آنان که نسیم گذشت از کوچه باغ دلشان عبور می کند از قبیله ی بهارند.
وقتی که خشونت زندگی تمام اصولم را تبدیل به یک علامت سوال بزرگ می کند، فتح باغ را چند روزی به حال خودش رها می کنم.
زمانیکه خداوند روح را در جسم انسان دمید، او را در معرض بزرگترین دردها قرار داد و بدینسان رنج های انسانی آغاز شد. من گاهی دلم برای همه می سوزد ... برای کسانی که قلبشان سرشار از مهربانیست می سوزد. و برای کسانی که خشونت زندگی سختشان کرده خیلی خیلی بیشتر ... و برای خودم هم گاهی گریه ام می گیرد. آنقدر زندگی کوتاه است که گاهی هیچوقت هیچ فرصتی برای گفتن بسیاری از حرفها باقی نمی ماند. اگر به پیش بینی نوستراداموس (که من ذره ای به این حرفهای بی اساس اعتقادی ندارم) فقط فکر کنیم، شاید ساکن قبیله ی بهار شویم. هر نفس که برمی آید یک نفس به مرگ نزدیک می شویم ... این را که دیگر باور دارم! و باز آشتی می کنم با جائی که نامش «فتح باغ» است.
ولی شما زندگیتو بکن ، نهایتش اینه که دنیا وامیسته رضا صادقی پیاده می شه !
سلام
حال شما؟
خوبید؟
نوشته جالبی بود
اتفاقا دیروز منم یه مطلب در مورد همین نوشتم
سر بزنین خوشحال میشم
فقط یه چیزی. اونجا که نوشتین "براساس نظریات علمی دانشمندان..." یکم مورد داره. اتفاقا این مسئله اصلا دلیل علمی نداره و بر اساس پایان تقویم مایا ها و یه سری داستان پردازی هاس که مرحله پنجم زمینه . اونکه می گفتن ناسا گفته 3 روز شب میشه و ... شایعه بود و اصلا همچین پیشامدی غیر ممکنه که اتفاق بی افته
بهرحال خدا بخیر کنه
سلام
این یک شوخی نوشته ! در واقع یک جک! برای همین اصلا دلیل علمی نداره . من هم که گفتم اعتقادی به این حرفها ندارم ، وجود این شایعات شاید برای دادن کمی هیجان به زندگی های کسالت بار انسانهاست . من که نفهمیدم ریشه ی این حرفهای بی اساس از کجاست .
می گما نکنه سوشیانت منم چون روز اول دی ظهور می کنم
یه تیکه شهاب سنگ اگر از آسمون بیاد درست می خوره تو سر بنده. حالا درست باید روز تولد من ، آخرین رو جهان باشه اونوقت من نباید عصبانی باشم
یه چیزی بگو دیگه
احتمالا" خودتی !
تمام اینا برای اینه که شب تولدت sensational و dramatic بشه
باور کن
خدا رو شکر بالاخره تونستم نفر اول کامنت ها بشم
باید این پیروزی بزرگ رو جشن بگیرم
شایدم این یکی از نشانه های به پایان رسیدن دنیا باشه
خانم ویس هم که این وسط به فکر تولد خودشونه
کاش زنده بمونیم تبریک بگیم
سلام
واقعا" ؟ نفر اول بودن این قدر خوبه ؟
ببین! اگه قرار بشه دنیا به پایان برسه و دوباره همه کلهم اجمعین بریم یه جا جمع بشیم ، من یکی نیستم!
من دیگه حوصله ی این رو ندارم که بریم یه دنیای دیگه و بعضی ها باعث بشن تمام اون دنیا باهامون قهر کنند و ما دوباره بریم تو تحریم و دوباره برادران گشت ارشاد هی چشم چرانی کنند و دوباره گرونی بشه و ارز سربه فلک بکشه و ریال هی حقیرتر از قبل ، دوباره ... دوباره ... دوباره مدرسه ها در اثر بی کفایتی بعضی ها آتیش بگیرن و بچه های معصوم بسوزند و توی جاده های راهیان نور تصادف کنند و هواپیماها یکی یکی هی سقوط کنند و زلزله بیاد و چند ماه هیچ کس هیچ سقفی نداشته باشه و ...... دوباره و ... دوباره !
بله ...
سلام. اگر عمر زمین و آسمانها هم تمام بشود زندگی پابرجاست. چراکه زندگی وابسته خدای حی متعال است نه وابسته به این خاک. این را باور دارم مثل شما...
دوست ارجمند ، بار دیگر شروع به نوشتن کرده ام . ولی مثل قبل ها نیست . سعی می کنم در هر ماه یکی دو مطلب داشته باشم.
سلام
خوشحال شدم دوباره شروع به نوشتن کردید. همیشه از مطالب پربارتان استفاده می برم .
با این واژه های خسته که نمی شود ترانه پرشور زندگی را سرود. باچشمهایی که سروها و قوها را ندیده اند که نمی توان اشک شوق ریخت !
من جهان را روی نفس یک پرستو نقاشی می کنم
سلام مهربان عزیز
واقعا" ! واژه های خسته نای کشیدن خود را هم ندارند چه رسد به ترانه ای پرشور .
باید عاشق باشی تا قادر باشی خیلی چیزهای زیبا را ببینی ...
سلام مهربانتر ...
این غزل رو خیلی دوسش دارم دیدم بی ربط به این پست هم نیست
خواستم با هم بخونیمش
حدّ پروازم نگاه توست بالم را نگیر
سهمام از شادی تویی با اخم حالم را نگیر
راه سخت و سبز بودن با تو را آسان نکن
جادههای پیچ در پیچ شمالم را نگیر
کیستی؟ پاسخ نمیخواهم بگویی هیچوقت
لذّت درگیری حل سؤالم را نگیر
من نشانی دارم از داغ تو روی سینهام
خواستی دورم کن از پیشت، مدالم را نگیر
خاطرت آسوده با ببر نگاهم گفتهام
با همین بازیچهها سر کن، غزالم را نگیر
زندگی تنها به من قدر تو فرصت داده است
بیش از اینها خوب باش از من مجالم را نگیر
خسته از یکرنگیام میخواهم از حالا به بعد
تا ابد پاییز باشم، اعتدالم را نگیر
زندگی تنها به من قدر تو فرصت داده است ...
اصلا شما بگو یه روز وقتی اونجوری که دلت می خواد با عشق زندگی نکنی حتی اگر برات صد سال هم مقدر کنن باز یه جای زندگیت می لنگه
اینا رو با خودم بودما
دلم نمی خواد فرصت دوستت دارم گفتن هام و از دست بدم
دلم می خواد لبریز باشم ازش
وقتی که زندگی من دیگر
چیزی نبود،هیچ چیز به جز تیک تیک ساعت دیواری
دریافتم باید باید باید
دیوانه وار دوست بدارم
فروغ
...
هر بار که زندگی سخت گرفت ، من بیشتر دوست داشتم .
خوشم می یاد مثل خودمی
خط آخرت خیلی خنده بود :)))))
خودش می گه وایسا دنیا من می خوام پیاده شم
خشم گاهی چنان به انسان حمله می کنه که باور نمی کنی اون انسان خشمگین تو بودی ... من دو روز پیش شدیدا خشمگین شدم و پشیمون نیشتم چون بازتاب همه ی فشاری بود که تحمل کرده بودم ... و باز همین خشم سبب شده خط دومم را رها کنم چون دوست ندارم اخساسات بدم و به نوشتن بکشم ..
این جا رو ببین پرنیان جون
http://www.nasa.gov/topics/earth/features/2012-alignment.html
http://www.spacescience.ir/ShowPost.aspx?Post=0000219
http://www.nasa.gov/topics/earth/features/2012.html#end
امیدوارم الان خوب باشی . توی خشم فقط باید مراقب زبانمون باشیم . گاهی وقتها گاهی کلمات را به هیچ عنوان نمی شه درستش کرد. و یک رابطه برای همیشه خدشه دار می شه .
هر وقت عصبانی شدی یک لیوان بزن بشکن .
منتها نه توی خونه که مجبوربشی هزار ساعت بعدش جاروبرقی بکشی . برو توی یه جائی بشکن که زحمت جمع کردن هم نداشته باشه
شوخی کردم .
می فهمم ، گاهی وقتها به انفجار می رسیم . اینجور مواقع من سعی میکنم فقط تنها باشم. می رم یه جائی خودم رو گم و گور می کنم.
من هم وقتی غمگینم نمی یام سراغ فتح باغ ، یا اینکه هیچ مطلبی نمی نویسم . هیچوقت دلم نمی خواد احساسات منفی خودم رو به کسانی منتقل کنم که برام خیلی عزیز و محترمند.
در مورد سایت هائی که لینکش رو گذاشتی ازت ممنونم . امیدوارم دوستانم این کامنت تو رو بخونند و برن سری بزنن به این لینک ها.
من هیچوقت نمی تونم به این سخنان بی پایه و اساس اعتقادی داشته باشم . ژاپنی ها با اون سطح دانش و تکنولوژی وسیعشون نتونستند یک سونامی رو پیش بینی کنند . حالا یک قبیله ی دور از تمدن مربوط به هزاران سال قبل چطور می تونه یک چنین چیز علمی رو پیش بینی کنه؟
اینها به نظر من یه جور بازیه .
خوب باش . خوب ؟ و بنویس دوباره اون دلنوشته های ناب و قشنگت رو
پرنیان عزیز
یه حس غریبی من و از همه چیزهایی که دوست داشتم دور کرده الان هم دیدم به روز شدی اومدم چون حس کردم دلم برات تنگ شده ولی نوشتن کمی سخته برام چون احساساتم هم مثل همون خشم فوران می کنه منتظرم کمی آروم بشم و ازین فشار بیرون بیام
ممنونم عزیزم
می فهمم کاملا احساست رو . من هم امروز صبح قطره های باران که ریخت روی صورتم دوباره زنده ام کرد ، دوباره پر از تازگی شدم ،
و فکر کردم می تونم راه برم ، می تونم بخندم ، می تونم دوست داشته باشم می تونم فراموش کنم ، می تونم توی رویاهام اون چیزهائی رو که دوست دارم بسازم و ...........خیلی خیلی چیزهای دیگه . اینها همه خودش نعمته
خیلی وقتها باران برای من معجزه گره . نوید زندگیه . من همیشه به دنبال بهانه های ساده ی خوشبختی ام ...
امیدوارم زود زود زود خوب بشی
دعا می کنم برای آرامشت
سلام خانمی این نوسترداموس خیلی نامرده حالانمیشدپیشگویشوبذارواسه بعد 7 دی که تولده منهمیبینی ادم که شانس نداشته باشه به شبه تولدشم نمیرسه عجب دنیایی دست ازسره روزه تولدتم برنمیدارن نامرداااااااااااااااااااااااااااااهمیشه شادوبرقرارباشی عزیزم
سلام مونا جون
به به ... تولدت پیشاپیش مبارک باشه .
خدا کنه من فراموشکار یادم بمونه 7 دی رو
مطمئن باش که سالهای سال تولدهای خوب خوب خواهی داشت و امیدوارم البته کادوهای خوب خوب هم بگیری
من یکی که عاشق کادو هستم . هرچی می خواد باشه
دو سال است که می دانم بی قراری چیست
درد چیست
مهربانی چیست
دو سال است که می دانم آواز چیست
راز چیست ....
چشمهای تو شناسنامه مرا عوض کردند
من دو ساله شده ام ....
در دوسالگی با درد عشق در دل مردن بهتر از صد سال زندگی با رنج بی عشقی ست ...
هراسی نیست
اگر همین فردا پایان زندگی من باشد ... آنچه را باید تجربه کرده ام ...
صد و دوسالگیت مبارک ...
سلام
خوبید؟
یعنی می فرمایید قراره اون دنیا هم بریم ایران؟؟ خوب همینجا میمونیم. من که حوصله اسباب کشی ندارم
آپ کردم خوشحال می شم تشریف بیارید
سلام
مرسی . امیدوارم تو هم خوب باشی
خوبیش اینه که تنها سفریه که اسباب کشی نداره
این رو من خیلی دوست دارم . چون همیشه سفر که می رم ماتم وسیله جمع کردن رو دارم !
می دونی که ؟؟ خانم ها !!! برای یک هفته سفر نیاز به حداقل یک چمدون پنجاه کیلوئی دارند!
اونجا دیگه مرز نیست ، محدودیت نیست ، خفقان نیست ، سکوت نیست ، بغض نیست ، تظاهر نیست، دلتنگی نیست ... اونجا پروازه و رهایی ...
اونائی که رفتند برام تعریف کردند
سلام و درود بسی فراوان بر پرنیان بانوی عزیز و مهربان. ای بابا؟ من اینجا پیام گذاشته بودم انگار؟ خدا گواهه آلزایمرم داره پیشرفت می کنه.فک کنم آخرامه دیگه!فاتحه مع الصلوات یواش البته
سلام
کجا رفتین اشتباهی کامنت گذاشتین ؟ شما هم بعله ؟؟؟
حالا کامنت که خوبه . من اس ام اس های اشتباهی واسه ی اینو و اون می فرستم .
مثلا" واسه ی نجار می نویسم قرار یکشنبه اوکیه ! اون هم به خاطر تشابه فامیلی آقای نجار به یکی از اقوام .
باور کنید ... عین واقعیته ! ده ها بار از این اشتباهات کردم .
ممکنه علتش آستیگمات باشه ؟ گاهی اسمها رو یکی بالا و پائین می زنم
علتش عجله کردنه
حالا دیکه کاملا به داشتن آلزایمر از نوع خاص اطمینان کامل پیدا کردم. نوستر آداموس را شما نوشته بودی رفتم نوشتم ویس عزیز گفته. بابا قندک تو دیگه کی هستی. شمام هم که انقدر بزرگوارید به روی خود نیاوردید. ممنونم و عذر می خوام شدید.
خواهش می کنم . فرقی نمی کنه من و ویس نداریم .
به هرحال مرسی که همیشه محبت دارین .
سلام
متاسفانه هیچ اتفاقی نخواهد افتاد
اگه افتاد با من
سلام
من هم کاملا" موافقم .
به قول آلبرت هوبارد ، زندگی رو زیاد جدی نگیر ، چون هرگز از اون زنده بیرون نمی ری .
واای ... خوب شد یادم انداختی . یادم باشه اون شب با زیرشلوار بخوابم
واقعا" که ...
سلام
خوبید؟
منم از اونام که وقتی میرم مسافرت زیاد چیزمیز با خودم می برم
قدیما استرسی داشتم واسه وسایل مسافرت جمع کردن. اما الان دیگه زحمتش افتاده گردن خانم
پنجشنبه عزیز هم مبارک باشه. آخر هفته خوش
سلام
ممنون .
جمع کردن اولیه به سختی چیدن وسایل سر جاهاشون بعد از مسافرت نیست! من وقتی از سفر برمی گردم به سرعت جت ، همه چیز رو می چینم سرجاهاشون تا از هولش زود دربیام
مرسی امیدوارم تعطیلات آخر هفته ، خیلی خوب باشه برات
لطف کردی .
من هم مثل شما ، مثل همه باور ندارم که دنیا ;کمتر از 20 روز دیگه تموم میشه....ولی یه نکته هست که خیلی جالب و خیلی وحشتناکه ....
هیچ کس حاضر نشد کوچکترین تغییری تو رفتارش ایجاد کنه.....
هیچ کس حاضر نشد 1 درصد احتمال بده ......همه هنوز به شکستن دل همدیگه ادامه میدیم و خودمون رو بی تقصیر میدونیم...
همه هنوز یه عالمه حرف تو دلمون مونده....
همه هنوز اونایی که دوستمون دارن رو تو انتظار محبتمون نگه داشتیم......
هنوز تو خیلی از مواقع که میتونستیم به کسی کمک کنیم کوتاهی میکنیم...
هیچ کس یه ذره از غرورش کوتاه نیومد........
و.......
نه تو این یک سال که این بحث داغ بود نه حتی تو این یک ماه و نه حتی تو این چند روز .....
مهم نیست این قضیه واقعی باشه یا شایعه ولی مثل یه امتحان بزرگ عمل کرد که ما آدما همه مون گند زدیم.....
بله هیچ کس فکر نمی کنه .
یک نفر در نهایت سلامت و سرحالی داشت می رفت برای یک عمل جراحی حساس ، یکی دو روز قبل از عملش به من گفت خیلی ناراحتم بابت تمام بداخلاقی هایی که کردم ، بابت داد و بیدادها و عصبانیت هایی که داشتم...
هیچوقت این جمله ها یادم نمی ره ... اون رفت و دیگه برنگشت .
کاش مهربونتر باشیم . کاش ... کاش ...
کاش باور می کردیم چقدر این زندگی کوتاهه و چقدر مرگ غافلگیرکننده ست.
سلام عزیزم ...صبح انگار اینجا یک شکل دیگه بود ؟؟؟؟/
حتما صلاح دونستی ...
من هم دلمان میخواست اینجا بودی تا عصر ها یک پیاد روی حسابی میکردیم ..باران پاییزی همه جا را سبز کرده ..در نزدیکی ما یک منتقطه زیبایی هست که حالت رودخانه را داره اما ابش به اندازه یک نهر ..با بارندگی پر اب شده ..اینقدر زیباست که فکر میکنی بعد از عید شده ....
مراقب خودت باش عزیزم ...
سلام رهاجون
آره یه شکل دیگه بود .
تصور یک رودخونه و اینکه باران همه جا رو سبز کرده باشه توی تهران مثل یک رویاست .
این طرف دنیا با وجود تمام نداشتن هاش نمی دونم چرا باز هم این قدر دوست داشتنیه برای من ...
مرسی رها عزیزم .
گاهی دلم برای خودم تنگ می شود...
سوشیانس و ژوپیتر سفری داشتند به آرماگدون تا مسیح رو از صلیب پایین بیارند و هنوز خبری نیست از حضور و ظهور و ...
اما من برعکس . خیلی دلم می خواد یه جائی خودم رو جا بذارم .
...
می یام میخونمتون
جاش محفوظه
صداقت و اخلاصی که در نوشته هایتان هست روح آدمی را به وجد می آورد ... صداقتان جاودانه باد ...
سلام بانوی آبان عزیز
گاهی وقتها خودم هم از این صداقت می ترسم ... در روزگارانی که هر کسی نیاز به یک نقاب دارد . اما هیچوقت نتوانستم چیزی غیر از این باشم.
ممنونم از این کامنت پر از محبتت دوست عزیزم
پست جدیدت چرا نیست !!؟
سایه جون از سر دلتنگی نوشته بودمش دیشب .
سلام،
" هر نفس که برمی آید یک نفس به مرگ نزدیک می شویم "
و سعدی گفته است :
" هر نفسی که بر می آید، مفرح ذات. "
سلام
سعدی اگه می فهمید جمله اش رو به چه روزی انداختم من رو می کشت احتمالا"
پرنیان جون حالا نمیشه منم با رضا صادقی پیاده شم؟!!!!
دوستت دارم عزیززززم. چه خوبه که هستی و خواندنت همیشه بهم آرامش می ده.
سلام
باید ببینی رضا صادقی وقتی پیاده می شه چه چیزی قراره به استقبالش بیاد؟ قبلش باهاش یه صحبتی داشته باش
مرسی عزیزم . چه خوبه که تو هم هستی ، تو که اینقدر مهربونی ...