فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

...

 


اگر آدم گذاشت اهلی اش کنند بفهمی نفهمی خودش را به این خطر انداخته که کارش به گریه کردن بکشد.  

شازده کوچولو 

نظرات 23 + ارسال نظر
باران یکشنبه 21 خرداد 1391 ساعت 20:44

..

گریه کردن خطر نداره!
گریه نکردن خطرناکه ..

و اهلی شدن
و همدل بودن
همراه و صادق و صمیمی موندن
و از خود گذشتن
و خود رو ندیدن
و ...
.
.

چرا گرفته دلت؟!

خیال می کنم دچار آن رگ پنهان رنگها شده ام ....

---------

روباه گفت ؟ انسان ها این حقیقت را فراموش کرده اند اما تو نباید فراموش کنی که تا زنده ای نسبت به چیزی که اهلی کرده ای مسئولی .
تو مسئول گلت هستی.
و شازده کوچولو برای که یادش بماند تکرار کرد : من مسئول گلمم!

باران یکشنبه 21 خرداد 1391 ساعت 21:48

و مسئول بودن
حساس ترین و قشنگ ترین کار دنیاست ..
.
.

خوشا به حال گیاهان
که عاشق نور اند ..

و دست منبسط نور روی شانه ی آنهاست .
همیشه فاصله ای هست ...

papillon یکشنبه 21 خرداد 1391 ساعت 21:51

در آن صبح سترون سرد پاییزی
نیستان سوخت،دستان سوخت
همین خنیاگر آیین مستان سوخت...

بنال ای قمری کوکو زن افسانه های دور ...

باران پوش یکشنبه 21 خرداد 1391 ساعت 23:38

یک جای دلم...
یک جای دلم باران می‌آید
یک جای دلم...
(عباس حسین نژاد)

هوایش ابریست . ای کاش ببارد ...

سایه دوشنبه 22 خرداد 1391 ساعت 01:14 http://bluedreams.blogsky.com/

فکر می کنم روباهی هست که مرا اهلی کرده .. از او راه گریز ندارم ...

و سلام

پس فراموش نکن که اگر تو هم روباهت رو اهلی کردی تو مسئول روباهت هستی ...

سلام

پرنیان دل آرام دوشنبه 22 خرداد 1391 ساعت 10:16

پست های ناگهانی همیشه حرفای زیادی دارند

خواستم تولد الهام دعوتتون کنم اما انگار ....

تابلو بود ؟

به !‌ تولدش مبارک

اما انگار چی ؟؟؟؟

فرینوش دوشنبه 22 خرداد 1391 ساعت 11:11

.
.
.

اما زیباست!

به خاطر رنگ ِ گندم زار

...

...
گندم زارها مرا به یاد هیچ چیز نمی اندازند.اما تو موهای طلایی داری و چقدر خوب خواهد شد آنوقت که مرا اهلی کرده باشی .چون گندم که به رنگ طلاست مرا به یاد تو خواهد انداخت آنوقت من صدای وزیدن باد را در گندم زار دوست خواهم داشت...



و رنگ گندم زار چه زیباست ...

سایه دوشنبه 22 خرداد 1391 ساعت 11:22 http://bluedreams.blogsky.com/

گاهی از اینکه یکی و اهلی کردیم می ترسیم .. به خصوص اگه روباه باشه !!

روباه شازده کوچولو یک روباه استثنائی بود . یک روباهی که اهلی شده بود .

اما غیر از اون هر روباهی رو اهلی کردن، بدون تردید ترس داره ...

پرنیان دل آرام دوشنبه 22 خرداد 1391 ساعت 12:54

شازده کوچولوی من دیشب باهام خداحافظی کرد و رفت
ربطشو با صبح امروز و این پست نمی دونم اما حتما یه حکمتی توش هست

آدمها مسئولن در مقابل گلی که اهلی ش کردن

یه عزیزی چند روز پیش بهم گفت هیچ وقت هیچ وقت همه ی دلتو برای یه نفر نزار چون وقتی بره جای خالیش خیلی برات سخت می گذره

بعضی آدمها سهم کوچیکی از دلت رو هم که برمیدارن باز نبودشون یه جوری تلخه یه جوری که انگار یه جای کار لنگه یه چیزی کمه یه نفر که باید باشه و نیست

و اینکه

چون بغضم و با شکست نسبت دارم
با هر چه خراب و مست نسبت دارم
من حس غریب رفتن از خویشتنم
با هر چمدان به دست نسبت دارم
(عرفان پور)

اینجوریاس دیگه و اینکه کاریشم نمی شه کرد تا بوده همین بوده
فقط من یه چیز و نمی دونم

آدم ها می آیند تا بمانند
یا می روند تا بمانند !!!!

ای بابا!

خداحافظی بده

می دونی چیه پرنیان جون ؟ یه وقتهائی یک نفر می شه صاحب همه ی دلت ، در عین حال خیلی های دیگه هم صاحب دلت هستند . نمی تونی بگی دلم رو تقسیم می کنم از اینجا تا اینجاش مال تو ، از اونجا تا اونجاش هم مال اون و .... .
یه وقتهائی خیلی ها می شن صاحب تمام دلت و وقتی که دور می شن و یا دور هستند تازه می فهمی چقدر مالک دلت شدند وهستند.
فقط اینکه هر چه آدمها بیشتر دوست داشتنی بشن برای ما هم شادی های زیادی به همراه داره و هم رنجها . احساسات به اندازه ی همون دوست داشتن عمیق تره .

و
آدمها می یان که تاثیر بذارن و برن ...
متاسفانه!

قندک دوشنبه 22 خرداد 1391 ساعت 13:51

سلام و درود فراوان بر شما.چه جالب. کوتاه و مفید. ممنون. آب دریا را اگر نتوان کشید.هم بقدر تشنگی باید چشید.

سلام
ممنونم قندک عزیز . کم بود این بار ... بهتر که دوستان هم خسته نشن از پرگوئی های همیشگی من .

آذرخش دوشنبه 22 خرداد 1391 ساعت 14:06 http://azymusic.persianblog.ir/

سلام
حال شما؟
خوبید؟
جمله زیبایی بود. مث بقیه نوشته هاتون

اگه اون کادو رو بهم بدی که بهترین کادوی عمرم خواهد بود
دوستتون حتما میدونسته به این جور آهنگ ها علاقه دارین واستون ایمیل کرده.حتما خیلی هم لذت بردین
تا هفته آینده نیستم
خوب و خوش و شاد باشید

سلام
واقعا ؟!!!


عجب !‌

تولدت کی بود ؟

...
خیلی لذت بردم
کلی خندیدم

مرسی آذرخش عزیز. امیدوارم هر جا هستی خوب و خوش و سلامت باشی.

ویس سه‌شنبه 23 خرداد 1391 ساعت 01:01 http://lahzehayenab.blogsky.com

آدما عادت کردند همه چیز را آماده از دکان بخرند اما هیچ دکونی نیست که دوست بفروشه.

دوست خریدنی و دوستی های خریدنی به درد می خوره به نظر تو ؟
دوست باید خودش بیاد و خودش بخواد که بمونه .
خدا رو شکر که هیچ مغازه ای دوست نمی فروشه وگرنه دوستی ها هم می شد کیلوئی .

قندک سه‌شنبه 23 خرداد 1391 ساعت 14:18

سلام و درود فراوان بر بانوی عزیز پرنیان
شاعر می فرماید هرچه آن خسرو کند شیرین بود. و این حکایت شماست. چه موجز و کوتاه بنویسید شیرن و جذاب است و چه مطول.درود بر شما.

سلام جناب قندک عزیز
خیلی محبت دارید . ممنونم برای این همه لطف .

آفتاب سه‌شنبه 23 خرداد 1391 ساعت 17:35 http://aftab54.blogfa.com/

چشمهایت سیراب سراب

و نگاهم،

تاول زده از تابش تشنگی

برویم دعای باران بخوانیم ‍.

تو با دل من

من با دل تو

باور کن با لبخند چترهایمان بر می گردیم



سلام پرنیان من ...
پست سه نقطه می ذاری ؟

غمگین نبینمت نازنین

دعای باران چه جوریه ؟

سلام لیلا جون
سه نقطه !!!

مرسی عزیزم .

ویس سه‌شنبه 23 خرداد 1391 ساعت 23:12 http://lahzehayenab.blogsky.com

کامنت من کجاست؟

همین جا

می بخشی دیر جواب دادم عزیزم

خلیل چهارشنبه 24 خرداد 1391 ساعت 04:02 http://tarikhroze.blogsky.com

سلام،

نتیجه: هر چه بیشتر گریه کنیم، آدم تریم. وای بحال من!

گریه کن
گریه کن گریه قشنگه
گریه سهم دل تنگه
گریه کن گریه غروره
مرحم این راه دوره
سر بده آواز حق حق
خالی کن دلی که تنگه

بزار پروانه احساس
دلتو بغل بگیره
بغض کهنه رو رها کن
تا دلت نفس بگیره
نکنه تنها بمونی
دل به غصه ها بدوزی
تو بشی مثل ستاره
تو دل شبا بسوزی

گریه کن گریه غروره
مرحم این راه دوره
سر بده آواز حق حق
خالی کن دلی که تنگه

سلام
اینارو دیگه من نگفتم آقای قمیشی می گه. گاهی هم گریه کنید ، بزار پروانه احساس دلتو بغل بگیره بغض کهنه رو رها کن تا دلت نفس بگیره

پرنیان دل آرام چهارشنبه 24 خرداد 1391 ساعت 12:21

سلییییییییییییوم

سلام تنها گل سیاره ی فتح باغ

نبینم غمگین و گرفته باشیدا دل شازده کوچولوتون بگیره خب

راستی شازده کوچولوم برگشت باهام آشتی شد منتشو کشیدم خو

تازشم آهنگ وبم که قبلنهای زیادی بوده است خیلی دوسش دارم یه آهنگ اسپانیایی باشه با اسم Coume Amour اگر اشتباه نکنم

سلیییییییییوم یا به قول الی سلی ی ی ی ی
یا به قول باران سلاملیکم

مرسی پرنیان جون . الان این گله که گفتی منم ؟
... مرسی

جدی ؟؟؟!!! آشتی کرد ؟
هوررررا

کار خوبی کردی منتش رو کشیدی .

خوشگل بود آّهنگش. اصلا اسپانیا همه چیش خوبه . آهنگهاش ، رقص سالساش ، سس سالساش و مخصوصا تورش ... خدا قسمت کنه

سلام
خوبید شما؟
به به خوبید شما؟ می بینم که موزیک وبتون رو تغییر دادین. همون موزیک همیشگی منم این موزیک رو خیلی دوست دارم. بعد از چند روز استراحت و دوری از فکر کردن به بعضی مسائل بی ارزش حال و هوام خیلی بهتره. متاسفانه نظرات دوتا پست قبلیتون رو نمیتونم ببینم نمیدونم مشکل از چیه؟

سلام آقای محمودی
خوشحالم که باز هم برگشتید
بله موزیک وب برگشت به همون اولی . چون اولی رو بیشتر دوستش داشتند.
خیلی خیلی خوشحالم که بهتر شدین .
در مورد باز نشدن قسمت نظرات دو پست قبلی ، الان که گفتید متوجه شدم ، راستش نمی دونم چه اتفاقی افتاده که دیگه باز نمی کنه. الان هم رفتم تنظیماتش رو نگاه کردم در ظاهر که چیزی عوض نشده ولی نمی دونم به چه دلیل نظرات این دو پست رو باز نمی کنه .
دوستان اگر کسی می تونه راهنمائی کنه ممنون می شم .

---------------------------------
بعد نوشت : اتفاق عجیبی بود . گاهی انگار دستهای غیبی در کارند! . در مورد قسمت نظرات دو پست قبلی ...
یه کارهائی کردم . فکر میکنم درست شد اما اگر باز هم باز نمی شه بهم اطلاع بدین لطفا .

رویا پرداز چهارشنبه 24 خرداد 1391 ساعت 20:31

شازده کوچولو فوق العادست!
.................
((پاره‌ای وقت‌ها پشت گوش انداختن کار ایرادی ندارد اما اگر پای بائوباب در میان باشد گاوِ آدم می‌زاید. اخترکی را سراغ دارم که یک تنبل‌باشی ساکنش بود و برای کندن سه تا نهال بائوباب امروز و فردا کرد...))

اینم آخر عاقبتش:
http://up.vatandownload.com/images/7ytbt8kor99zfsr7lda.jpeg
.................
خوب و سلامت باشید.

سلام
من شاید چندمین بار باشه که از شازده کوچولو در اینجا یاد می کنم
چون با نظر شما کاملا موافقم ... شازده کوچولو فوق العاده ست .

....
عجب عاقبتی !


ممنونم .

گنجشکماهی پنج‌شنبه 25 خرداد 1391 ساعت 19:47

سلام بر باغبان ِ گل و ریحان، پرنیان
تبریک
---

با سه نقطه یک پرانتز در ذهن باز می شه، اما ...

پست های سه نقطه ای، یک خط هایی به آدم می دن، از یه جایی به بعد هم، آدم بر اساس تجربه های شخصی ش(فکری و احساسی) مفاهیم رو درونی سازی می کنه. این میشه که دست ِ آدم بازه برای فکر کردن و احساس کردن ِ ادامه ی مطلبی که نوشته نشده!

و آدم هم ازون جایی که آدمه دوست داره اون چیزی که دوست داره فکر کنه (البته گاهی توهّم آمیز میشه، گاهی هم امید برانگیز و ...)
---

دقت کردین این کتاب فسقلی! چقدر توی زندگی ِ کسی ِ که خوندتش، منبسط می شه.
با چندباره خوندن(مخصوصن کتاب های کوچک ِ خیلی دوست داشتنی که میشه و می طلبه چند بار خوندشون) آدم این فرصتو به خودش می ده تا این تجربه رو داشته باشه که ببینه چقدر کیفیت افکار و احساسات ِ آدم در دوره های مختلف فرق می کنه. که آدمو به خودش بیاره و نذاره با ماورایی کردن!!! خیلی از افکار و احساساش خودشو از دیگران ایزوله کنه و دیگرانو از خودش.
---

کسی که اشک نریزه، یه تکـّه از پازلش نیست
کسی که در آغوشی اشک نریزه، دو تکه از پازلش نیست
کسی که لبخند نزنه، یک تکه پازلش نیست
کسی که در مقابل ِ چهره ای که باید، لبخند نزنه دو تکـّه پازلش نیست
و و و ...
فقط اینکه بعضی از تکـّه ها جایگزین ندارند، نمی شه با چیزی دیگه جاشون رو پُر کرد، هر چقدر هم که آدم زور بزنه باز هم نمیشه. جنس اون تکـّه، تـَکه، خاصّه. حتا اگر آدم با هزار و یک دلیل خودشو دور بزنه، باز اون جای خالی از جلوش سر در میاره.
مثلن تکه ی پدر بودن، تکه ی مادر بودن، تکـّه ی همسر بودن و ...
البته خالی بودن ِ بعضی تکـّه ها هیچ منافاتی با انسانیّت و رشد نداره، فقط اگر پُر بشن پتانسیل ِ انسان در مسیر ِ رشد و تکامل، بیشتر شکوفا می شه. (دو) را همیشه باید یادمان بماند، (یک) تنها زیبنده ی خداست، خدای بی خواب ِ بی گریه.

روح ِ اگزوپری شاد، امیدوارم الان جای خوبی باشه.
---

ادای احترام می کنم به کوتاهی ِ مطلب و به قول ِ اُدبا، دم در می کشم از زیاده گویی.
فقط سعدی ِ عزیز رو فراموش نکنیم که می گه:
"خبر از عشق ندارد که ندارد یاری
دل نخوانند که صیدش نکند دلداری"
یا در نسخه ای دیگر: دل نخوانند که نگذارد صیدش بکند دلداری
---

بی هیچ ارتباطی نوشت:
1.روباه ِ تصویر، منو یاد ِ نماد فایرفاکس انداخت
2.زنده باد روباه ِ شازده کوچولو
روباه هم باشی، اینجوری باشی
3.خودمونیم ها، عجب دمی دارن روباها. بی دلیل نیست وقتی بهشون می گن کو شاهدتون، سریع می گن...
---

تبریک دوباره ...
و شاد و پیروز باشید

سلام بر گنجشکماهی عزیز

خوب راستش بنده یک سری جواب کامنت شما رو دادم و متاسفانه یهو پرید!


اما اشکال نداره ...
دوباره و با کمال میل ادامه می دم

سه نقطه ... یعنی یه عالمه حرف . سه نقطه و همینطور یعنی هر کسی از ظن خود شد یار من .
و من هر ظن و هر یاری که اینجا باشه برام ارزشمنده و عزیز.

آره ... دقت کردم . به نظر من شازده کوچولو یک شاهکاره .
یه چیزی که هر موقع بخونی لبریزت می کنه و هر بار مکالمه ی بین روباه و شازده کوچولو رو می خونی ... هر قسمتش رو ... ناخودآگاه سرت رو می یاری بالا و به یه جائی خیره می شی و میگی چقدر قشنگ ... چقدر زیبا ... و چقدر حس نزدیکی می کنی به حرفهای این دو موجود خیالی .
خیلی قشنگ گفتین این قسمت رو :
با چندباره خوندن(مخصوصن کتاب های کوچک ِ خیلی دوست داشتنی که میشه و می طلبه چند بار خوندشون) آدم این فرصتو به خودش می ده تا این تجربه رو داشته باشه که ببینه چقدر کیفیت افکار و احساسات ِ آدم در دوره های مختلف فرق می کنه. که آدمو به خودش بیاره و نذاره با ماورایی کردن!!! خیلی از افکار و احساساش خودشو از دیگران ایزوله کنه و دیگرانو از خودش.

کسی که اشک نریزه پس جطور می تونه با غلیان احساسش کنار بیاد؟
من یکی که به قول معروف اشک ریز حرفه ای هستم
معصومیت یک بچه اشکم رو در می یاره . فقر یک نیازمند. دلتنگی یک عاشق . غم یک داغدیه رو که دیگه نگید ... از خودش بیشتر اشک می ریزم . طوری که طرف می گه اشکال نداره خودت رو ناراحت نکن

....
و این قسمت رو چقدر قشنگ گفتید :


کسی که اشک نریزه، یه تکـّه از پازلش نیست
کسی که در آغوشی اشک نریزه، دو تکه از پازلش نیست
کسی که لبخند نزنه، یک تکه پازلش نیست
کسی که در مقابل ِ چهره ای که باید، لبخند نزنه دو تکـّه پازلش نیست
و و و ...
فقط اینکه بعضی از تکـّه ها جایگزین ندارند، نمی شه با چیزی دیگه جاشون رو پُر کرد، هر چقدر هم که آدم زور بزنه باز هم نمیشه. جنس اون تکـّه، تـَکه، خاصّه. حتا اگر آدم با هزار و یک دلیل خودشو دور بزنه، باز اون جای خالی از جلوش سر در میاره.
مثلن تکه ی پدر بودن، تکه ی مادر بودن، تکـّه ی همسر بودن و ...
البته خالی بودن ِ بعضی تکـّه ها هیچ منافاتی با انسانیّت و رشد نداره، فقط اگر پُر بشن پتانسیل ِ انسان در مسیر ِ رشد و تکامل، بیشتر شکوفا می شه. (دو) را همیشه باید یادمان بماند، (یک) تنها زیبنده ی خداست، خدای بی خواب ِ بی گریه.

....
و اما در مورد روباه و فایر فاکس : راست می گینا !

و دومی ... زنده باد روباهی که اهلی شد و گریه کرد ...
و سومی دمشون خوشگله ... موافقم

و ممنون .... و ممنون .

فقط متاسفم که کامنتهای خوب شما معمولا می شه حزو آخرین کامنتهای پستی که قراره بعدش یک پست تازه بذارم و دوستای خوبم گاهی از دستشون در می ره خوندن این کامنت خوب رو ...
امیدوارم همه بخوننش .

ایمان پنج‌شنبه 25 خرداد 1391 ساعت 22:33

کاملا درسته...

پیروز باشی

متشکرم .

شاد باشی .

پرنیان - دل آرام جمعه 26 خرداد 1391 ساعت 01:26 http://www.with-parnian.blogfa.com

آنکه ویران شده از یار مرا می فهمد
وانکه تنها شده بسیار مرا می فهمد
چه بگوییم که چنان از تو فرو ریخته ام
که فقط ریزش آوار مرا می فهمد
آنقدر بی کس و بی تکیه گه و بی یارم
که فقط شانه دیوار مرا می فهمد
من تمام غمم از عشق بپا خواست ولی
عشق انگار نه انگار مرا می فهمد !
چه عبث در پی یارم چه عبث در پی یار
و عبث معتقدم یار مرا می فهمد

نه ببین ! آینه از درد ترک خورد... ببین!
آن من مثل من انگار مرا می فهمد!
یار من آینه سان مثل خودم می ماند
اوست آری خود شهیار مرا می فهمد
او همانست همان گمشده در من آری
او همانست که بسیار مرا می فهمد



به به چه پستای گشن گشنی باشی
و مچکریم که نشد دانلود کنیم باله هامونو ما همین پایین مایینا منتظرتون می مونیم
تازشم شما چرا به خیال روی تو سر نمی زنید شاید کسی منتظرتون باشه خب


خیلی حس خوبی دارم از این پستتون اولش برای خودتون باشه

وای مرسی

مرسی ... مرسی . می دونی وقتی خیلی احساسات داری چطوری باید ابرازش کنی ؟؟؟!!! هان ؟

دوستی هم درست مثل عشق یکی از قشنگترین هدیه های خداست.
و توی دوستی های ناب آدم یهو عاشق هم می شه .
و فکر می کنم برای این اتفاق باید از خدا ممنون باشه . چون دوست داشتن و عاشق بودن هنریست که هر کسی بلد نیست و به قول شاملو درسته که عشق بدست آوردنیه اما مهمتر از اون یادگرفتنیه . عشق رو باید آموخت.
....
نمی دونم جی بگم . راستش شماها همیشه من رو غافلگیر می کنین. هر کدومتون به یک شکل ... و تو که بی انتهاست مهربونی هات.
متاسفم که نتونستی آهنگها رو گوش کنی. من مدتیه با 4shared مشکل دارم . از وقتی ورژنش رفته بالا دیگه هر اهنگی رو دانلود نمیکنه. اما همین الان هر سه قطعه رو برات ای میل می کنم. امیدوارم با توجه به اینکه حجمشون یه کمی بالاست بتونی بدون دردسر دانلود کنی.
مرسی برای این شعر قشنگت ... مرسی برای خیال روی تو ... میبوسمت پرنیان عزیزم

خستــه‌ام
از زمیــن و از زمــان!

مــرا،
۷ ِ کــوچکــی بکــش،
در آسمــان . . .
...
چقدر قشنگ بود .

فرید یکشنبه 4 تیر 1391 ساعت 17:45 http://fsemsarha.blogfa.com

شازده کوچولو بیدار شد...
نه از نور و نه از باران...
نه از نوازش مهربان یاران...
نه از نوا و نه از ندا... نه از سکوت خموشانه گویا...
شازده کوچولو، بیدار شد از درون... از نگاه معصومانه خود بر خویشتن خویش... بی نیاز به واژه و هر گونه دست اویز قراردادی برای دوست داشتن....
شازده کوچولو، بیدار شد....

دیدن خود هم کار هر کسی نیست. اینکه جلوی آینه بایستی و بتونی در آینه روحت رو هم نظاره کنی . کار سختیه ولی وقتی شد ، یک دنیا حس خوب به همراه داره . به شرط اینکه روحمون رو خط خطی نکرده باشیم که از دیدنش به وحشت بیافتیم . خودم رو می گم فرید عزیز ...
امیدوارم اگر روحم رو نظاره کردم از خودم هیچوقت خجالت نکشم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد