فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

فتح باغ

به چمنزار بیا به چمنزار بزرگ و صدایم کن از پشت نفسهای گل ابریشم ...

آدمها ...

   

 

دوست داشتن هر کسی منحصر به خودش است.  غلط و درست بودنش یا غلط  و  درست بودن عمق و اندازه اش، برای هیچ کس به جز آن شخص قابل توجیه نیست.  بعضی ها  ظرف عاشقی شان عمق کمتری دارد ، سرشتشان این است. بعضی ها هم این ظرف ته ندارد.  دوست داشتن در گنجینه ی دلشان خانه می کند و در رگهایشان جاری می شود و در تمام سلول های هستی شان نفوذ می کند و دلتنگی هایش و دلگیری هایش می شود آفت جانشان.  دیگری می شود خون در رگهایشان ، هوا در ریه هایشان ، رنگ در لحظه هایشان و بزرگترین اندوه در تنهای هایشان، عده ای دیگر دوست دارند، اما زندگی شان را می کنند، هر از گاهی هم یادی میکنند از کسی که برایشان خیلی مهم است. اینها هم سرشتشان این است.   

آدمهای زندگی ما هر کدام یک کتاب خوانده و ناخوانده اند.  باید اول مرورشان کرد و سر فرصت مطالعه شان کرد. آدمهای زندگی ما هر کدام یک درس اند. عده ای می آیند که به ما ثابت کنند بی معرفتند!    و تو در نهایت ناباوری معنای بی معرفتی را درک خواهی کرد.    

عده ای دیگر می آیند که قشنگ ترین و دور از دسترس ترین خاطرات را برایت بسازند و نیز می آیند که به تو ثابت کنند مهمی،  تو بی نهایت مهمی!    

 

عده ای می آیند که در پس سکوت و چشمانی نگران و قلبی پر از عشق و ایثار ، عاشقانه دوستت داشته باشند. اینها پدران و مادران اند.    

 

عده ای می آیند که به تو یاد آور شوند جاده ی بعضی از عشق ها یک طرفه است و یا اگر دو طرفه است تعادلی بین آن نیست ، قرار نیست همانقدر که می دهی بگیری . اینها فرزندان اند. 

عده ای می آیند که تو معنای دوست نداشتن را به بدترین شکل ممکن تجربه کنی.   دوست نداشتن کسی که مجبوری  تحملش کنی زجرآور ترین حس انسانیست.   آدمها بی دلیل مورد دوست نداشتن واقع نمی شوند، هزار بار تو را می شکنند تا از عشق به نفرت می رسی و سخت تر زمانیست که مجبوری وانمود کنی که هنوز دوستشان داری.  و این نه بزرگ می کند و نه روح را صیقل می دهد.  مثل یک تومور مغزی اند که باید با وجود تمام دردها و عارضه هایش تحملش کنی و به آن دست نزنی که اگر دست بزنی متلاشی می شوی.  و اینجاست که استیصال معنا می یابد.   

 

آدمهای زندگی ما عشق می خواهند، احترام می خواهند، صبوری می خواهند، دیده شدن می خواهند و البته بسیاری ... بسیاری از اوقات دیده نشدن. هیچ انسانی بی دلیل و  اتفاقی وارد زندگی ما نمی شود.  همیشه دلیلی هست برای حضوری. در اجتماع انسانی برای رسیدن به تعادل مابین این خوب ها و بدها، نیاز به قدرت زیادی است. تفکیک کردن احساسات و مدیریت کردن رابطه ها.  نمی شود  باری به هر جهت از کنار انسانها رد شد. یا نابودشان می کنی  با دوست داشتن هایشان و یا  نابودت میکنند، با نگاه و تفکرات متفاوتشان،  با انتظارات بیش از اندازه و حس مالکیت های احمقانه شان،  با نامهربانی هایشان و بی معرفتی هایشان.   

در نهایت  

عشق بزرگترین انتقامی ست که از دردها ، رنج ها و تنهائی ها و غربت ها و مرگ ها  میگیرد.  عشق جسارت می خواهد. عشق ظرف دوست داشتنی نامحدود می خواهد.  عشق بارها و بارها نادیده گرفتن خود و غرور خود را می خواهد، تحمل می خواهد و صبوری ... اما بزرگترین انتقام است از هر کس و هر چیزی که روح ما را می خراشد ..............     

 

«عشق ، قیام پایدار انسانهای مقتدر است در برابر ابتذال .  با این وجود عشق یک کالای مصرفی ست ، نه پس انداز کردنی. »       نادر ابراهیمی

 


پی نوشت : دوستان عزیزی که این مطالب را کپی برداری می کنید و در جاهای دیگر به ثبت می رسانید، بد نیست با ذکر منبع باشد. راستش خیلی حساسیت روی این قضیه ندارم که منبع دل نوشته هایم حتما" ذکر شود ولی اگر این ما بین ما عادت شود کار بسیار قشنگی ست.  نشان از همدلی ست و هم فکریست  و نشان از امانت داریست.  اگر  هم دوست ندارید، خوب... اشکال ندارد.  دل نوشته های آدمی اگر چه مهم اند ولی در زندگی چیزهای مهم تری  هم هست که باید دست و دل آدمی برایش خیلی بلرزد و دیگر فرصتی نیابد برای لرزیدن دل و دستش برای سرقت  های  ادبی ... ممنون 

نظرات 17 + ارسال نظر
ایرج میرزا سه‌شنبه 15 مهر 1393 ساعت 22:18

سلام
بعد از خوندن این پست کامم مثل کام کسی بود که بهش شربت رو با آفتابه داده باشن

اینم چند جمله از بزرگان :
دوست داشتن ، بی منتش قشنگه ... مفتکیشه که میچسبه... دوست داشتن ، مظلومانه و بی سر و صدا همراه با لبخند قشنگه ... مثل شمع ... لبخند به لب ، آتش به دل ، ساکت و استوار و فیاض تا لحظه آخر

سلام
عجب تشبیه ی !!!

من اگه شربت بهشتی ام بهم با این وسیله ی مذکور بدن حاضر نیستم بخورم . چه طوری تحمل کردی تو ؟!

آخه دوست داشتن مفتکی هم می شه؟ خرج داره باباجون !
به قیمت تکه تکه شدن روحه .

جمله ی بزرگان هم قشنگ بود .

شادی چهارشنبه 16 مهر 1393 ساعت 07:42 http://shadi1919.blogfa.com

سلیقه ات در انتخاب تصاویر معرکه است

مرسی شادی جان

پرنیان دل آرام چهارشنبه 16 مهر 1393 ساعت 14:06

زندگی آب روانیست ، که بد نیست ،
سرش بر سرِ سنگی بخورد
تا که یادش نرود سنگ همیشه سنگ است ..
زندگی خیره شدن های دو چشم است ،
به هنگاه سحر ...

زندگی دلهره و ترسِ تو با بوسهء من ..
زندگی دلخوریت از من و اندیشهء من ..
زندگی نقشِ دو گُل بر تن دیوارِ اتاق .
زندگی صبرِ من و نازِ تو و آمدنِ دیگری از بطن هم آغوشیِ تو !
و همین لحظه که با من تو سخن می گویی ،
که مرا می بوسی ..
که من از خواب پریدم و کنارم نه تو بودی و نه آن وسوسهء بوسهء تو
زندگی شکلِ طنابیست که از سقف قرار است زِ هجرِ تو بیاویزم من
که تو در جمعِ من و من همه منهای تواَم ..
زندگی یعنی ..... تو


سلام پرنیان خوبیها و عشق

اتفاقا انقدر متنتونو دوست داشتم خواستم اجازه بگیرم با ذکر منبع برش دارم برا فیسبوقم

چقدر خوب می نویسید ..
خیلی وقت بود اینطوری از عشق ننوشته بودید ..
حس خوبی داره نوشته هاتون
یه حس تلخ دوست داشتنی

سلام زهره جون
من وقتی داشتم شعر زیبائی که گذاشتی رو می خوندم ، با صدای خودت خوندمش، صدای مهربونت رو زنده ی زنده در ذهنم داشتم. همین جا بودی خودت . شما مختاری که هر کاری دوست داری با این متن بکنی

و مرسی برای جمله های آخریت .

ریحان چهارشنبه 16 مهر 1393 ساعت 15:21

خوشحالم برگشتید:)

ریحان چهارشنبه 16 مهر 1393 ساعت 15:23

سلام:)
من یکی از خوانندگان خاموشتون بودم.روزی ک خبر رفتنتونو گذاشتید بعد از نزدیک یک سال و اندی ک دنبالتون میکنم پی ام گذاشتم ولی اینترنت یهو قط شد:))))))))))))
امروز گفتم باید ی سر برم ببینم چ خبره ک مث ک خبرای خوبیه@
شاد باشید

سلام
ممنونم . به خاطر بودن دوستای خوب برگشتم .

ایرج میرزا چهارشنبه 16 مهر 1393 ساعت 18:30

میشه عکس بالایی رو عوض کنی . حالم بد شد . آقاهه داره منت کشی میکنه خاک بر سر



خوب کاری می کنه

شاید هم برعکس ، داره خط و نشون می کشه. من به عمد این عکس را انتخاب کردم. چون می شه برداشتهای متفاوتی کرد از عکس، مثل آدمها که متفاوتند

ولی داره منت کشی می کنی

آفرین به این مرد بزرگ

لیلا پنج‌شنبه 17 مهر 1393 ساعت 12:17

با سلام
نگارش زیبایتان وقلم رسایتان نشان از نیکویی وشکوفایی اندیشه والایتان دارد . به راستی کلمات در برابر قدرت اندیشه وادراکتان همواره سر تعظیم فرود آورده اند چه زیبا می نگاری وبر این لوح سفید که نه بلکه بر لوح دل اثراتی ماندگار خلق می نمایی
قلمتان رسا وجودتان مانا ودلتان منور به نور خدا

سلام لیلا جان
این از بزرگی شماست. وگرنه ابنجا همه چیز ساده ست ولی برآمده از دل و تجربه و احساس شخصی من.
من ممنونم از انسانهایی که آمدند در زندگی ام و هر کدام درسی به من آموختند، هر کدام به شکلی.

خلیل پنج‌شنبه 17 مهر 1393 ساعت 19:29 http://tarikhroze3.blogsky.com

سلام،

عشق به ابتذال هم نمونه ی دیگری است.

سلام

این از قلم افتاده بود.

asmani جمعه 18 مهر 1393 ساعت 14:58 http://asmani1111.blogsky.com/

سلام
با خودم میگم مگر نه اینه که ما میخوایم آنچه رو که نداریم با دیگران کامل کنیم مصداق همون ترانه داریوش که میگه (( تمام نا تمام من باتو تمام می شود...)) یا این فقط تاثیر سخن دیگران در مورد عشقه یا همون اثر هورمونی که مطالبی رو در موردشون خوندیم ، پس چرا این ناتمام تمام نمیشه شاید دیگه یه دونه واسه تکمیلش کمه این روزها مدلهای جدیدی از عشق دیده میشه که به گمانم پای ایادی و دشمنان در کاره خدا آخرو عاقبت هممون رو به خیر کنه/
موفق باشی نازنین بانو

سلام

دوست داشتن باید دوست داشتن باشه، وقتی برای اون کسی که دوستش داری همیشه بهترین ها رو آرزو می کنی وقتی از خودت عبور می کنی و بارها خودت و غرورت را نادیده می گیری حداقل مطمئن هستی عشقت و احساست به قول دوستمون ابتذال نیست ، امیوارم اون طرف مقابل هیچوقت مبتذل نباشه ... در مقابل این زیبایی ها.
ممنونم دوست عزیزم

آرام شنبه 19 مهر 1393 ساعت 21:33

سلام خیلی خیلی زیبا می نویسی عزیزم من مطالبتو خیلی دوست دارم نوشته هات کاملا زبان حال یه عاشق رو داره کسی که تلخی ها وشیزینهای عشق رو چشیده وحالا داره در غالب کلمات اونها رو به زبان نوشتاری می نویسه خدا قوت پرنیان من خیلی وقت داره به وبلاگت میام این پستت زبون منو وا کرد آرام از استان گلستان

سلام
ممنونم. خوشحالم که به دلت نشست و خوشحالم که از سکوت دراومدی. من اینجا یک دوست خیلی خیلی خوب دیگه از استان گلستان دارم . شیما جان

مثل سرزمین زیبایت همیشه سبز باشی.

danial دوشنبه 21 مهر 1393 ساعت 23:26

آدمها می آیند، انگشت خود را تا انتها در چشمت میکنند که ببینیشان، آب که به چشمت آمد از درد آن انگشت، خیال که راحت شد، میروند... گویی وظیفه ای روزمره است این کار!
نکنید.
انگشت نکنید. سالم بگذرید از کنار آدمها... نه وظیفه ای دارید و نه حقی... حتی اگر آدمها را روزمرگیشان ببلعد باز هم حق انگشت به چشم کردنشان را ندارید بی دلیل موجهی...
راحت بگذرید وقتی هنوز خودتان هم نمیدانید حقیقتا چه میخواهید!
شادی در گرو آن لحظه ایست که جاودانه بماند نه به هفته و ماه عطشش فرو بخوابد!

خودخواهیست ...


شجاعت می خواهد وفاداری و مسئولیت در قبال قلبی که زیر و رویش میکنیم.



کم کم یاد خواهی گرفت
تفاوت ظریف میان نگه داشتن یک دست و زنجیر کردن یک روح
اینکه عشق تکیه کردن نیست و رفاقت اطمینان خاطر و
یاد میگیری که بوسه ها قرارداد نیستند
و هدیه ها معنی عهد و پیمان نمی دهند

....

این متن بورخس را چند سال پیش برای کسی خواندم ، خیلی ناراحت شد و گفت هیچوقت نمی خواهم این ها را بشنوم . کسی که انصافا" وفاداریش را به کسی که دوست داشت تا لحظه ی مرگ ثابت کرد.

افتاب سه‌شنبه 22 مهر 1393 ساعت 10:42

سلام پرنیان نازنینم.. عشق یکطرفه بدترین نوع دوست داشتنه در مقابل محبت از جان و دل..زندگی اینطوری شده ..باید از هیچ کسی هیچ توقعی نداشته باشیم و همیشه منتظر اتفاق های غیر منتظره در مورد بی مهری اطرافیانمون باشیم..

نوشته های نابت رو باید طلا گرفت.

سلام مهربونم

شاید اونقدر درگیر مادیات زندگی شدیم که مجالی نیست برای ارزش نهادن به عشق ها و مایه گذاشتن برای احساسات.
مادیات مهم تر شدند تا قلب ها ...

مرسی

ترانه بهاری پنج‌شنبه 24 مهر 1393 ساعت 20:39 http://taraneh-bahar.mihanblog.com/

سلام مجدد بانو
چقدر قشنگ نوشتید و حالتها رو تشریح کردید !
چقدر بد که حالتهای قشنگش برای من یکی اتفاق نیفتاده !!!

نگاهتون خیلی دوست داشتم
کاش این نوع نگاه همگانی میشد . کاش مُسری بود و واگیر می کرد!

کاش...

سلام

ممنونم
اتفاق می افته. برای هر کسی اتفاق می افته. بخصوص کسانی که سرشار از احساسات لطیف و زیبا هستند.

باز هم ممنونم از لطف و محبت شما.

باران شنبه 26 مهر 1393 ساعت 11:21

..
و عشق
صدای فاصله هاست ..

.
.
.

سلاملیکم قربان
بعد از مدتی رفت و آمد در اتوبان آمدیم و خواندیم و حظ وافی بردیم
روانمان مشعوف گشت و طبعمان تشویز..
یاد عنوان کتاب خانم وکیلی افتادم که : عشق مرز ندارد ..
و فرمایش دکتر پیرامون دوست داشتن و عشق و زندگی ..
و در نهایت پیر پرنیان اندیش که فرمود:
کس ز فرط های و هوی گرگ و میش
دل به هی هی شبان نمی دهد
جز دلت که قطره ای است بی کران
کس نشان ز بیکران نمی دهد
عشق نام بی نشانه است و کس
نام دیگری بدان نمی دهد..
.
.
راستی
قالب نو و در واقع قدیم و دوست داشتنی مبارک!
نوستالژی شدیم کلی سوورپرایز !!!
:)

سلام

ما هم البته مشعوف گشتیم بسیار زیاد .
بعد از مدتها و ... شعر زیبای ابتهاج و ... خلاصه همه چی


راستش دستم اشتباهی خورد روی تغییر قالب وبلاگ و دیگه هیچوقت هم کنترل زد نشد که نشد.

به هرحال شد دیگه ...

mika شنبه 26 مهر 1393 ساعت 21:58 http://mika-majd.blogfa.com

قشنگ بود مرسی.ولی قبول کن بعضیا اصلا ارزشش رو ندارن که دوسشون داشته باشی یعنی با رفتارشون از دوس داشتن پشیمونت میکنن.چی میشد همه آدما زبونش با قلبشون یکی بود.ولی دیگه الان هیچکس اینطور نیس.:

ممنون

گاهی وقتها این که بقیه چی هستند بی اهمیت می شه و یا بی اهمیت نمی شه بلکه یک چیز دیگه ای مهم تر می شه و اون هم اینه که تو هنر دوست داشتن را داشته باشه . اونوقت یاد می گیری ببخشی و ببخشی و ببخشی ...

افسانه یکشنبه 4 آبان 1393 ساعت 11:19 http://deldadehgi.mihanblog.com

سلام
وبلاگتونو خیلی دوست دارم.
ممنون

سلام

مرسی .

نازنین چهارشنبه 19 فروردین 1394 ساعت 10:09

سلام پرنیانِ دلارام ..

بیش از یک سالی هست که گه گداری گذر میکنم از این کوی پر مهر..

زمان های خوش دلی و اکثراً هم وقتی از فرط اندوه راه ب جایی نداشتم

واژه ب واژه ی دلنوشته هات را باچشم میخوانم و با جان لمس میکنم

حتی زمانی که برای همیشه قرار به رفتن گذاشتید، یادم نمیرود

که چقدر عجیب شکستم ، که مبادا گوشه ی دنجِ باغ درش ب رویمان بسته شود..

و چقدر خوشحال و شادمان شدم وقتی دوباره آمدنتان و از سر نوشتنتان مزین این صفحه شد:)

علی ایها الحال ..

غرض از مزاحمت ؛ گاهی (به ندرت)قسمتی از مطالب را به تقرض گرفته ام ولی معمولا نامتان و یا عنوان وبلاگ در پایان نوشته ذکر شده.

امید که رضایت باشد..

سلام دوست عزیزم

پرنیان دلارام یکی از دوستان گلم است که از من خیلی خیلی بهتره و وبلاگش به همان نام پرنیان دلارام در لینکهای دوستان است.

ممنونم برای این حس زیبایی که بهم انتقال دادی . بابت این همه لطف و مهربانی هم ممنونم

امیدوارم بسیاری از دلایل ریز و درشت ، باعث شادی هایت شود آنقدر که فرصتی برای اندوه پیدا نکنی.

از اینکه مطالبم را به اشتراک می گذاری ممنونم و خوشحال می شوم که می بینم ارزش به اشتراک گذاشتن دارد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد