فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

آرزوهای بزرگ کودکان

 

دوستی کتابی بهم داد با عنوان آرزوهای بزرگ کودکان و با خط بچه هائی نوشته شده بود که آرزوهاشون رو نوشته بودند . این کتاب کوچک برایم جالب بود چند جمله از آرزوهای بزرگ بچه های کوچولو رو اینجا نوشتم . آرزوهای بچه ها هم به زبان انگلیسی ترجمه شده هم به زبان فرانسه . 


- بهترین آرزوی من اینه که وقتی خواهرم به دنیا اومد اسمش رو بذاریم سفید برفی تا جادو گر  بدجنس به او سیب سمی بدهد.  

- من خدا رو شکر می کنم که بابا و مامان و خانوم معلم را آفرید . آرزو می کنم که مامان و بابا و خانوممون تا آخر عمرشون زنده باشن .  

- من دوست دارم دیگه زنگ تفریح گریه نکنم ولی دیروز زنگ تفریح دوم گریه کردم . 

 

- من آرزو دارم که خدا همه ی مردگان را به راه راست هدایت کندوهمه زندگان همیشه زنده بماند.  

- من دوست دارم وقتی بزرگ شدم ریشام و سیبیلام تلایی بشه .  

- من یه آلمه آرزودارم که یکیش از همه مهمتره اینی که فردا مامانم  ببرم برام کفش بخره.  

 

ای کاش گاهی یادمون می رفت که بزرگ شدیم! مثل وقتهائی که زندگی به طرز احمقانه ای خیلی جدی می شه و دلمون برای حرفهای ساده و مسخره زندگی تنگ می شه !  اما من وقتی دلم بخواد روی جدول خیابون راه برم دیگه فکر نمی کنم بزرگ شدم ... این کار رو می کنم !  اگر چه این کارها کمی جسارت هم می خواد!   الان اگه بهم بگن آرزوت چیه ، هول می شم انگار که قراره همین الان برآورده بشه ، نمی دونم کدومش در اولویته ... اما مطمئنم که هیچوقت آرزو نمی کنم به کودکی برگردم ... با وجود تمام معصومیتها و پاکی هاش . چون دیگه حوصله ی طی کردن این راه دشوار تا این زمان رو ندارم ... اما عاشق بچه ها هستم و عاشق دل های بزرگ و  دنیای پاک و کوچولو و قشنگشون . 

 

این روزها اینقدر درگیر زندگی آدم بزرگا شدم که تصمیم داشتم یه مدتی ننویسم که مبادا خستگی هام رو به اینجا منتقل نکنم. اما می دونم دلم برای تک تک دوستام اونقدر تنگ می شه که نخواسته باشین هم بر میگردم ...  

اینجا من با شما یه دنیای قشنگی دارم ... یه چیزی شبیه دنیای پاک و خوب بچه ها !

نظرات 59 + ارسال نظر
نوید شنبه 9 مهر 1390 ساعت 09:58 http://navidsharifzadeh.persianblog.ir/

درود پرنیان عزیز....
خواندم و چقدر عزیز و دوست داشتنی بود.سپاس از سلیقه ی خوبتون.
من هم با داستانکی بروزم.
وقت کردین تشریف بیارین.

سلام نوید عزیز
ممنونم از لطف شما . حتما می یام برای خوندنش

قندک شنبه 9 مهر 1390 ساعت 10:27

سلام و درود فراوان بر پرنیان عزیز.آغاز هفته خوبی داشته باشید.

سلام جناب قندک عزیز
متقابلا من هم هفته ی خوبی آرزو دارم برای شما.
لطف کردین .

نازنین شنبه 9 مهر 1390 ساعت 11:29

سلام عزیزم دلم برات تنگ شده بود اومدم یکسری بزنم.
امیدوارم خوب باشی و هفته ی خوبی داشته باشی.

سلام نازنین عزیزم
خیلی لطف کردی . ممنونم برای دعای خوبت . من هم امیدوارم هفته ی خیلی خوبی رو در پیش رو داشته باشی .

مرسی

سلام
من اتفاقاً آرزو دارم که دوباره کوچولو بشم ولی همین الان ها نه اینکه برگردم شصت سال پیش!!!
اون موقع کسی واسه آرزوهای بچه ها تره هم خورد نمی کرد چه برسه کتاب هم چاپ بکنه...

سلام
واقعا" ؟ جالبه ! چه دل و جراتی!!!

VIP شنبه 9 مهر 1390 ساعت 21:53

سلام
خوبی؟
گاهی تا تو آیینه نگاه نکنم متوجه نمیشم بزرگ شدم! باورش واسم سخته که این آدم بزرگه منم! فک کنم زود بزرگ شدم.
خوشحالم که بازم اینجا دیدمت.
موفق باشی

سلام
باور کن دیگه ! بزرگ شدی خوب
من یه وقتهائی اتفاقی که خودم رو توی یه آینه می بینم مثلا توی آسانسوری ... جائی ، یهو می گم e! این خانومه چقدر آشناست! باور کن!
انگار که گاهی وقتها آدم خودش رو هم به کلی از یاد می بره.
ممنونم که اومدی . من هم خوشحال شدم .
شاد باشی همیشه .

نرگس شنبه 9 مهر 1390 ساعت 22:27 http://http://w-infinite.blogsky.com/

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

سلااااااام نرگس جون

یکتا شنبه 9 مهر 1390 ساعت 23:25


سلام پرنیان جونم
شنبه شبتون بخیر و خوشی

اول هفته ی ما از فردا شروع میشه ... امیدوارم هفته ی خوبی رو شروع کرده باشید و ما هم شروع کنیم به یاری خدا



مراقب خودتون باشید خیلیییییییییی

به نگاه خدا می سپارمتون

سلام یکتا جون
خوبی عزیزم؟
امیدوارم هفته ی بسیار بسیار خوبی داشته باشی.
مرررررررسی تو هم مراقب خودت باش خیلی زیاد .

باران یکشنبه 10 مهر 1390 ساعت 10:11

سلام!
با غیبتا و بی معرفتی های ما..

سلام
قربان شما غیبتهاتون کاملا موجه هست این روزها !

۲۶۲ جمعه 15 مهر 1390 ساعت 01:40 http://WWW.MANDNH.BLOGFA.COM

سلام
مطلب جدید گذاشتم بیاید و بخوانید و نظرتون رو بدید
ما هیچ وقت آرزو های کودکیمان را نمی فهمیم و بعد از این که بزرگ شدیم از آن ها می خندیم ولی ای کاش می شد
فقط برای یک بار هم که شده کودک می شودم
و با همان چشمان درشت به تمام دنیا می خندیدم و زندگی می کردم
زندگی

سلام دوست عزیز
بزرگ می شیم و زندگی به طرز وحشتناکی جدی می شه ...

حتما می یام می خونمت و ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد