .خواهش می کنم

آفتاب یکشنبه 14 شهریور 1389 ساعت 21:51 http://aftab54.blogfa.com

وقتی کسی رو دوست داریم مسلما براش حق زندگی قائل هستیم ... براش نگرانیم و آرزوی موفقیتش رو داریم
نه اینکه براش حصار بسازیم ! مگه اینکه از اون طرف آسیبی ببینی که تبدیل به نفرت میشه

سلام و ممنون

برزین دوشنبه 15 شهریور 1389 ساعت 00:37 http://naiestan.blogsky.com

آدم وقتی آثار جبران خلیل جبران را می خواند احساس می کند این نویسنده سالها در این مملکت زندگی کرده و با این فرهنگ بزرگ شده است .
ضرب المثلی در ادبیات عامیانه ما هست با این عنوان " دوری و دوستی " هر چند این ضرب المثل ناظر به موضوع دیگری است اما مفهوم آن قابل تعمیم به هر نوع رابطه ای هست . انسانها حتی در حد اعلای عشق ورزی ناگزیر از استقلال هستند ، برخی حوزه ها فقط برای خودمان و تنهاییمان است حتی نزدیک ترین افراد به ما وقتی به این حوزه ها سرک می کشند آزارمان می دهد .

اگر می خواهی نگهم داری از دستم می دهی
اگر می خواهی همراهیم کنی تا انسان آزادی باشم
میان ما همبستگی آنگونه میبارد که زندگی ما
هر دو تن را غرق در شکوفه می کند


پرواز اعتماد را با یکدیگر تجربه کنیم
وگر نه میشکنیم بال های دوستی مان را
با در افکندن خود به دره شاید سر انجام به شناسایی خود توفیق یابم

شاملو
ای کاش همیشه برای حوزه های یکدیگر احترام قائل باشیم .

آصف دوشنبه 15 شهریور 1389 ساعت 10:14

سلام
با اپی متفاوتی شما را دعوت می کنم به مراسمی که برای دوست از دست رفته ام که با حضورتون دل من و روحشو شاد کنین...
با امتنان

فانوس به دست دوشنبه 15 شهریور 1389 ساعت 12:35

آی عشق
عشق
عشق
چهرهی آبی ات پیدا نیست


... کسی می آید به مهمانی ،‌کسی که سبزتر است از هزار بار بهار ... کسی آنچنان که میدانی ...

ققنوس خیس دوشنبه 15 شهریور 1389 ساعت 13:20

سلام
عشق شادی است
عشق آزادی است
عشق آغاز آدمیزادی است ...

عشق آغاز آدمیزادیست
زنده است آن که عشق می ورزد / دل و جانش به عشق می ارزد
سلام

آصف دوشنبه 15 شهریور 1389 ساعت 16:46

مطمئن باش که با حضورت هم دل من و هم روح دوست عزیزمو شاد کردین و انشاله که تو شادی هاتون جبران کنم
سلام و روزتون بخیر[گل]

مرسی آصف عزیز . غصه نخور برای همه هست ...

باران سه‌شنبه 16 شهریور 1389 ساعت 05:53 http://sari-galin.blogfa.com

[گل]

ویس چهارشنبه 17 شهریور 1389 ساعت 19:35

وقتی حافظ فتوی می دهد که آدم بدون عشق مرده است حتی اگر زنده باشد ودستور خواندن نماز میت برایش داده می شود-براو نمرده به فتوای من نماز کنید-ارزش عشق و عاشقی به ثبت می رسد.ولی ما آدما همیشه حس تملک را با عاشقی قاطی می کنیم.و زنجیر می شویم.میل به نگه داشتن داریم که این میل زنجیر می شود///مهر بورزیم ولی از مهر زنجیر نساریم.جبران خلیل جبران

برای اینکه معشوق را تمام و کمال می خواهیم نمیدانیم پس از خواستن به این شکل عشق به ابتذال کشیده خواهد شد !

نفیسه چهارشنبه 17 شهریور 1389 ساعت 23:01

سلام ...

mobarak bashe khooneye jadidetoon man baz ham moshkele keyboard farsi daram sorry.
delam baratoon kheyli tang shode
khoda eshgho azatoon nagire

سلام عزیز دلم
من هم دلم برات تنگ شده .... یادش به خیر اون روزها ...
پارسای عزیزم خوبه ؟ مواظب باش خیلی زندگی درگیرت نکنه .....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد