من خودم عاشق این شاه بیتها هستم: گریزانم از این مردم که بامن به ظاهر همدم ویکرنگ هستند ولی در باطن از فرط حقارت به دامانم دوصدپیرایه بستند. من از نهایت شب حرف میزنم من از نهایت تاریکی واز نهایت شب حرف میزنم اگر به خانه من امدی برای من ای مهربان چراغ بیاور ویک دریچه که از ان بهازدحام کوچه خوشبخت بنگرم
شعری که روی سنگ مزارش نوشته شده و هزاران هزار بار تا به حال مرورش کردم .
پیش ازین شاید زنی بوده باشم، زنی شبیه تو که خواسته مرد باشد، مردی که عاشق توست...
2 پرندهای میان واژهها نمرده است، پرندهای که بال میزند هنوز خیالِ شعرهای خستهی مرا… خیال میکنم پرندهای هنوز، میان واژههام زنده است..
حداقل دنیایش مشخص بودبا این رنگ ها ما چی؟
شاید برای همین هاست که وقتی مسعود بهنود از ابراهیم گلستان در مورد فروغ می پرسه ، گلستان اونقدر غم انگیز یکدفعه اشک می ریزه ... بعد از گذشت تقریبا" نیم قرن رفتن فروغ از این دنیا. بعضی ها می آیند که برای همیشه بمانند در دلها ...
البته با شما قهرم .... خداییش چند بار رفتید سر مزار فروغ ؟؟؟ یه بار هم به ایرج سر زدید؟؟؟ واقعا که
محاله برم و به شاعرهای دیگه از دور دست تکون ندم
شوخی کردم راستش همیشه به همه سر نمی زنم ولی خیلی وقتها هم سر می زنم حتی به داریوش رفیعی و اونایی که سنگ مزارشون دورتره ، فعلا که درش رو بستند و به سختی می شه رفت داخل، قبلا یه پیرزن بد اخلاق سرایدار اونجا بود با به کم زبون ریختن و یه کمکی کردن بالاخره در رو باز می کرد که اون هم از دنیا رفت
چرا توقف کنم،چرا؟
پرنده ها به ستوی جانب آبی رفته اند.
افق عمودی است.
افق عمودی است و حرکت : فواره وار.
نهایت تمامی نیروها پیوستن است ، پیوستن
به اصل روشن خورشید
و ریختن به شعور نور
طبیعی است
که آسیاب های بادی میپوسند
چرا توقف کنم؟
ای جانم
همیشه فروغ رو دوست داشتم
فروغ صدای دل تمام زنان ایرانی است
فروغ چه زود بی فروغ شد برای این سرزمین
کاش مانده بود تا بیشتر از نگفته هایش می گفت
و من از جهان بی تفاوتی فکر ها و حرفها و صداها می آیم ،
و این جهان به لانه ی ماران مانند است ...
راست می گفتی فروغ این جهان به لانه ی ماران مانند است...
همانطور که تو را می بوسند در ذهن خود طناب دار تو را می بافند...
من مدتیه دوست دارم فریب بخورم ، فریب همین بوسه ها را ، دوست دارم خودم را بزنم به نفهمی ! اینجوری راحت تر می شه ادامه داد
بذار فکر کنند طرف ابله ه !
فروغ جاودانه شد ...
من خودم عاشق این شاه بیتها هستم:
گریزانم از این مردم که بامن
به ظاهر همدم ویکرنگ هستند
ولی در باطن از فرط حقارت
به دامانم دوصدپیرایه بستند.
من از نهایت شب حرف میزنم
من از نهایت تاریکی واز نهایت شب حرف میزنم
اگر به خانه من امدی برای من ای مهربان چراغ بیاور
ویک دریچه که از ان بهازدحام کوچه خوشبخت بنگرم
شعری که روی سنگ مزارش نوشته شده و هزاران هزار بار تا به حال مرورش کردم .
برای فروغ عزیزم
پیش ازین شاید
زنی بوده باشم،
زنی شبیه تو
که خواسته مرد باشد،
مردی که
عاشق توست...
2
پرندهای میان واژهها نمرده است،
پرندهای که بال میزند هنوز
خیالِ شعرهای خستهی مرا…
خیال میکنم
پرندهای
هنوز،
میان واژههام زنده است..
حداقل دنیایش مشخص بودبا این رنگ ها ما چی؟
شاید برای همین هاست که وقتی مسعود بهنود از ابراهیم گلستان در مورد فروغ می پرسه ، گلستان اونقدر غم انگیز یکدفعه اشک می ریزه ...
بعد از گذشت تقریبا" نیم قرن رفتن فروغ از این دنیا. بعضی ها می آیند که برای همیشه بمانند در دلها ...
او مثل یک آسیاب بادی نپوسید ، زیرا که ....
سلام،
" پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردنی است "
به ایوان می روم و انگشتانم را
بر پوست کشیده شب می کشم
چراغهای رابطه تاریکند
سلام
سلام بانو
خوبی؟
خوش میگذره؟
میشه گفت اکثر شعرهاشو دوست دارم ، تقریبا .
سلام

ممنونم . خوبه خدا رو شکر
من عاشق بعضی شعرهاشم
من هم فروغ را دوست دارم ... نه بخاطر اشعارش ... فقط بخاطر اینکه مزارش با مزار ایرج میرزا فقط چند قدم فاصله داره
واقعا" که !!!



خدا قسمت کنه برای ایرج میرزا یک فروغ !!

سلام پرنیان جون
سلام
والا چی بگم !!!
البته با شما قهرم .... خداییش چند بار رفتید سر مزار فروغ ؟؟؟ یه بار هم به ایرج سر زدید؟؟؟ واقعا که
محاله برم و به شاعرهای دیگه از دور دست تکون ندم
شوخی کردم راستش همیشه به همه سر نمی زنم ولی خیلی وقتها هم سر می زنم حتی به داریوش رفیعی و اونایی که سنگ مزارشون دورتره ، فعلا که درش رو بستند و به سختی می شه رفت داخل، قبلا یه پیرزن بد اخلاق سرایدار اونجا بود با به کم زبون ریختن و یه کمکی کردن بالاخره در رو باز می کرد که اون هم از دنیا رفت
سلام آفتاب بانو
خدا قسمت کرده بود ... که اونم پرنیان میگه از دنیا رفته ظاهرا ...
فروغ های زمان زیاد سراغ دارم
ماشالله به این حاضر جوابی
حالا ببینا دو روز نبودیما کلی جرم اینجا واقع شده!!!
تازشم سلاملیکم
معلوم هست کجایین شما؟!!!
مردم فقط از پلیس می ترسند


سلام بر شما
ما همیشه جامون مشخصه
آخی...
حیف شد..
چه سعادتی رو از دست دادین جناب ایرج میرزا!
متاسفم!
عمیقا
نه باباااااا !
باور نکن
بعضی ها می خوان دم به تله ندن ، اینا همش بهانه ست
جای خالی را پر کنید
کـ... فت
ش



کشف
پرنیان مرررررررررررررررررررسی.. عالی!
کشف!
منم حاضرم جای خالی رو پر کنم
پرکن
پر کن
اونوخت حرف آخر چی میشه؟؟؟ اصلنم عالی نبود .
حالا بذار ببینیم رفقا چه نظری دارن
یه راهنمایی.... تو جیب جا میشه ... آهنی هم نیست
برنجیه !

تو جیب جا میشه ولی یه وقت نذاری تو جیبت
و شاید تصور من از شما

زنی شبیه همین عکسه
منتها بشاش تر
اما عمق افکارش از ته نگاهش باید مسلما پیدا باشه شبیه فروغ
مرسی ...
مرسی که تصور با ارزشی و خوبی ازم داری .
من فروغ را همیشه دوست دارم ...