حافظ

یکشنبه 20 مهر 1393 ساعت 16:57

سلام
روز بزرگداشت حافظ بر شما هم مبارک . ایکاش یه روز هم واسه ایرج میرزا کنار میذاشتن لااقل . از روزهای سال کم میشد؟؟؟
یه سوال ؟؟؟ این خانومه که بر درختی تکیه کرده... خووووب... نسبتش با روز حافظ چیه اونوقت؟؟؟ هااااا؟؟؟

خودمون یک روز را می داریم به نام ایرج میرزا، اشکالی داره؟

و اما جواب سوال : راستیا .... چه ربطی داشت؟

عوضش می کنم

ه. الف.

یکشنبه 20 مهر 1393 ساعت 17:32

دیشب به سیل اشک ره خواب می‌زدم

نقشی به یاد خط تو بر آب می‌زدم

روی نگار در نظرم جلوه می نمود
وز دور بوسه بر رخ مهتاب می زدم

چه انتخاب قشنگی .... مرسی

ایرج میرزا

یکشنبه 20 مهر 1393 ساعت 19:31

هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین دارد
سعادت همدم او گشت و دولت همنشین دارد

حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد.

مرسی . مرور ابیات حافظ حالم رو خیلی خوب می کنه .

شادی

سه‌شنبه 22 مهر 1393 ساعت 09:53 http://shadi1919.blogfa.com

سلام
ما که تا اومدیم بپرسیم این عکس کی بود و چی بود که عکسو حذف کردید!

سلام

گفتند بی ربطه

شوخی کردم . خودم احساس کردم بی ربطه .

لیلا

سه‌شنبه 22 مهر 1393 ساعت 11:01

سلام بانوی مهربان
و چه دل انگیز است آن زمانی که پرنده خیالم در آسمان تو پر میگشاید....
"ﻫـــﺮ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑــﯿﺪﺍﺭ ﻣﯿﺸﻮﻡ
ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ ﻫـــــــﻨﻮﺯ ﺍﻣـﺮﻭﺯ ﺍﺳﺖ
ﻭ ﻓـﺮﺩﺍ ﻧﯿﺎﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﻓـﺮﺩﺍ ﻭﺍﮊﻩ ﺍﯼ ﺑﯿﺶ ﻧﯿﺴﺖ
ﻫﺮ ﭼﻪ ﮐﻪ ﻫﺴﺖ ﺍﻣـــﺮﻭﺯ ﺍﺳﺖ
پس:
ﺍﻣــﺮﻭﺯﺗﺎﻥ ﻗﺸــﻨﮓ
ﺍﻣﺮﻭﺯﺗﺎﻥ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ
ﺍﻣﺮﻭﺯﺗﺎﻥ ﺷﺎﺩ
ﺍﻣﺮﻭﺯﺗﺎﻥ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻩ ﺧــــــــﺪﺍ … "

سلام لیلا جان

امروز تو هم قشنگ ، با این برگهای زیبای هفت رنگ و این پاییز کمی بارانی دلچسب که تماشایش تمام دوست داشتن های آدم را در رگها جاری می کند.

عاشق مهر ماهم. حیف که زود سرد شد ...

لیلا

سه‌شنبه 22 مهر 1393 ساعت 11:29

سپاس از بنده نوازیتون ، تمام خوبیها از آنتان باد..
حضور در وبلاگ شما وخوندن دلنوشته های زیباتون برام لذت بخشه...
امیدوارم زندگی تان سراسر با شور عشق و دوستی ومحبت همگام باشد
وسرمای هوا هیچ اثری در گرمی وجودتان نداشته باشد
موید باشید و خرسند

مرسی برای این حرفها و دعاهای قشنگ

خیلی لطف داری دوست عزیزم .

شادی

سه‌شنبه 22 مهر 1393 ساعت 11:50 http://shadi1919.blogfa.com

امان از دست جناب ایرج میرزا خان

نـــــــــــــــه ! اصلا" تقصیر ایرج میرزا نبود.

خودم خواستم بردارم

ایرج میرزا

سه‌شنبه 22 مهر 1393 ساعت 18:56

با سلام

من عاشق این غزلم . مخصوصا تصنیف مرحوم مشکاتیان و صدای استاد شجریان.
صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
زان پیشتر که عالم فانی شود خراب
ما را زجام باده گلگون خراب کن

بازم خودم ... بعضیها دیر میان ، شعر هم که نمینویسن ، تازه انتظار دارن دختر تکیه کرده به درخت هم ببینن .
به قول حافظ ... چی؟؟؟ اگه گفتی جایزه داری

روزی که چرخ از گل ما کوزه ها کند
زنهار کاسه سر ما پر شراب کن

سلام

می گما ما که کلا از جایزه گرفتن خیلی شانس نداریم خودت بگو حافط چی می گه اینجور وقتها.

البته شوخی کردم ماکلا رو شانسیم همیشه اما شما بگو.
هر بیتی از حافظ دنیایی از معنویت و زیبایی ست. من هم این غزل را دوست دارم وخیلی از صبح ها که بیدار می شم ناخودآگاه بیت اول را زمزمه می کنم.

شادی

چهارشنبه 23 مهر 1393 ساعت 08:21 http://shadi1919.blogfa.com

تقدیم به بعضیها
گفتم به یاد می دهم باده نام و ننگ
گفتا قبول کن سخن و هرچه بادا باد
یادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ
در معرضی که تخت سلیمان رود به باد
حافظ گرت زپند حکیمان ملالت است
کوته کنیم قصه که عمرت دراز باد

بفرما!

قابل توجه بعضی ها

غزل به این زیبائی تقدیم به شماست ایرج میرزا خان

اگر چه بنده هم کلی مستفیض شدم.

ایرج میرزا

چهارشنبه 23 مهر 1393 ساعت 16:31

بادش سلام از من و باد عزتش زیاد

آن دوست کو بمن اینگونه تحفه داد

یا رب ز خاطرش ببر اندوه این جهان

عمرش دراز و دلش کن همیشه شاد

این شعری که نوشتی از خودته؟ شادی جان ایرج میرزا برای شما سرودند

آفتاب

چهارشنبه 23 مهر 1393 ساعت 16:46

چرا طوسی شده

سلام
دستم اشتباهی خورد به لینک تغییر قالب وبلاگ
رنگ خاکستری را دوست ندارم ، رنگ شادی نیست، اما فراموش کردم کد حاشیه ها چی بود تا از خاکستری درش بیارم

ترانه بهاری

پنج‌شنبه 24 مهر 1393 ساعت 20:33 http://taraneh-bahar.mihanblog.com/

سلام نازنین
خوب هستید ؟
بر شما هم مبارک

سلام دوست عزیزم

ممنونم . امیدوارم تو هم خوب باشی و همه چیز همانطور که دلت می خواد.

باران

شنبه 26 مهر 1393 ساعت 11:28

ما هم تفالی زدیم به رسم دوستی قدیم و مهربانی مزید!
خیر آمد:

به جان خواجه و حق قدیم و عهد درست
که مونس دم صبحم دعای دولت توست

سرشک من که ز طوفان نوح دست برد
ز لوح سینه نیارست نقش مهر تو شست

بکن معامله‌ای وین دل شکسته بخر
که با شکستگی ارزد به صد هزار درست

زبان مور به آصف دراز گشت و رواست
که خواجه خاتم جم یاوه کرد و بازنجست

دلا طمع مبر از لطف بی‌نهایت دوست
چو لاف عشق زدی سر بباز چابک و چست

به صدق کوش که خورشید زاید از نفست
که از دروغ سیه روی گشت صبح نخست

شدم ز دست تو شیدای کوه و دشت و هنوز
نمی‌کنی به ترحم نطاق سلسله سست

مرنج حافظ و از دلبران حفاظ مجوی
گناه باغ چه باشد چو این گیاه نرست ..

:)

اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست

حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم

سلام

خیلی کم پیدائینا! گفته باشم

شادی

شنبه 26 مهر 1393 ساعت 14:07

سلام
چرا من نمی تونم براتون کامنت بذارم؟؟؟؟؟

سلام شادی جان

من عین پیام شما رو کپی کردم و عمومی اش کردم . می خواستم امتحان کنم که آیا مشکلی هست یا نه. من خودمم هم چند بار مجبور شدم کد امنیتی را بزنم و یک بار هم رفرش کردم تا بالاخره شد. متاسفانه بلاگ اسکای گاهی این مشکلات رو داره . اگر باز هم پیش آمد بگید تا قالب را تغییر بدم شاید مربوط به قالب وبلاگ باشه.

افتاب

دوشنبه 28 مهر 1393 ساعت 15:12

هان مشو نومید
چون واقف نه ای از سر غیب
باشد اندر پرده
بازی های پنهان ، غم مخور
حافظ

کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور ...

خلیل

دوشنبه 28 مهر 1393 ساعت 19:22 http://tarikhroze3.blogsky.com

،سلام،

آهنگ قشنگی است اما نمی دانم رابطه اش با روز حافظ چیست.

سلام
فکر میکنم شما یک پست عقب هستین . بعد از پست حافظ این آهنگ گذاشته شد.

ahmad

دوشنبه 15 دی 1393 ساعت 22:10 http://arshhost.ir

سلام عالی بود

ممنون

میثم ش

جمعه 22 اردیبهشت 1396 ساعت 12:44

سلام
یه ساعتی بود که داشتم یه آهنگی رو گوش میدادم.... آهنگ از مهسا وحدت بود..... شاید بیش از ده بار هی تکرار میشد..... هوس خواندن یکی از مطالب شمارو کردم اومدم از لیست نوشته های اخیرتون تو صفحه اول گفتم یکی رو انتخاب کنم...... حافظ رو دیدم و انتخاب کردم..... این پست شما اومد..... چه جالب!!...... مهسا وحدت هم یه ساعته داره برام همین شعرو میخونه

گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد

من که به نیت خیر می گیرم . به نظر من این غزل حافظ یک غزل آسمانیه . انگار یک نقطه اتصال هست بین زمین و ملکوت .

دعای خیر دارم براتون .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)

نام

ایمیل

آدرس وبسایت