آدمها را به اندازه ی لیاقتشان دوست بدار و به اندازه ی ظرفیتشان مهر بورز . بیشتر از حد که مهر ورزیدی خیال بد میکنند ُ تو را نشناخته و نفهمیده رها می کنند.
ژوزه ساراماکو
متاسفانه در دنیایی زندگی می کنیم که اکثر اوقات تا بیاییم واقعیت وجودی همدیگر را کشف کنیم مرده ایم و زمان و ما و زیباترین عشق ها به هدر رفته اند...
(توضیح : قابل توجه دوستانی که برایم نوشته اند قسمت نظرات بسته است ُ چک کردم قسمت نظرات باز است )
زندگی را که نگاه می کنی چیزی شبیه رافتینگ است . نشسته ای در قایقی و با آرامشی بی انتها مسحور طبیعت زیبا و سکوت آرامش بخش و گه گاه نیز نغمه ی پرندگان از لابه لای درختان سر به فلک کشیده ی کنار رودخانه ... و در آن لحظات شگفت انگیز خود را در ثقل زمین می یابی .
آرام آرام صدای ملایم آب تبدیل می شود به غرش و خروشانی که تو را به هیجان می آورد. اگر فراموش کنی خود را محکم در قایق نگه داری ُ اگر در مقابل تکان های شدید قایق محکم نباشی ُ با جریان رود فرو خواهی رفت و احتمال غرق شدنت زیاد است ... آب سرد رودخانه و امواج خروشان و تخته سنگ هایی که هر لحظه ممکن است پیکرت را تکه تکه کند و دور شدنت از قایقی که مامن و پناهت بود تو را به ویرانی خواهد کشاند. اما اگر خودت را محکم نگه داری تمام آن امواج خروشان و آب سرد رودخانه که بر سر و رویت می ریزد هیجانی شگفت انگیز خواهد بود.
زندگی از ما یک انسان قوی می خواهد . باید محکم بود ُ باید سعی کرد همواره خود را در ثقل زمین احساس کرد ُ باید به جوش و خروش وحشیانه ی رودخانه ای که زندگیست هیجان انگیز نگریست اما محکم ... بسیار محکم . باید با دستهایی قوی قایق خود را محکم نگاه داشت وگرنه غرق شدن و ویرانی و قطعه قطعه شدنت حتمی ست.
برای آدمهایی با قلب های حساس کار بسیار بسیار دشواریست . چون هر حس ارزشمندی تنیده می شود در تار و پودشان ُ چون همه چیز را زلال می بینند ُ باور خشونت زندگی و امواج وحشیانه اش از تصورات آنان دور است. چون همه چیز را به همان تقدس و پاکی که احساس می کنند باور دارند. این آدمها باید هزاران بار قوی تر باشند ُ آنها به خیانت به جفا به دروغگویی باور ندارند. آنها به هیچ چیز بدی باور ندارند. آنها به عشق باور دارند . آنها به حضور روح مقدس الهی در در ذره ذره ی هستی باور دارند. آنها باور ندارند که هر دوست داشتنی دوست داشتن نیست ُ هر عشقی ُ عشق نیست . آنها اگر جفا ببینند به طرز وحشتناکی فرو می ریزند و نمی دانند تکلیفشان با باورهایشان چیست ! آنها باید قایق خود را محکم تر از هر کس دیگری چنگ بزنند تا در اوج زیستن نمیرند.