فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

سلامی چو بوی خوش آشنایی

  

 اونقدر شبگه های اجتماعی  متعدد شدند که وبلاگها متاسفانه دارند به فراموشی سپرده می شن . یکیش خود من و بی معرفتی من به اینجا. اما حقیقتا"  وبلاگ یه چیز دیگه ست.  یه صمیمیتی بین افراد و ارتباطاتشون هست که خاص خودشه. یه دوستی از یک جنس خوب. مدتهاست ننوشتم . چند بار لینک وبلاگم را جاهای مختلفی دیدم و متوجه شدم عده ای هستند که من نمی شناسم و اصلا" خبر ندارم از بودنشون اما مطالب من را دنبال می کنند . گاهی وقتها هم کم لطفی  دوستان از کپی برداری  نوشته ها بوده و به نام خودشون نوشتند این طرف اون طرف که من به روی خودم نیاوردم و فکر کردم مرسی که دوست داشتین ، همین خودش خیلی برام ارزشمنده ولی خوب اون کپی کردن بدون ذکر منبع برمیگرده به اخلاق ادبی و اخلاق  دنیای مجازی و غیره . مهم نیست  من خیلی ناراحت نمی شم ،  نوشته هام ساده اند و کاملا" برداشتی از احساسات شخصی ام . چه اهمیت دارند این مطالب ساده با کپی شدن دوباره  خونده بشن و حتی چه بهتر که با خوندنشون حال کسی خوب بشه . فقط متعجب می شم .   

با تمام خاک خوردگی اینجا ، باز هم می یام و می بینم برام کامنتی اومده .  کامنت هایی که پر از صمیمیت و دوستی اند. خیلی خوشحال میشم وقتی می خونمشون . و حس دوست داشتن آدمها در من غلیان می کنه و حالم رو خوب می کنه. این روزها را با روزهای چند سال پیش که مقایسه می کنم می بینم در سراشیبی رابطه ها رفتیم . دوستی ها کمرنگ شدند. پروتکل های یک رابطه خوب یا یک دوستی  خیلی تغییر کرده . اگه یه روزی آدمها برای هم مهم بودند ، الان دیگه خیلی راحت هم را یا کنار می ذارن یا یه جورایی له می کنند . حالا در خفا و در پنهان یا  حتی گاهی آشکار .  

یه مطلبی هست به نام آرماگدون ، میتونید در اینترنت در موردش جستجو کنید و مطالعه کنید. همون رستاخیزه . و  طرفدارانش اعتقاددارند که آخر زمان دنیا اونقدر به سمت پستی می ره و جنگ ها در نقطه نقطه ی جهان اتفاق می افته و انسانها همدیگه را تکه پاره می کنند تا کشته می شوند و در آخر افراد نیک و نیکو سرشت  و صبور و پاک باقی می مانند و  پس از آن جهان وارد یک دوره  ی  صلح و آرامش میشه و  تعداد افرادی که قرار است بمانند یک سوم کل جهان است.  من در صحت و سقم این مطلب نظری ندارم ولی یک وقتهایی اونقدر از سردی ها متعجب  می شم که به خودم میگم احتمالا" این آرماگدون حقیقت داره .  بعضی از آدمها یک جوری شدند که به دوستی هاشون تا یک لحظه ی دیگه نمی تونی باور داشته باشی . در لحظه همه  چیز تغییر می کنه . در حقیقت فقط خودشون رو میبینند و فکر می کنند اونچه که فکر می کنند مطلقا" درسته. من گاهی فکر می کنم نگنه منم یه وقتهایی اینجوری بشم و خودم متوجه نیستم . به هر حال خیلی سخته که در یک شرایطی زندگی کنیم که هر روز یک اتفاق از طرف یک فردی که بهش ایمان داشتیم ، ایمانمون رو متزلزل کنه  و در عین حال بتونیم باز هم خوب باشیم.  

و ناگفته نماند که من از طریق همین وبلاگ دوستان خوبی در زندگی پیدا کردم که فکر اینکه یک روزی اگه توی زندگیم نباشند تنم را می لرزونه . اینقدر دوستشون دارم و اینقدر برام ماندگار شدند. و می دونم همین کلمات ساده و معمولی  باعث بوجود آمدن این دوستی ها شد.  

ممنونم که هنوز به اینجا توجه دارید. ممنونم که هستید و من را با کامنت های گاه و بی گاه تون خوشحال می کنید. بیایم سعی کنیم خوب باشیم . می دونم سخته ،  ولی باید باشه .  این دنیا نیاز به آدمهای روراست و صاف و ساده و بی غش داره تا از هم فرو نپاشه . وگرنه به قول معروف دیگه سنگ رو سنگ بند نمی شه .  

خیلی ساده نوشتم ، حرفهای دلم را نوشتم ، انگار که دارم مستقیم تو چشم مخاطب حرف می زنم . نه  یک بار مطلبم را می خونم که اگر غلط نگارشی داره اصلاح کنم نه تغییرش می دم. می خوام همین طور ساده بفرستمش براتون  

 

بیماری و درد و اندوه و دلتنگی و فراق از زندگی همه تون دور باد .

نظرات 9 + ارسال نظر
باران شنبه 23 اردیبهشت 1396 ساعت 10:53

سلامی چو بوی خوش اشنایی
به آن مردم دیده روشنایی ..
.
.
اینجا اصلن یه جای دیگه است! اصیله! بوی خوب میده ..
.
.
و باید بود و نوشت و سرود هنوز
که فرمود:
زندگی زیباست ای زیبا پسند ..

ممنونم دوست همیشه من

الهه شنبه 23 اردیبهشت 1396 ساعت 19:39

عزیزم من چندسال خواننده وبلاگ خوب شماهستم وقشنگرین حس ها راموقع خواندن نوشته های شماداشتم...خیلی حیفه که دیگه دیربه دیراینجاسرمیزنید ومینویسید...عزیزم اگرکانال تلگرامی دارین که دلنوشته های قشنگتون واونحامیزارین خوشحال میشم داشته باشم

سلام دوست عزیزم
ممنونم که اینقدر خوبی و اینقدر محبت داری. من کانال ندارم، ترجیج می دم ارتباطم با دیگران دو طرفه باشه . کانال یک ارتباط یک طرفه ست ، تعامل را دوست دارم ، دوست دارم ایده ها و احساسات و نظرات رو همیشه بخونم . توی اینستاگرام می نویسم گاهی که اونم خیلی فامیلی و خانوادگی میشه . سعی می کنم بیشتر بنویسم .سعی می کنم این دنیای خوب وبلاگ نویسی را کمرنگش نکنم. رابطه ها توی اینجا قشنگند.
ممنونم باز هم

لیلا دوشنبه 25 اردیبهشت 1396 ساعت 11:35

سلام وعرض ادب
هزاران درود برشما
هرآنچه از دل برآید لاجرم بردل نشیند
چقدر لذت بردم از این دلنوشته ی زیباتون. خوشحالم دوباره می نویسید
منم خیلی ساده میگم که خانم پرنیان عزیز خیلی دوستتون دارم
عاشق وبلاگتون ، نوشته ها و اندیشه های زیباتون هستم.
قلمتان سبز....
خورشید عمرتان بی غروب

سلام
دوست عزیزم شما همیشه پر از محبت و لطفی . اونقدر که من نمی دونم در پاسخ چی باید بگم .

ممنونم که اینقدر خوبی.

علی دوشنبه 25 اردیبهشت 1396 ساعت 21:31

سلام پرنیان خانم
مثل همیشه نوشته های شما عمیق و صمیمی البته به جان مینشیند
وبلاگ شما سرمایه ای ارزشمند از سالها خاطرات خوب نوشتن برای همه دوستان است. خدا را را شاکرم در فضای مجازی دوست بزرگوار و ارزشمند و با سوادی چون شما را شناختم
در پناه خدا باشید

سلام
ممنونم . از محبت و لطف همیشگی شما خیلی خیلی ممنونم . اصلا" هم اینطور نیست . من کوچکتر از این تعریف ها هستم. این شما هستین که قلب بزرگ و مهربونی دارین که اینقدر خوب می بینید.

میثم ش دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت 22:40

خیلی خوبه که همچنان هستید و چراغ اینجا به وجود شما گرمه.

ممنونم .

پرنیان ستارپناهی سه‌شنبه 9 خرداد 1396 ساعت 22:36

پرنیان عزیزم که هم اسم خودمی
همیشه از نوشته هاتون لذت می برم
موفق باشید بانوی دوست داشتنی

سلام دوست عزیزم
مرسی ... خیلی لطف داری . ممنون که برام پیام گذاشتی که بدونم کسی هست به نام پرنیان ستارپناهی که با دلنوشته های من ارتباط برقرار می کنه

قندک میرزا یکشنبه 28 خرداد 1396 ساعت 10:25 http://...

سلام پرنیان عزیز.خوبی.چه خبر؟

سلاااام
ممنونم . همیشه شما رو به نیکی یاد می کنم.

فرید چهارشنبه 31 خرداد 1396 ساعت 00:12

سلام و درود بر شما
امیدوارم خوب باشین و اصیل، مثل همیشه
خیلی وقته به یادتون هستم، زیاد... یاد قلم تون می افتم و پندهای خواهرانه تون،
و لذت می برم إز اشنایی مجازی که پشتش نه چهره ای نهفته اس و نه تصوری؛ همش قلم هست و انرژی اون.
خواستم جویای احوال تون باشم و بگم اینقدر مشغول شدم و شدیم که یادمون رفته خیلی چیزها رو... ولی نه همه اش رو
قلم و حضور شما از جمله فراموش ناشدنی هاست...
هر لحظه تان سرشار از نور مدام
حق یارتان

سلام
چه تصادف قشنگی. چون من هم مدتی ست به یادتون هستم . باور میکنید؟
من یک احساس خیلی متفاوتی دارم به دنیای وبلاگ نویسی . متفاوته با بقیه ی شبکه های اجتماعی . یک رفاقت هایی توی اون هست که عمق داره و فاصله از بین نمی بره اون رفاقت رو.

حتی یک بار آمدم دوباره خوندمتون ....
خوشحالم کردین واقعا" ....
ممنونم

احسان حصاری مقدم جمعه 16 تیر 1396 ساعت 02:57 http://بجنوردان

با سلام و احترام
ممنون از این که از بجنوردان خبر گرفتید. سپاس

خواهش می کنم . همیشه برقرار باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد